پخش زنده بازی پاریسن ژرمن و لانس در لیگ فرانسه (۱۲ آبان ۱۴۰۳) + تماشای آنلاین نتیجه و ویدئو خلاصه بازی آرسنال و نیوکاسل (۱۲ آبان ۱۴۰۳) | توپچی‌ها روی نوار ناکامی نیمار به استقلال رسید| دومین تقابل ستاره برزیلی با ایرانی‌ها هوگو آلمیدا جانشین مورایس در سپاهان شد هزینه VAR برای هر بازی لیگ برتر ایران چقدر است؟ پخش زنده بازی لیورپول و برایتون در لیگ انگلیس (۱۲ آبان ۱۴۰۳) + تماشای آنلاین مشکل میزبانی پرسپولیس در لیگ نخبگان آسیا حل شد؟ باشگاه سپاهان مذاکره با نکونام را تکذیب کرد پخش زنده بازی منچسترسیتی و بورنموث (۱۲ آبان ۱۴۰۳) + تماشای آنلاین هانسی فلیک اثربخش‌ترین مربی فوتبال اروپا تاریخ و ساعت بازی بارسلونا و اسپانیول | دربی کاتالان‌ها در سایه طوفان پخش زنده بازی آرسنال و نیوکاسل (۱۲ آبان ۱۴۰۳) + تماشای آنلاین خروج نام محمدی از لیست استقلال سیدحسین حسینی بازوبند کاپیتانی را به روزبه چشمی می‌دهد؟ یک جلسه محرومیت و جریمه نقدی سپهرصدرا انتقاد دبیر از نتایج تیم ملی کشتی آزاد نگاهی به هفته اول لیگ برتر بسکتبال بانوان دیدگاه‌ نامزدهای انتخابات هیئت فوتبال؛ قسمت پنجم پاورپلی، شکست و شعار حیاکن تاریخ‌نگاری حضور تیم‌های مشهدی در مسابقات فوتبال باشگاهی کشور سال ۱۳۷۷/ قسمت پنجم
سرخط خبرها

یک روایت بیش‌ از حد وفادارانه

  • کد خبر: ۲۱۸۰۲۶
  • ۲۸ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۶:۳۳
یک روایت بیش‌ از حد وفادارانه
چندوقت پیش رفته بودم پیش فرزند مرحوم پهلوان احمد وفادار. به آن هیکل و آن هیبت می خورد که تا یک جایی مسیر پدرش را آمده باشد. که آمده بود ولی بعد رهایش کرده بود.

چندوقت پیش رفته بودم پیش فرزند مرحوم پهلوان احمد وفادار. به آن هیکل و آن هیبت می خورد که تا یک جایی مسیر پدرش را آمده باشد. که آمده بود ولی بعد رهایش کرده بود.

سرزنده بود و خوش مشرب و البته صاحب خصیصه ای بسیار کمیاب، واقع بینی فوق العاده معتدل و لطیف. او نه برخلاف دوستداران کشتی مثل پهلوان تختی، درباره پدرش غلو می کرد و نه دلش می خواست ویژگی های عجیب وغریب و تخیلی به پدرش نسبت بدهد. فرزند، هم زمان که منتقد پدرش بود، بسیار او را دوست داشت. می دانست دارد درباره چه کسی حرف می زند. می دانست موقعیت پدرش چیست و از قضا همین آگاهی ستایش آمیز بود.

دارم درباره فرزند پهلوانی حرف می زنم که صاحب بازوبند ابدی پهلوانی ایران بود و مرحوم تختی را شکست داد. این مقام و مرتبه در سرزمین پهلوان خیزی چون ما اصلا چیز کمی نیست. پهلوان وفادار می توانست نمدها از این موقعیت بسازد که نساخت. پسرش هم می ‎توانست دست کم با حماسه سرایی و مظلوم نمایی برای خودش کاری بکند. مثلا می گفت مردم برای پدرش از خانواده و همه چیز مهم تر بودند.

برای همین وقتی حقوقش را می گرفت به خانه نرسیده تمام می شد. همه انگار می دانستند او کی حقوق می گیرد و خودشان را می رساندند سر راهش. اصلا محمدرضا می گفت پدرش در اواخر عمر با تنگ دستی زندگی می کرد، اما خلاف باورها و اصولش قدمی برنمی داشت. این احتمالا برای همه، ویژگی عادی یک پهلوان نامدار است، اما تکلیف خانواده اش چه می شود؟ کسی می تواند خودش را بگذارد جای همسر پهلوان؟ بچه ها در زندگی ورزشی پدر چه حقی دارند و کجای این موقعیت ایستاده اند؟

محمدرضا وفادار که ته تغاری خانواده است و پدرش را از ابتدا در شمایل ریش سفید و پیشکسوت باشگاه و گود زورخانه و این ها دیده ، نه عملکرد پدرش را زیرسؤال می برد و نه او را مقصر می داند. محمدرضا به روش پدر احترام می گذارد، نظر خود را هم می گوید و درنهایت پهلوان وفادار بزرگ را در ظرف زمانه خودش قضاوت می کند. در واقع او تمام ویژگی های مثبت و منفی پدر را بدون کوچک ترین سانسوری ردیف می کند و از گفتنشان هم ابا نداشت. نمی ترسید. حالا حساب کنید عده ای که نه پهلوان بودند و نه نامدار و نه حقوقشان نرسیده به خانه تمام می شد چطور موقع حرف زدن از خود همه کاری می کنند که عیبی گفته نشود و زمین خوردن ها و ناشیگری ها را بیندازد گردن دیگران و مرد یکه تاز موفقیت های ابدی جلوه کنند.

محمدرضا وفادار آخر گپمان به من گفت هیچ وقت یادش نمی رود پدرش هروقت کارتون پسرِ شجاع را می دید از اول تا آخرش اشک می ریخت و کلی فحش هم بار آقاگرگه می کرد. از گریه ها او یک نتیجه درخشان گرفت اینکه: آدم بزرگ تر که می شود انگار خودش را می گذارد جای شخصیت های مظلوم و گول خورده و یاد عمر رفته می کند. من تازه می فهمم این ارتباط یعنی چی، این غریبی و تنهایی شکننده پدرم چه معنایی داشت.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->