آمنه مستقیمی | شهرآرانیوز - اسلام که دین اخلاق است و به فرموده پیامبر اکرم (ص)، خدای متعال ایشان را با هدف تقویت، توسعه و نهادینه کردن مکارم اخلاق به رسالت مبعوث کرده است (انَّما بُعِثتُ لِاُتمِمَّ مکارم الأخلاق)، برای حاکمیت اخلاق بر فضای فردی، خانوادگی و اجتماعی زندگی ما، راهها و گاه میانبرهای طلایی تعیین کرده است تا از این بستر، انسان مسیر سعادت را با سرعت و صحت طی کند. از نمونه این میانبرها، خیرخواهی است که در آموزههای دینی درباره آن توصیه و سفارش بسیار است و از ورای آن، اتفاقات مبارکی در زندگیما رقم میخورد.
خیرخواهى در فرهنگ انسانساز اسلام، از منزلتى والا برخوردار است و در ردیف اصول اخلاق اجتماعی جاى مىگیرد و شخص خیرخواه و نصیحتکننده، مقامى رفیع دارد؛ چنانکه پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «دین یعنى خیرخواهى». پرسیدند: براى چه فردی؟ فرمودند: «براى خدا، پیامبرش، پیشوایان دین و انبوه مسلمانان». (وسائلالشیعه، ج۱۱، ص۵۹۵) و نیز از آن حضرت است که فرمودند: «خداوند به دوستدار خود -که خویشتن را در پیروى از پیشوایش و خیرخواهى (براى او) به زحمت افکنده باشد- نظر نمىکند؛ مگر آنکه وى (در اثر نظر لطف الهى) در جایگاه برتر (بهشت) با ما خواهد بود».
در نگاه قرآن کریم، خیرخواهی حداکثری و تلاش فراوان برای بهدست آوردن آنچه آدمی خیر میداند، جزو سرشت انسان است؛ چنانکه میفرماید: «لا یَسْأَمُ الْإِنْسانُ مِنْ دُعاءِ الْخَیْر؛ انسان از خیرخواهی خسته نمىشود». (فصلت، ۴۹). قرآن کریم در آیههای بسیاری به خیرخواهی پیامبران اشاره میکند و یکی از عملکردهای مهم رسولان الهی را خیرخواهی آنان میداند که از اهمیت آن پرده برمیدارد؛ برای مثال سخن حضرت نوح (ع) را اینگونه نقل میکند: «أُبَلِّغُکُمْ رِسالاتِ رَبِّی وَ أَنْصَحُ لَکُمْ وَ أَعْلَمُ مِنَ ا... ما لا تَعْلَمُونَ؛ من رسالتهاى پروردگارم را به شما ابلاغ مىکنم و خیرخواه شما هستم و از خداوند چیزهایی مىدانم که شما نمىدانید». (اعراف، ۶۲).
آن نبی الهی، ۹۵۰سال با خیرخواهی تمام راه نصیحت را برای هدایت امت در پیش گرفت. همچنین است حضرت هود (ع) که او نیز بیش از هفتصد سال، مردم را به حق دعوت کرد و بهدنبال خیرخواهی و نصیحت آنان بود. قرآن از زبان حضرت هود (ع) نیز نقل میکند که به قوم خود گفت: «أُبَلِّغُکُمْ رِســالاتِ رَبِّی وَأَنَا لَکُمْ نَاصِحٌ أَمِینٌ؛ رسالتهای پروردگارم را به شما ابلاغ میکنم و من خیرخواه امینی برای شما هستم». (اعراف، ۶۸).
قرآن کریم همچنین از خیرخواهى و دلسوزى رسول اکرم (ص) چنین یاد مىکند: «لَعَلَّک باخِعٌ نَفْسَک الَّا یَکونُوا مُؤْمِنینَ؛ گویا از شدت اندوه اینکه آنها ایمان نمىآورند، مىخواهى جانت را از دست بدهى». (شعرا، ۳). این آیه و آیه ۶ سوره کهف، تأکید میکنند که رسول خدا (ص) جان خودشان را در راه نصیحت و هدایت مردم در طبق اخلاص نهاده بودند و بدون هیچگونه چشمداشتى، آنان را به خیر و صلاح دعوت مىکردند.
خیرخواهی در آموزههای روایی نیز جایگاهی بس والا و ارزشمند دارد و در روایات معصومان (ع) به آن توصیه و سفارش بسیار شده است و برکاتی مهم برای آن بیان میشود. رسول خدا (ص) فرمودند: «بامنزلتترین مردم نزد خداوند در روز قیامت، فردى است که در راه خیرخواهى براى خلق او، بیش از دیگران قدم بردارد». شیخالائمه، امامصادق (ع)، نیز درباره برکات خیرخواهی درباره یکدیگر، فرمودهاند: «بر شما لازم است که خیرخواه خلق خدا برای [رضای]خدا باشید؛ چون هرگز با عملی که بافضیلتتر از خیرخواهی باشد، خدا را [در روز قیامت]ملاقات نخواهید کرد».
امیرالمؤمنین امامعلی (ع) که پرورشیافته مکتب پیامبر (ص) هستند، درباره خیرخواهی سخنان و احادیثی را بیان فرمودهاند که تأمل در آنها و کاربستشان، رهاورد مطلوبی برای جامعه اسلامی دارد؛ ایشان در خطبه ۳۴ نهجالبلاغه میفرمایند: «اى مردم! شما را بر من حقى است و مرا نیز بر شما حقى است. حق شما بر من، این است که خیرخواهتان باشم و حق من بر شما این است که به بیعت خود، وفادار و در حضور و غیاب من خیرخواه (و یکرنگ) باشید.» و نیز حضرت در خطبه۱۰۵ نهجالبلاغه فرمودند: «امام وظیفهاى جز آنچه پروردگارش به دوش او نهاده است، ندارد؛ جدیت در موعظه [مردم]و کوشش در خیرخواهى (راهنمایى)».
مولای متقیان (ع) همچنین خیرخواهی را جزو حقوق واجب مردم، دانسته و فرمودهاند: «ازجمله حقوق واجب خداوند بر مردم، این است که با تمام توان خود خیرخواهى کرده، در راه برپا داشتن حق میان خود، همکارى کنند.» (نهجالبلاغه، ۲۱۶) و نیز در خطبه۱۱۸ خیرخواهی را از عوامل یاری خود بهعنوان امام و خلیفه مسلمین معرفی کردهاند: «شمایید یاوران حق و برادران دینى، پس با خیرخواهى و ارشادِ بهدور از غل و غش، مرا یارى دهید».
از مهمترین آداب نصیحت و خیرخواهی بنا به فرموده کتاب خدا، ملاطفت و مهربانی است؛ چنانکه در آیه۱۵۹ سوره مبارکه آلعمران خطاب به پیامبر اکرم (ص) میفرماید: «لَوْ کنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک؛ اگر خشن و سنگدل بودی، (مردم) از اطراف تو، پراکنده میشدند».
قرآن حتی در بیان داستان فرعون و موسی (ع) به تأکید خداوند به حضرت بر ملاطفت و نرمی در خیرخواهی و نصیحت و دعوت به خیر و خوبی، اشاره میکند: «اذْهَبا إِلی فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغی فَقُولا لَهُ قَوْلًا لَیناً لَعَلَّهُ یتَذَکرُ أَوْ یخْشی؛ به سوی فرعون بروید که طغیان کرده است، اما بهنرمی با او سخن بگویید؛ شاید متذکر شود یا (از خدا) بترسد». (طه، ۴۴-۴۳). پاکی و طهارت درون نیز از ویژگیهایی است که شخص خیرخواه باید به آن آراسته باشد. امیرمؤمنان (ع) با شگفتى مىپرسند: «کسى که به خویشتن خیانت کند، چگونه خیرخواه دیگران مىشود؟».
ازجمله آثاری که خیرخواهی برای دیگران به دنبال دارد، رفع عذاب و بلایاست؛ چنانکه رسول خدا (ص) فرمودند: «ای ابنمسعود! با مردم منصف باش، خیرخواه همه باش و بر آنان ترحم کن که اگر چنین کردی و خدا خواست عذابی بر شهری بفرستد و تو دربین آنان بودی، آن عذاب را از آنان دور میکند».
قرآن کریم خیرخواهی ما را، بازگشت هرگونه نیکی و بدی به خود انسان میداند: «إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحسَنْتُمْ لِأَنفُسِکمْ؛ اگر نیکی کنید، به خودتان نیکی کردهاید» (اسرا، ۷). علاوهبر آثار دنیایی، خیرخواهی برای دیگران آثار اخروی منحصربهفردی نیز دارد؛ چنانکه نبی خاتم (ص) فرمودند: «بالاترین منزلت در قیامت را فردی دارد که بیشتر از همه براساس خیرخواهی در دنیا برای مخلوقات او عمل کرده باشد»؛ و نیز از آن حضرت است که: «خدای عزوجل بهسوی دوستش که جان خود را در فرمانبرداری و خیرخواهی امامش به زحمت افکند، نظر نکند، جز هنگامی که در ردیف رفیق اعلی، همراه ما باشد».
این نکته را نیز نباید فراموش کرد که هر شخصی زبان به نصیحت و خیرخواهی باز کرد، واقعا خیرخواه و ناصح انسان نیست. باید دید به چه چیزی انسان را راهنمایی میکند و به کدام خیر، انسان را میخواند. چه بسیارند کسانی که قلم خیرخواهی به دست میگیرند یا زبان به نصیحت میگشایند، ولی درواقع قصد انحراف و خیانت به مردم را دارند.
نمونه بارز تاریخی آن، جریان شیطان و حضرت آدم و حوا (علیهماالسلام) است: «سپس شیطان آن دو را وسوسه کرد تا آنچه از اندامشان پنهان بود، آشکار سازد و گفت: پروردگارتان، شما را از این درخت نهی نکرده است، مگر بهخاطر اینکه [اگر از آن بخورید]فرشته خواهید شد یا جاودانه [در بهشت]خواهید ماند» و برای اینکه حرف خود را به باور آن دو برساند، به قسم و اینکه خیرخواه شما هستم، متوسل شد: «وَقَاسَمَهُمَآ إِنِّی لَکُمَا لَمِنَ النَّـاصِحِینَ؛ و برای آنها سوگند یاد کرد که من برای شما از خیرخواهانم». (اعراف، ۲۱).