واکنش وزیر فرهنگ به لغو کنسرت حامد همایون در کرمان + ویدئو دانلود قسمت هشتم سریال پایتخت ۷ + تماشای فیلم خبرنگار ایسنا درگذشت قائم‌مقام سیما: مردم در سال ۱۴۰۴ منتظر سریال‌های خوبی در تلویزیون باشند تهیه‌کننده صاحب‌نام رادیو درگذشت جدول پخش فیلم‌های سینمایی امروز تلویزیون اعلام شد (۱۱ فروردین ۱۴۰۴) دانلود قسمت هفتم سریال پایتخت ۷ + تماشای فیلم دانلود قسمت ششم سریال پایتخت ۷ + تماشای فیلم کدام فیلم‌های سینما در هفته اول نوروز ۱۴۰۴ پرفروش شدند؟ جدول پخش فیلم‌های سینمایی امروز تلویزیون اعلام شد (۹ فروردین ۱۴۰۴) برگزاری رویداد نورنما، تلفیقی شگفت انگیز از نور، نمایش و نوا در شب عید فطر شورِ سرود در پاتوق‌های مشهد؛ هنرمندان شهر را نوروزی می‌کنند هنرمندان مشهدی در ایام نوروز شهر را به صحنه نمایش تبدیل می‌کنند ماجرای کلیپ جنجالی سهراب پاکزاد که منجر به بازداشت و توقیف صفحاتش شد + فیلم حواشی «پایتخت ۷» | صداوسیما تبلیغات تلویزیونی خرید و فروش طلا را ممنوع کرد برنامه امروز فیلم‌های سینمایی تلویزیون (۸ فروردین ۱۴۰۴) دانلود قسمت چهارم سریال پایتخت ۷ + تماشای فیلم بیانیه خانه مطبوعات و رسانه‌های خراسان رضوی به مناسبت «روز جهانی قدس» نگاهی به تاریخچه تئاتر در ایران | از آغاز تا افق‌های نو در عرصه هنر استوری احسان علیخانی درباره فوت حامد صفایی کارگردان عصر جدید
سرخط خبرها

حکایت اصلانشاه و طنز فاخر وزیر

  • کد خبر: ۲۴۴۱۸۳
  • ۲۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۷
حکایت اصلانشاه و طنز فاخر وزیر
اصلانشاه هفتم، پادشاهی شایسته سالار بود و همواره از اطرافیان خود درباره تصمیمات خود نظرسنجی می‌کرد.

اصلانشاه هفتم، چهارمین پادشاه از سلسله اصلانشاهیان که به مدت صد و شانزده سال بر نواحی اصلان تپه و قصبات اطراف سلطنت کردند، پادشاهی شایسته سالار بود و همواره از اطرافیان خود درباره تصمیمات خود نظرسنجی می‌کرد و از آنجا که علاوه بر شایسته سالاری، به صفت خوش خلقی و شوخ طبعی نیز متصف بود، اطرافیان نیز نظرات خود را درباره تصمیمات وی با شجاعت و اعتماد به نفس بیان می‌کردند و علاوه بر آزادی بیان از آزادی پس از بیان نیز برخوردار بودند.

روزی اصلانشاه وزیر امور اقتصادی دربار را به نزد خود خواند و گفت:‌ای وزیر امور اقتصادی، کاغذ و قلم بردار و نام اشخاصی را که در امور اقتصادی ابله اند روی آن بنویس تا در تصمیمات آتی اقتصادی و برنامه‌های جدید مالی از دخیل کردن آن‌ها خودداری کنیم. وزیر امور اقتصادی اطاعت کرد و کاغذ و قلم برداشت و اول از همه نام اصلانشاه را روی آن نوشت. اصلانشاه که زیرزیرکی به کاغذ وزیر نگاه می‌کرد، گفت: وا، چرا مرا نوشتی؟ وزیر گفت: جسارتا به نظرم نام شما باید در صدر این لیست قرار داشته باشد. 

اصلانشاه گفت: امیدوارم برای این حرف خود دلیلی داشته باشی وگرنه واقعا ناراحت می‌شوم و به رغم شایسته سالاری و خوش خلقی و سعه صدری که دارم با پشت دست توی دهانت می‌کوبم. وزیر گفت:‌ای پادشاه بزرگ، شما چه کسی را به عنوان نماینده تام الاختیار خود برای نظارت بر اخذ مالیات ولایات شرقی به آنجا فرستادید؟ 

اصلانشاه گفت: شعبان خان استادخانی مشهور به شعبون استخونی. وزیر گفت: آیا خبر ندارید شعبان خان به دست کجی و تصرف در اموال غیر و حیف و میل بیت المال و قمار شهره است؟ اگر پول‌ها را گرفت و فرار کرد چی؟ اگر به ممالک همسایه رفت و آن‌ها را خرج قمار کرد چی؟ اگر پول‌ها را به آقازاده هایش داد چی؟ اصلانشاه گفت: عجب. سپس بار دیگر گفت: عجب. آنگاه برای بار سوم گفت: عجب. وی افزود: او را به جرم نکرده مجازات می‌کنی و مرا به خاطر اتفاق نیفتاده ابله می‌دانی؟ 

وزیر خواست پاسخی بگوید که اصلانشاه ادامه داد: آن وقت اگر پول‌ها را صحیح و سالم آورد و به خزانه تحویل داد چی؟ وزیر گفت: در آن صورت اسم شما را از صدر فهرست ابلهان اقتصادی خط می‌زنم و نام وی را در صدر فهرست ابلهان اقتصادی می‌نویسم. اصلانشاه که از این پاسخ خنده اش گرفته بود با کف دست به پس گردن وزیر زد و گفت:‌ای کلک و تا صبح با وی گفت و خندید و مشورت کرد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->