ویدئو | منصور ضابطیان در «آپارات» میزبان ستارگان دوران مدرن می‌شود ویدئو | بخش هایی از گفتگوی جنجالی محمدحسین مهدویان با هوشنگ گلمکانی حادثه در تنکابن | یادی از مرحوم منوچهر حامدی خراسانی، بازیگر سینما و تلویزیون تمدید مهلت ارسال اثر به نوزدهمین جشنواره بین‌المللی شعر فجر به نام مادر | مروری بر مشهورترین مادر‌های سینمای پس از انقلاب اسلامی بومیان جزیره سی پی یو آموزش داستان نویسی | شکل مولکول‌های جهان (بخش اول) همه چیز درباره فیلم گلادیاتور ۲ + بازیگران و خلاصه داستان نقش‌آفرینی کیانو ریوز و جیم کری در یک فیلم کارگردان فیلم ۱۰۰ ثانیه‌ای ردپا: پیام انسانی، رمز موفقیت در جشنواره‌های جهانی است اسکار سینمای اسپانیا نامزدهای خود را معرفی کرد برج میلاد، کاخ چهل و سومین جشنواره فیلم فجر شد آمار فروش سینمای ایران در هفته گذشته (٢ دی ١۴٠٣) استوری رضا کیانیان در واکنش به بستری‌شدن محمدعلی موحد و آلودگی هوا + عکس صوت | دانلود آهنگ جدید بهرام پاییز با نام مادر + متن صفحه نخست روزنامه‌های کشور - یکشنبه ۲ دی ۱۴۰۳
سرخط خبرها

حکایت اصلانشاه و طنز فاخر وزیر

  • کد خبر: ۲۴۴۱۸۳
  • ۲۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۷
حکایت اصلانشاه و طنز فاخر وزیر
اصلانشاه هفتم، پادشاهی شایسته سالار بود و همواره از اطرافیان خود درباره تصمیمات خود نظرسنجی می‌کرد.

اصلانشاه هفتم، چهارمین پادشاه از سلسله اصلانشاهیان که به مدت صد و شانزده سال بر نواحی اصلان تپه و قصبات اطراف سلطنت کردند، پادشاهی شایسته سالار بود و همواره از اطرافیان خود درباره تصمیمات خود نظرسنجی می‌کرد و از آنجا که علاوه بر شایسته سالاری، به صفت خوش خلقی و شوخ طبعی نیز متصف بود، اطرافیان نیز نظرات خود را درباره تصمیمات وی با شجاعت و اعتماد به نفس بیان می‌کردند و علاوه بر آزادی بیان از آزادی پس از بیان نیز برخوردار بودند.

روزی اصلانشاه وزیر امور اقتصادی دربار را به نزد خود خواند و گفت:‌ای وزیر امور اقتصادی، کاغذ و قلم بردار و نام اشخاصی را که در امور اقتصادی ابله اند روی آن بنویس تا در تصمیمات آتی اقتصادی و برنامه‌های جدید مالی از دخیل کردن آن‌ها خودداری کنیم. وزیر امور اقتصادی اطاعت کرد و کاغذ و قلم برداشت و اول از همه نام اصلانشاه را روی آن نوشت. اصلانشاه که زیرزیرکی به کاغذ وزیر نگاه می‌کرد، گفت: وا، چرا مرا نوشتی؟ وزیر گفت: جسارتا به نظرم نام شما باید در صدر این لیست قرار داشته باشد. 

اصلانشاه گفت: امیدوارم برای این حرف خود دلیلی داشته باشی وگرنه واقعا ناراحت می‌شوم و به رغم شایسته سالاری و خوش خلقی و سعه صدری که دارم با پشت دست توی دهانت می‌کوبم. وزیر گفت:‌ای پادشاه بزرگ، شما چه کسی را به عنوان نماینده تام الاختیار خود برای نظارت بر اخذ مالیات ولایات شرقی به آنجا فرستادید؟ 

اصلانشاه گفت: شعبان خان استادخانی مشهور به شعبون استخونی. وزیر گفت: آیا خبر ندارید شعبان خان به دست کجی و تصرف در اموال غیر و حیف و میل بیت المال و قمار شهره است؟ اگر پول‌ها را گرفت و فرار کرد چی؟ اگر به ممالک همسایه رفت و آن‌ها را خرج قمار کرد چی؟ اگر پول‌ها را به آقازاده هایش داد چی؟ اصلانشاه گفت: عجب. سپس بار دیگر گفت: عجب. آنگاه برای بار سوم گفت: عجب. وی افزود: او را به جرم نکرده مجازات می‌کنی و مرا به خاطر اتفاق نیفتاده ابله می‌دانی؟ 

وزیر خواست پاسخی بگوید که اصلانشاه ادامه داد: آن وقت اگر پول‌ها را صحیح و سالم آورد و به خزانه تحویل داد چی؟ وزیر گفت: در آن صورت اسم شما را از صدر فهرست ابلهان اقتصادی خط می‌زنم و نام وی را در صدر فهرست ابلهان اقتصادی می‌نویسم. اصلانشاه که از این پاسخ خنده اش گرفته بود با کف دست به پس گردن وزیر زد و گفت:‌ای کلک و تا صبح با وی گفت و خندید و مشورت کرد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->