حادثه‌ای که فریبا متخصص را راهی اتاق عمل کرد درآمد فیلم بچه مردم تقدیم بهشت امام رضا (ع) می‌شود سانس‌های فوق‌العاده سومین روز فیلم فجر۴۳ اعلام شد (۱۴ بهمن ۱۴۰۳) وقتی همه خوبیم! | درباره هیاهوی بی‌مورد برای مدیریت انجمن سینمای جوان مشهد  بهرام رادان رسماً از داوری چهل وسومین جشنواره فیلم فجر خارج شد جزئیات تصادف آرمان امیدی، خواننده مسجدسلیمانی برنامه عصر جدید اکران ۳ فیلم کوتاه مشهدی راه‌یافته به فجر در سینما مهر کوهسنگی شهاب آسمان بازیگری | درباره شهاب حسینی، بازیگر نام‌آشنای سینمای ایران جست‌و‌جو در دنیای امپرسیونیسم | گزارشی از نمایشگاه گروهی نقاشی در نگارخانه آسمان مشهد نگاهی به مسیر هنری میترا حجار، به بهانه سالروز تولدش آموزش داستان نویسی | این شانزده نفر که به من زل زده اند (بخش دوم) پسرى که پاره تن رسول خدا بود | روایت «الفتوح» از تولد امام حسین(ع) که پروردگار هم‌زمان آن را تهنیت و تسلیت گفت جدول اکران فیلم‌های جشنواره فجر ۱۴۰۳ در سینما آفریقا مشهد + تاریخ و ساعت نشست خبری بیست‌ودومین جشنواره فجر مشهد برگزار شد | اکران ۳۲ فیلم سینمایی و انیمیشن در سینما‌های آفریقا، هویزه و سیمرغ + فیلم صفحه نخست روزنامه‌های کشور - یکشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۳ آغازبه‌کار نمایشگاه خوشنویسی و تذهیب هنرمندان تایباد و هرات افغانستان انتقاد انیمیشن‌سازها در جشنواره فجر: نه داوری درست داریم نه نگاه درست گفتگو با مهتاب ناظری، برنده جایزه برترین بازیگر بخش دیگرگونه‌های اجرایی تئاتر فجر برای نمایش تلقین درخشش هنرمندان مشهدی در جشنواره تئاتر فجر | تندیس برترین اثر بخش دگرگونه‌های اجرایی به نمایش «تلقین» رسید اعلام اسامی برگزیدگان چهل و سومین جشنواره بین‌المللی تئاتر فجر (۱۳ بهمن ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

حکایت اصلانشاه و طنز فاخر وزیر

  • کد خبر: ۲۴۴۱۸۳
  • ۲۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۷
حکایت اصلانشاه و طنز فاخر وزیر
اصلانشاه هفتم، پادشاهی شایسته سالار بود و همواره از اطرافیان خود درباره تصمیمات خود نظرسنجی می‌کرد.

اصلانشاه هفتم، چهارمین پادشاه از سلسله اصلانشاهیان که به مدت صد و شانزده سال بر نواحی اصلان تپه و قصبات اطراف سلطنت کردند، پادشاهی شایسته سالار بود و همواره از اطرافیان خود درباره تصمیمات خود نظرسنجی می‌کرد و از آنجا که علاوه بر شایسته سالاری، به صفت خوش خلقی و شوخ طبعی نیز متصف بود، اطرافیان نیز نظرات خود را درباره تصمیمات وی با شجاعت و اعتماد به نفس بیان می‌کردند و علاوه بر آزادی بیان از آزادی پس از بیان نیز برخوردار بودند.

روزی اصلانشاه وزیر امور اقتصادی دربار را به نزد خود خواند و گفت:‌ای وزیر امور اقتصادی، کاغذ و قلم بردار و نام اشخاصی را که در امور اقتصادی ابله اند روی آن بنویس تا در تصمیمات آتی اقتصادی و برنامه‌های جدید مالی از دخیل کردن آن‌ها خودداری کنیم. وزیر امور اقتصادی اطاعت کرد و کاغذ و قلم برداشت و اول از همه نام اصلانشاه را روی آن نوشت. اصلانشاه که زیرزیرکی به کاغذ وزیر نگاه می‌کرد، گفت: وا، چرا مرا نوشتی؟ وزیر گفت: جسارتا به نظرم نام شما باید در صدر این لیست قرار داشته باشد. 

اصلانشاه گفت: امیدوارم برای این حرف خود دلیلی داشته باشی وگرنه واقعا ناراحت می‌شوم و به رغم شایسته سالاری و خوش خلقی و سعه صدری که دارم با پشت دست توی دهانت می‌کوبم. وزیر گفت:‌ای پادشاه بزرگ، شما چه کسی را به عنوان نماینده تام الاختیار خود برای نظارت بر اخذ مالیات ولایات شرقی به آنجا فرستادید؟ 

اصلانشاه گفت: شعبان خان استادخانی مشهور به شعبون استخونی. وزیر گفت: آیا خبر ندارید شعبان خان به دست کجی و تصرف در اموال غیر و حیف و میل بیت المال و قمار شهره است؟ اگر پول‌ها را گرفت و فرار کرد چی؟ اگر به ممالک همسایه رفت و آن‌ها را خرج قمار کرد چی؟ اگر پول‌ها را به آقازاده هایش داد چی؟ اصلانشاه گفت: عجب. سپس بار دیگر گفت: عجب. آنگاه برای بار سوم گفت: عجب. وی افزود: او را به جرم نکرده مجازات می‌کنی و مرا به خاطر اتفاق نیفتاده ابله می‌دانی؟ 

وزیر خواست پاسخی بگوید که اصلانشاه ادامه داد: آن وقت اگر پول‌ها را صحیح و سالم آورد و به خزانه تحویل داد چی؟ وزیر گفت: در آن صورت اسم شما را از صدر فهرست ابلهان اقتصادی خط می‌زنم و نام وی را در صدر فهرست ابلهان اقتصادی می‌نویسم. اصلانشاه که از این پاسخ خنده اش گرفته بود با کف دست به پس گردن وزیر زد و گفت:‌ای کلک و تا صبح با وی گفت و خندید و مشورت کرد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->