فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

حکایت وزیر اعظم و اکرم و اختر

  • کد خبر: ۲۳۶۲۷۲
  • ۰۹ تير ۱۴۰۳ - ۱۷:۰۸
حکایت وزیر اعظم و اکرم و اختر
در روزگاران قدیم، در زمان حکومت آق قویونلو‌ها بر نواحی مرکزی و غربی سرزمین ایران، روزی وزیر اعظم دربار آق قویونلوها، وزیران و ملازمان و چاکران و نوکران و مخلصان درگاه را خبر کرد تا برای جلسه به دفتر وی بیایند

در روزگاران قدیم، در زمان حکومت آق قویونلو‌ها بر نواحی مرکزی و غربی سرزمین ایران، روزی وزیر اعظم دربار آق قویونلوها، وزیران و ملازمان و چاکران و نوکران و مخلصان درگاه را خبر کرد تا برای جلسه به دفتر وی بیایند و خود بر صندلی جلوس کرد و وزیران و ملازمان و چاکران و نوکران و مخلصان درگاه همگی دست به سینه و دستمال به دست پایین پای او نشستند و به نظاره او مشغول شدند.

پس از پذیرایی به وسیله چای، بیسکوییت و میوه‌های فصل، وزیر اعظم رو به وزیر اکرم که دست راست او نشسته بود کرد و پرسید: «ای وزیر دست راست، اوضاع مملکت چگونه است؟» وزیر اکرم گفت: «بحمدا... توپ توپ است.»

وزیر اعظم گفت: «از کجا معلوم؟» وزیر دست راست پس از کسب اجازه از وزیر اعظم گفت: «مثلا اینکه تمام پینه دوزان توانسته اند خودرو نو خارجی بخرند.»

وزیر اعظم با پشت دست بر دهان وزیر اکرم کوبید و گفت: «اگر اوضاع خوب بود باید کفاش‌ها خودرو نو می‌خریدند، نه پینه دوزها. وقتی پینه دوز‌ها ثروتمند می‌شوند معنی و مفهوم آن این است که ملت پول ندارند کفش نو بخرند و کفش‌های کهنه شان را تعمیر می‌کنند و می‌پوشند و به این ترتیب پینه دوز‌ها ثروتمند شده اند.» وزیر اکرم سر تکان داد و گفت: «احسنت به این تیزبینی و ریزنگری. آن گاه وزیر اعظم رو به وزیر اختر (که دست چپ او نشسته بود) کرد و گفت: «نظر تو چیست؟» وزیر اختر گفت: «در کنار شما ما غلط می‌کنیم نظر داشته باشیم.»

وزیر اعظم وقتی فهمید وزیر دست راست خنگ و وزیر دست چپ چاپلوس و متملق است، نخست دستور داد هردو را با چوب بزنند، سپس دستور داد یارانه پینه دوزان و سایر دهک‌های بالا را قطع کنند و مبلغ یارانه سایر اقشار را افزایش دهند و همچنین قانون پرداخت وام فوری خرید کفش البته با سود ۲۴درصد را به تصویب برسانند. 

وی سپس شخصا نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد، اما تا این لحظه از سرنوشت او اطلاعی در دست نمی‌باشد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->