فراخوان ثبت‌نام حج تمتع تا دو روز آتی| هزینه هنوز مشخص نیست تولیت آستان قدس رضوی: جوانان نخبه، بزرگ‌ترین فرصت و ثروت کشور هستند اهدای ۱۲ النگوی طلا به جبهه مقاومت از سوی مادر یک شهید آماده‌سازی ۱۰ هزار بسته معیشتی و فرهنگی ویژه مردم غیور و مقاوم لبنان اعلام فراخوان انتخاب قاری و مؤذن در حرم امام‌رضا(ع) از دختران نوجوان قرآنی در حرم امام‌رضا(ع) تقدیر شد تولیت آستان قدس رضوی: بیانیه مجمع موسوم به محققین و مدرسین در رسمیت شناختن اسرائیل مایه تأسف است مولوی عبدالحمید: ما باید در کنار هم شهید شویم + فیلم علیرضا بیات رئیس سازمان حج و زیارت شد اعلام ویژه‌برنامه‌های حرم امام‌رضا (ع) به مناسبت روز دانش‌آموز (۱۳ آبان ۱۴۰۳) حمایت دختران نوجوان هنرمند مشهدی از فلسطین در حرم امام‌رضا(ع) شرط اول و آخر خداشناسی بررسی آثار معادباوری بر سبک زندگی | ایمان قلبی به زندگی پس از مرگ تولد یک بچه شیر کاش قدر مشهدی بودن را بدانیم! درباره پرده «توپ بندی» حرم امام رضا (ع) و هنرمند نقاش آن امام کاظم (ع)؛ فقیرنواز و گره‌گشا حمایت از مظلوم را از امام رضا (ع) یاد گرفته‌ایم فرمانده منطقه پدافند هوایی شمال شرق ارتش: پدافند غیرعامل راهکاری کارآمد برای مقابله با تهدیدات ترکیبی است تقدیر تولیت آستان قدس رضوی از ارتش جمهوری اسلامی ایران
سرخط خبرها

لازم و ملزوم انسانیت، دین و عقل است

  • کد خبر: ۱۹۴۸۲۲
  • ۲۵ آبان ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۵
لازم و ملزوم انسانیت، دین و عقل است
یک استاد سطوح عالی حوزه علمیه گفت: اسلام همان‌طور که برای جزئی‌ترین توصیه‌های خود دلیل و فلسفه دارد، برای عقل و عقلانیت هم تفسیر مدنظر خود را ارائه می‌کند؛ تفسیری که دانستن و عملی کردنش، زندگی ما را تغییر می‌دهد.

آمنه مستقیمی | شهرآرانیوز؛ از بچگی بار‌ها از زبان افراد مختلف و در موقعیت‌های متعدد، لفظ «عاقل باش» را شنیده‌ایم. این تکرار باعث شده است ما در معنای واقعی عقل و اینکه چطور می‌توان عاقل بود، فکر نکنیم و گاه نیز یک گوشمان برای شنیدن این توصیه، در و گوش دیگرمان دروازه بوده است.

اما اسلام همان‌طور که برای جزئی‌ترین توصیه‌های خود دلیل و فلسفه دارد، برای عقل و عقلانیت هم تفسیر مدنظر خود را ارائه می‌کند؛ تفسیری که دانستن و عملی کردنش، زندگی ما را تغییر می‌دهد. به‌منظور بررسی نگاه دین به عقل و کارکرد‌هایش با حجت‌الاسلام‌والمسلمین مهدی صرامی، استاد سطوح عالی حوزه علمیه قم، گفتگو کرده‌ایم.

با رجوع به آموزه‌های دینی با تصریحات بسیار شفاف، درباره عقل برخورد می‌کنیم؛ مثل تعبیر «دین ندارد آن که عقل ندارد!». این یعنی بین دین و عقل، مساوات برقرار است. این موضوع هم در متون دینی و هم در روایات، تصریح شده است و هم دین‌شناسان اهل‌سنت و شیعی اعتراف می‌کنند که: «عقل، پایه عبادت و پرستش است». به‌عبارت دیگر در نگاه آموزه‌های وحیانی، عقل پایه ایمان و پرستش است و نه‌تنها ایمان و پرستش بدون عقل رسمیت ندارد، بلکه فقط از مجرای عقل، شدنی خواهد بود.

عقل ابزار شناخت است

حکمای اسلامی بعد‌ها تبیین کردند که دستگاه معرفت الهی مبتنی‌بر شناخت و آگاهی، کار خود را پیش می‌برد. انبیا و دستگاه رسالت، مخاطبشان قوه عاقله انسان است و درمقابل، دستگاه ابلیس با قوه واهمه سروکار دارد. نتیجه آنکه خروجی تعقلات و تأملات فکری که از طریق عقل کسب شده است، ایمان و خروجی توهمات، کفر است. اینکه قرآن می‌فرماید: «خدا با عقل شما کار دارد»، لازمه‌اش تعامل با دستگاه عاقله بشر، استدلال و احتجاج است، درحالی‌که ابلیس با قوه واهمه آدمی، کار را پیش می‌برد و اعمال زشت را برای انسان تزیین می‌کند.

گاه تعارض‌هایی در برخی منابع تحریف‌شده دینی در توجیهات عقلی هست؛ مثل تثلیث در مسیحیت. چنین اموری در اسلام نه‌تن‌ها مشاهده نمی‌شود، بلکه نشانه باطل بودن است؛ البته باید در مفهوم عقل، فکر کرد و لازم است منظور از عقل و صاحبان این عقل که در ادبیات دین، اولوالالباب نامیده می‌شوند، مشخص شود تا انحراف در مصداق، به انحراف در نتایج و طغیان، منتهی نشود و از آموزه‌های تعبدی شریعت دور نشویم.

عقل به‌عنوان ابزار شناخت، همواره نتایج مختلفی را برای انسان در توضیح و تبیین وقایع اطرافش رقم می‌زند. مکاتب مختلف، تفاسیر مختلفی دارند. گذشته از مکاتبی که ادراکات عقلی را منکر هستند و امکان شناخت را منتفی می‌دانند، مثل نظریاتی ریشه‌دار در آرای سوفسطائیان یا جریان‌های امروزی «سابجکتیو» که امکان شناخت واقع را انکار می‌کنند، جریان‌هایی که برای عقل، جایگاه ادراکی قائل هستند، تفاسیر متنوعی دارند.

براساس فضای شریعت و دین مبین اسلام و الگو‌های فلسفی و معرفت‌شناختی در عالم، با یک نگاه واقع‌گرا، عقل همیشه دنبال شناخت پدیده‌های پیرامون خود با استناد به گزاره‌های بدیهی است. بر این اساس، آنچه نصیب انسان می‌شود، ارتباط مستقیم با پیرامون خود و تفسیر دقیق آن دارد؛ اگر این حقیقت را کنار هم بگذاریم و نگاهمان واقع‌گرا باشد و شناخت واقعیت را ممکن بدانیم و دین را الگویی برای زندگی در میان این واقعیات تفسیر کنیم، عملا دین بخشی از حقیقتی را که انسان به آن می‌رسد، مشروط به عقل می‌داند.

معنای دقیق عقل معاش

انسان در رویکرد‌های نوین زندگی معاصر، به‌دنبال امیال و لذت‌های خود است. این نگاه، انسان را به آنجا رسانده است که به‌جای دغدغه‌مندی درباره مصلحت نوعی بشر، درپی مصلحت شخصی خودش باشد. در این نگاه، عقل معاش عملا عقل کمک‌کننده به لذات است؛ یعنی همه ابزار‌های انسان دراختیار لذات او قرار می‌گیرد، اما در ادبیات عاقلانه‌تر غرب و شرق و حتی متون دینی، عقل معاش آن بعدی است که درپی مصالح دنیوی در حداقل‌هاست؛ چه شخصی و چه جمعی؛ مثلا مصالحی که یک اسکیمو را وادار می‌کند برای زمستان گوشت ذخیره کند، نگاه مصلحت‌اندیشانه و معاش‌نگر است، اما درمقابل، نقدنگری همان‌طور که انسان را از معادباوری دور می‌کند و می‌گوید چرا زندگی امروز را فدای بازگشت در جهان دیگر کنیم، می‌تواند به قدری شدید شود که حتی لذات امروز بر مسائل فردا اولویت بیابد. اینجا شریعت بر عقل معاش، به‌عنوان یکی از ارکان حیات انسان عاقل و جامعه عقلایی، تأکید می‌کند.

انسان مؤمن به‌عنوان سلولی از پیکره جامعه، نیازمند این تدبیر معاش است و از نشانه‌های مؤمن، موفقیت در تدبیر معاش است؛ یعنی ادراک در مسائل فردی، اجتماعی و خانوادگی و تدبیر در آن‌ها در عین نگاه بلندمدت. توسعه این نگاه، انسان را از عقل معاش به عقل معاد می‌رساند؛ یعنی این مصلحت‌اندیشی به زندگی پس از مرگ توسعه می‌یابد.

این منطق شکل‌گیری فعالیت برای مصالح آتیه و غیرنقد، از بدو تولد ذره‌ذره آموخته می‌شود؛ مثل کودکی که برای یک خوراکی گریه می‌کند، اما به‌مرور یاد می‌گیرد که برخی اتفاق‌ها زمان‌بر است و باید لذت خوردن بستنی را برای بهبود مریضی کنار بگذارد، اما در نگاه غربی، نقدگرایی و لذت‌جویی بر همه امور حاکم است و لذت کوتاه‌مدت و زودگذر به لذت بیشتر در آینده اولویت دارد؛ نگاهی که عقل معاش را هم متأثر کرده است.

نقص عقل، باعث خطا می‌شود

دین قواعد بنیادین زندگی بشر را دراختیار انسان و تصدیق و مصداق‌یابی آن را برعهده عقل می‌گذارد، لذا به اندازه‌ای که عقل دچار حجاب و نقص در تشخیص باشد، دچار خطا در شناخت آن قواعد کلی هم می‌شود؛ مثل انسان تحصیل‌کرده‌ای که قواعد ساخت وسیله‌ای صنعتی را می‌داند، اما در اندازه‌گیری و مشاهدات عینی و مبتنی‌بر حواس دچار نقص است، لذا به نتیجه‌ای که باید، نمی‌رسد. نسبت بین عقل و دین نیز چنین است؛ چون کارکرد عقل در زندگی مؤمنان، تأییدکننده قواعد شریعت است.

عقل، عطیه الهی است یا یافته‌ای بشری؟

چه در نگاه غیردینی و چه در رویکرد دینی، بخشی از دست‌یافته‌های عقل، خروجی یافته‌های بشر است که عقل انسانی محض، نام می‌گیرد و بین مسلمان و کافر مشترک است. بخش دیگری از این ادراک و قوه عاقله، وابسته به نگاه برون‌انسانی و فرامادی و متافیزیکی است؛ یعنی بخشی از عقل مربوط‌به ذات انسان و پایه خلقتی اوست و بخشی از آن، مربوط‌به به نگاه اشراقی و اعطایی که ازطریق طهارت باطن و ارتباطات ایمانی به انسان، الهام می‌شود.

وقتی از امیرالمؤمنین (ع) پرسیدند اگر عقل این است که خداوند، عبادت و حقایق عالم با آن شناخته می‌شود، پس آنچه در اعدای دین وجود دارد چیست، حضرت فرمودند: «این حالتی است که خروجی‌هایی دارد، اما فارغ از اشراق و الهام الهی است».

همان‌طور که امام‌صادق (ع) نیز فرمودند: «هیچ معرفتی به دست نمی‌آید مگر به واسطه اراده خدا»؛ این یعنی عقل یک ودیعه و موهبت الهی به بشر است که مبنای همه تعاملات خدا با او شده و زبان مشترک خدا با بشر را خلق کرده است. انسان با این عطیه الهی، امکان تعامل با خدا را یافته است؛ بعد از آنکه انسان از این عقل زیرساختی بهره‌مند شد، می‌تواند این ودیعه را محور و امام خود قرار دهد و از محوریت دستگاه شهوانی با مدیریت ابلیس دور شود و به درجات بعدی عقل تا عقل تام دست یابد؛ چون این طرح اسلام است که انسان را به‌سمت تکامل عقل پیش می‌برد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->