معاون فرهنگی، اجتماعی و زیارت استانداری خراسان رضوی: ۷ میلیون و ۳۱۵ هزار و ۴۵۳ نفر زائر به استان وارد شدند بازدید بیش از ۱۹ هزار زائر و گردشگر از موزه‌های حرم مطهر رضوی دارالکرامه؛ مسافران نوروزی مشهد در سایه سار امام مهربانی‌ها روزه، عاشقانه‌ترین عبادت الهی | سوره محمد (ص)، روایت تقابل حق و باطل است درباره آیین سنتی "هل هلاک یا رمضان" چه می‌دانید؟ + فیلم ویژه برنامه‌های ماه مبارک رمضان در حرم مطهر رضوی| از برپایی روزانه چهار محفل باشکوه قرآنی تا سخنرانی‌های مذهبی برپایی ۱۰۰۰ حلقه معرفت در حرم مطهر رضوی ویژه ماه مبارک رمضان خدمت رسانی ۱۱ دفتر پاسخگویی به سوالات دینی در ماه رمضان در حرم مطهر رضوی مراسم استقبال از ماه میهمانی خدا در حرم مطهر رضوی ویژه برنامه های قرآنی حرم مطهر امام رضا(ع) در ماه مبارک رمضان ۱۴۰۲ حجت‌الاسلام مروی: «رشد تولید»، عرصه جهاد و پیکار تولیدگران با استکبار است دعوت تولیت آستان قدس رضوی از فعالان اقتصادی برای رونق تولید حال و هوای حرم مطهر رضوی در شب تحویل سال ۱۴۰۲ | لحظه سال تحویل در حرم امام رضا(ع) + فیلم ویدئو | نغمه خوانی قهرمان عصر جدید در حرم مطهر رضوی صحن‌ها و رواق‌های حرم مطهر رضوی مملو از جمعیت + فیلم ترجمه همزمان سخنان نوروزی رهبر معظم انقلاب در حرم مطهر رضوی حرم مطهر رضوی، مهیای میزبانی از زائران نوروزی تولیت آستان قدس رضوی: مشهد، باید در جهاد تبیین، امیدآفرینی به نسل جوان و حفظ وحدت الگو باشد هنرمندان با ظاهرهای متفاوت دل‌داده مکتب اهل‌ بیت(ع) هستند
خبر فوری

پای سفره آقا

  • کد خبر: ۱۳۷۵۰۳
  • ۰۹ آذر ۱۴۰۱ - ۱۶:۵۵
پای سفره آقا
بعد از ماجرای شعر «بچه محله امام رضا»، اتفاقات بانمکی افتاد...

بعد از ماجرای شعر «بچه محله امام رضا»، اتفاقات بانمکی افتاد؛ ازجمله یک دفعه به عنوان داور دعوت شده بودم به جشنواره آستان قدس رضوی. معاون آستان قدس روز اختتامیه جشنواره، بعد از سخنرانی پایانی و قبل از پایان مراسم، من را دعوت کرد روی سن و چهارتا ژتون غذای حضرت از جیبش درآورد و گفت:
- این چهارتا ژتون رو بگیر و برو غذا بگیر؛ این قدر نگو «سی ساله پای سفره‌ای آقا.»

اصلا بحث شوخ طبعی و سرگرمی ماجرا بود. ملت کلی خندیدند و من هم ژتون‌ها را گرفتم و، چون نزدیک ظهر بود، رفتم حرم و چهارتا غذا را گرفتم که ببرم خانه بخوریم. داخل حرم، یک مادر و دختر مشهدی داشتند می‌رفتند. دخترخانم من را شناخت. به مادرش گفت:
- مامان!‌ای همو نیست که مِگِه «سی ساله پای سفره‌ای آقا، منتظر یک ژتون غذایوم؟» حالا هرروز هرروز غذا می‌گیره، مبره خانه شان...

یک دفعه هم تو ارگ داشتیم با خانمم می‌رفتیم. یکی از بچه هایم، بغلم بود و دست یکی دیگر را گرفته بودم. خانمم هم داشت ویترین مغازه‌ها را نگاه می‌کرد. ما، چون پول نداشتیم، تفریحمان، نگاه کردن به ویترین مغازه‌ها بود!

یکی از کسبه، مرا شناخت و پرسید:
- شما بچه محله امام رضایی؟
گفتم:
- می‌گن!

بنده خدا اول من را برد سمت دوستان کاسبش که ایستاده بودند درمورد نرخ ارز با هم صحبت می‌کردند. رو به دوستانش کرد و گفت:
- این آقا، بچه محله امام رضاست.

کسبه محل، تحویل نگرفتند. باز ولم نکرد. دست مرا گرفت و برد داخل مغازه. حالا من را با این بچه‌ها دنبال خودش می‌کشید.
رفتیم داخل مغازه که یک فروشنده خانم داشت. رو کرد به فروشنده و گفت:
- زری! این آقا رو نگاه کن.

زری هم یک نگاه عاقل اندرسفیه به من کرد.

مغازه دار به زری گفت:
- حالا بعد قصه اش رو برات می‌گم.
بعد رو کرد به من و گفت:
- شما دیگه برو!
و من هم رفتم دیگه!

ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
تست آنلاین کرونا
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} {*End Google Analytics Code*}