در همسایگی محل کار ما، یک پارکینگ بزرگ طبقاتی وجود دارد. در هر شهر بزرگ و پر ترافیکی، همسایگی با چنین پارکینگی یکی از نعمتهای الهی است؛ اما درباره این پارکینگ، یک مشکل ساده باعث شده بود باوجود اینکه شهرداری با صرف بودجه معتنابهی این پارکینگ بزرگ را ساخته است، اما استفاده از آن به نحوی بوده که تاکنون فایده حداکثری آن به مردم نرسیده است.
این پارکینگ یکی از مثالهای خوب برای نشان دادن بسیاری از مشکلات مردم ماست؛ پیمانکارهایی که در تمام این سالها این پارکینگ را اداره میکردند با یک تخلف ساده، عملا پارکینگ را از مدار خارج میکردند. داستان به این صورت است که پیمانکارها بخش عمده این پارکینگ و تقریبا تمام آن را به کسانی اجاره میدادند که خودروهایی را با هدف معامله و دلالی خرید میکنند و با این روش ضمن اینکه بیست و چهار ساعته کرایه میگرفتند، کاری هم نمیکردند.
بدون اینکه قبضی برای ورود و خروج خودروها صادر کنند و کارشان را انجام بدهند، بیست و چهار ساعته با تمام ظرفیت پارکینگ را کرایه میدادند. این ماجرا باعث دردسر همه همسایهها بود و هیچ وقت جای پارک گیر نمیآمد. حتی ساعت ۶ صبح وقتی وارد این پارکینگ میشدیم، باید به صورت مزاحم پارک میکردیم و کلید را تحویل کارکنان آنجا میدادیم تا بتوانند ماشین را در صورت نیاز جابه جا کنند.
با وجود این، همسایههای معدودی که این امکان را پیدا میکردند، خوش حال بودند که مورد لطف پیمانکار محترم قرار دارند و میتوانند به صورت مزاحم جایی برای پارک خودروی خودشان بیابند. نه ما به عنوان مردم و نه نظارت شهرداری در ۱۰ سال همسایگی ما با این پارکینگ، ایدهای برای حل این وضعیت نداشتیم تا اینکه با عوض شدن شهردار آن منطقه، به یک باره مشکل حل شد. گروه جدید شهرداری پیمانکار را عوض کرد و پیمانکار جدید را موظف کرد پارکینگ را از خودروهای دلالی خالی کند. حالا هر ساعتی از روز که برسید، پارکینگ جای پارک آبرومند و غیر مزاحم برای شما دارد.
دلالی و گردش سرمایه در بازارهای غیر مولد، ریشه بیشتر مشکلات اقتصادی و اجتماعی ایران امروز است و مورد عجیب این نوع پارکینگها نیز یکی از مشکلات کوچکی است که دلالی خودرو برای مردم ایجاد میکند. به هر حال این مشکل به لطف شهردار جدید و اراده اصلاحی که در این بخش شهرداری پدید آمد، حل شد؛ اما بسیاری از مشکلات مردم ما چنین مشکلاتی هستند، مشکلاتی که حل آنها مستلزم دو چیز است؛ یکی اینکه مردم حقوق خودشان را بدانند و مطالبه کنند و دوم اینکه مسئولان نظارتهای شایسته و بایسته داشته باشند و اصلاحات لازم را که از راههای مختلف به آن میرسند، اعمال کنند.
بسیاری از لطفها و منتهایی که بر سر ما گذاشته میشود، از نوع همان لطف و منت پیمانکار متخلف است. آگاهی بخشی در رسانههای مربوط به هر سازمان درباره باید و نبایدهای خدمات آن سازمان و نیز ایجاد راههای اطلاع رسانی درباره شکایتهای مردم و مهمتر از همه اراده داشتن برای شنیدن درد مردم، سه بخش اصلی راه حل مشکلات این چنینی هستند. باشد که اصلاحاتی از این دست را بیشتر ببینیم و روایت کنیم.