محوریت توسعه و عمران حرم امام‌رضا(ع) با نیت نذر | نذر بیش از ۶ هزار میلیارد ریال توسط زائران رحیم پور ازغدی: بیت المقدس و مسجد الاقصی، نماد مقابله میان حق و باطل است بزرگداشت شهدای دهم دیماه و پنجمین سالگرد شهید سردار سلیمانی در مشهد برگزار شد (۱۳ دی ۱۴۰۳) اعمال شب لیلة‌الرغائب + عکس و متن دعاها شبی برای رسیدن به ساحل آرزو‌ها برای پنجمین سال هجرت مردی که پهلوان نبرد‌ها بود | بوی عطری که تازه است هنوز رغبت سلیمانی؛ آرزوی شهادت عیب‌جویی ناروا در موعظه اخلاقی امام باقر (ع) محور مقاومت، لشکر هزاران سلیمانی امام محمدباقر(ع)، احیاگر علم ناب دینی حضور خانواده‌ها و دخترانشان بر مزار دختر کاپشن صورتی در سالروز شهادت سردار سلیمانی + عکس حاج قاسم، سیدالشهدای مقاومت زیارت مجازی امام حسین (ع) در شب لیلةالرغائب + لینک ثبت‌نام آرزو در ایوان مقصوره سرمایه‌گذاری سودآور در رجب‌المرجب که تو خدایی و بزرگی! | گفت‌وگو با حجت‌الاسلام‌والمسلمین بهاری درباره شب آرزوها ویژه‌برنامه‌های سالروز شهادت سردار حاج‌قاسم سلیمانی در حرم امام‌رضا(ع) (۱۳ دی ۱۴۰۳) برگزاری جشن سال نو میلادی در حرم مطهر رضوی با حضور شیعیان آمریکایی ویژه‌برنامه‌های جشن میلاد امام‌باقر(ع) در حرم مطهر رضوی
سرخط خبرها

به کی رأی بدیم؟!

  • کد خبر: ۲۳۷۱۵۱
  • ۱۳ تير ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۰
به کی رأی بدیم؟!
یک طرف بولوار گروهی از هواداران یکی از کاندیدا‌ها و یک طرف دیگر گروهی دیگر موسیقی گذاشته بودند و پرچم تکان می‌دادند. عکس کاندیدا‌ها بزرگ روی بنر چاپ شده بود و به شهر لبخند می‌زدند.

سلام بالا سر را که دادند، پیچیدند سمت کفشداری که بروند سمت خانه. درست پشت در ورودی سمت راست، جماعتی جمع شده بودند و عکس می‌گرفتند. نزدیک شدند، یک میز گذاشته بودند، دوتا لاله سبزرنگ و یک قاب عکس، رئیس جمهور شهید لبخندی ابدی داشت.

نزدیک شدند فاتحه‌ای خواندند و بعد راه افتادند سمت کفشداری...
-خدا رحمتش کنه زود رفت، بی هوا رفت ...
-بد سوختیم ...
-میگم می‌بینی خادم امام رضا (ع) باشی و نوکر مردم چه عزتی خدا بهت میده
امام رضا (ع) کنار خودت خاکت می‌کنه که هرکی میاد زیارت اون یه فاتحه ام برای تو بخونه و یه سلامم به تو بده.
-خدا با همه فرق داره.

از صحن آزادی بیرون زدند، غروب بود، سوار اتوبوس شدند به سمت حسینیه دوردست محل اسکانشان. یک طرف بولوار گروهی از هواداران یکی از کاندیدا‌ها و یک طرف دیگر گروهی دیگر موسیقی گذاشته بودند و پرچم تکان می‌دادند. عکس کاندیدا‌ها بزرگ روی بنر چاپ شده بود و به شهر لبخند می‌زدند.
-به کی رأی بدیم حالا؟
-به یکی که عزتمون کنه، یکی که ببیندمون، یکی که حواسش به سفره هامون باشه.

جوانی که کنارشان ایستاده بود شنید:
+ واقعا می‌خواهید رأی بدین؟
- ندیم!

+ نه که ندین ... چه تأثیری داره؟ بالاخره خودشون یکی رو انتخاب می‌کنند و میذارن رئیس جمهور.
مرد همین طور که میله اتوبوس را گرفته بود گفت:
-یعنی چی خودشون انتخاب می‌کنن؟ خب اگر بخوان انتخاب کنن که دیگه این همه برنامه تلویزیونی و مناظره و سفر و تبلیغ و این‌ها برا چیه پس؟ این همه هزینه رأی گیری سر چیه خب.

+سر اینه که بگن ما دموکراسی داریم، ما مردم داریم، ما بلدیم.
- نه پسرم با عقل جور در نمیاد، من نمی‌تونم بپذیرم حرفاتو، ما خودمون آینده خودمون رو باید رقم بزنیم، خودمون باید حواسمون باشه که کی مقدرات مملکت رو دست می‌گیره و برامون تصمیم می‌گیره.

دو مرد در مورد انتخابات حرف می‌زدند، همه در حرف زدن مشارکت می‌کردند، هرکسی چیزی می‌گفت، بعضی ایستگاه‌ها آدم اضافه می‌شدند و بعضی ایستگاه‌ها مسافر کم. 

اتوبوس به آخر خط رسید، مرد راننده چراغ‌ها را خاموش کرد و خدایا شکرتی گفت و به سمت موتورش راه افتاد که به خانه برود، روی طلق جلو موتور سیکلتش عکس رئیسی را چسبانده بود. آقای رئیس جمهور لبخند می‌زد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->