برگزاری نخستین نشست فعالان سینمای خراسان رضوی در مشهد تمام مهربانی‌های یار مهربان تصویرگر آواز‌های آبی شهر | یادی از استاد علی‌اکبر زرین‌مهر نقاش فقید مشهدی هم‌زمان با سالروز درگذشتش ماجرای تخلص استاد شهریار در مسابقه تلویزیونی «دونقطه» + فیلم گنجینه ای از هنر ناب ایرانی در حرم رضوی | گذری به موزه تخصصی فرش آستان قدس رضوی روایتی طنزآمیز از روابط انسانی | گزارشی از اکران مردمی فیلم «ناجورها» در مشهد پرتره «سیدحسن حسینی»، شاعر برجسته، روی آنتن تلویزیون + زمان پخش زوربا، یک مرد رها | معرفی کتاب «زوربای یونانی» به بهانه انتشار کتاب صوتی‌اش مدیرعامل مؤسسه فرهنگی شهرآرا: حمایت شهرآرا از سینما برای گرم‌ترشدن بازار هنر مشهد است + فیلم «جیمی کیمل» مجری مشهور تلویزیون اخراج شد سواد رسانه‌ای؛ سپر دفاعی در جنگ نوین حماسه در غزل | فردوسی چه تأثیراتی بر شهریار گذاشته است؟ رائد فریدزاده: حمایت از پروژه‌های سینمایی استانی باید هدفمند و بلندمدت باشد + فیلم لغو اجرا‌های محسن یگانه در گرگان + علت مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی خراسان رضوی: ظرفیت هنری استان نیازمند ایجاد زیرساخت‌های لازم است پایان بخش اجرایی جشنواره هجدهم موسیقی جوان رمان «جایی برای دفن مردگان نیست» در کتابفروشی‌ها مروری بر کارنامه هنری «فرهاد آییش» به مناسبت تولد هفتاد و سه سالگی‌اش
سرخط خبرها

ما سرودخوانان خوبی بودیم!

  • کد خبر: ۱۴۰۵۳۷
  • ۲۷ آذر ۱۴۰۱ - ۱۴:۴۰
ما سرودخوانان خوبی بودیم!
ما فقط یک ته لهجه طرقبه ای داشتیم؛ برای همین مربی همه اش فکر می کرد باید یک بچه مشهدی، تک خوان ما باشد . برای ضبط تلویزیونی، یک تک خوان مشهدی آورده بود .
قاسم رفیعا
نویسنده قاسم رفیعا

قبلا درباره گروه سرود صحبت کردم، ولی آن همه وقت و زحمت امثال حسین کریمی و عشق خستگی نا پذیرش، بیشتر از این ها استحقاق دارد برای نوشتن . ما در خانه پدری حسین آقا، در کوچه مسجد علیا که پر از صمیمیت و بوی کاهگل بود، سرود کار می کردیم. او پدری داشت که همیشه از دست ما عصبانی بود و برادری که فازش به ما نمی خورد، ولی هر دو مثل حسین آقا دل پاکی داشتند.

ما حتی گاهی بدون حضور حسین آقا هم آنجا بودیم . به نظرم هیچ کس در استان، رسایی و استحکام صدای بچه های طرقبه را نداشت! ما فقط یک ته لهجه طرقبه ای داشتیم؛ برای همین مربی همه اش فکر می کرد باید یک بچه مشهدی، تک خوان ما باشد . برای ضبط تلویزیونی، یک تک خوان مشهدی آورده بود . کارگردان هی کات می داد و اعتراض می کرد :

- این تک خوان خوب نمی خونه.

عاقبت مجبور شد از تقی استفاده کند. کارگردان گفت :

- آفرین، این خوبه! اینا رو کجا قایم کرده بودی؟

ما رقیبان سختی داشتیم. محترم ترین رقیب ما ناحیه۳ مشهد بود ؛ بچه پولدارهای مشهد و باامکانات ترین گروه، ولی رفیق همیشگی ما بچه های تربت حیدریه بودند.

آن سال ما همه رقبا را پشت سر گذاشتیم و طرقبه در استان خراسان اول شد، آن هم آن استان خراسان بزرگ و بی انتها.راهیابی ما به مسابقات کشوری با جدایی مربی مان از ما همراه شد و مرد باشخصیت موسیقی خراسان، استاد امیر نظام، شد مربی ما.

حسین آقا به خاطر ما، همه را دور می زد. اصلا بهش نمی آمد اما برای موفقیت ما هر کاری می کرد! داور مسابقات استان شد مربی ما و عصر ارگ و ملودیکا به پایان رسید و دوران ماندولین و عود و آکاردئون شروع شد! آن سال ها بیشتر رقابت های کشور در اردوگاه میرزاکوچک خان برگزار می شد.

بعد از اجرای ما، تقریبا همه اطمینان داشتند که خراسان رتبه اول کشور را کسب کرده است. بسیاری به امیر نظام تبریک می گفتند. اما روز اختتامیه در غیاب داوران، نتایج تغییر کرد و اراک(مرکزی) با سرود کبوتر ها اول شد. ما طرقبه(خراسان) دوم شدیم و آباده(فارس) سوم . خیلی اعتراض کردیم ولی فایده ای نداشت.

قشنگ تر از آن، اتفاقی بود که سال بعد افتاد و ما با قوت در مسابقات شرکت کردیم. ترکیب گروه ما عوض شد، مربی عوض شد. ما شبانه روز کار کردیم. روز اختتامیه استانی، اصلا اسم طرقبه درمیان برگزیدگان نبود. می دانید چرا ؟ پاسخ برگزارکنندگان این بود :

- شما دیگه پارسال اول شدید!

فکرش را بکنید؛ مثل این است که منچستر، امسال بین باشگاه های جهان اول می شود، سال دیگر نباید اول بشود!استعداد بچه ها را سوزاندند. من مسیرم را عوض کردم. ولی باقر برزگر و تقی نیکوکار، لج بازتر از این حرف ها بودند که رها کنند. اما خیلی از بچه ها سرخورده شدند. آدم های متفاوتی عضو گروه سرود شده بودند؛ بچه هایی که این قدر زیادند و متفاوت که کنارهم گذاشتنشان بانمک می شود.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->