پیام تسلیت وزیر فرهنگ و ارشاد برای درگذشت «سیروس پرهام» نقش آفرینی «دوگری اسکات» در سریال جنایی کارآگاه افسانه‌ای بازگشت هنرمندان ایرانی خارج از کشور به دعوت معاون اول رئیس‌جمهور کنسرت گروه موسیقی «نهال» میزبان بانوان علاقمند به موسیقی می‌شود جایزه بهترین مستند جشنواره کوبانی به «حبیب الله» رسید اجرای مشترک «آرون افشار» خواننده مشهدی و پدر و برادرش در کنسرت + فیلم صفحه نخست روزنامه‌های کشور - سه‌شنبه ۲۵ شهریور ۱۴۰۴ پیکر امید جهان رهسپار خانه ابدی شد + تصاویر «مأمور مخفی» از برزیل به اسکار ۲۰۲۶ معرفی شد روایتی از زندگی رضا بدرالسماء، نگارگرِ برجسته اصفهانی، روی آنتن شبکه چهار تلویزیون + زمان پخش ۴ هزار سینماگر صاحب خانه می‌شوند کنسرت علی رهبری در اپرای مشهور مارینسکی عباس جمشیدی‌فر دادستان سریال«کوری» شد ادامه ساخت سریال موسی کلیم‌الله با بازیگران جدید پشت صحنه‌ای از سریال «محکوم» + عکس ویدئو | ادای احترام علیرضا طلیسچی به امید جهان ارسال هزار شماره شبا برای هادی حجازی‌فر | وقتی حرف مهرداد صدیقیان شوخی شوخی جدی شد!
سرخط خبرها

حکایت اصلانشاه و طنز فاخر وزیر

  • کد خبر: ۲۴۴۱۸۳
  • ۲۰ مرداد ۱۴۰۳ - ۱۳:۱۷
حکایت اصلانشاه و طنز فاخر وزیر
اصلانشاه هفتم، پادشاهی شایسته سالار بود و همواره از اطرافیان خود درباره تصمیمات خود نظرسنجی می‌کرد.

اصلانشاه هفتم، چهارمین پادشاه از سلسله اصلانشاهیان که به مدت صد و شانزده سال بر نواحی اصلان تپه و قصبات اطراف سلطنت کردند، پادشاهی شایسته سالار بود و همواره از اطرافیان خود درباره تصمیمات خود نظرسنجی می‌کرد و از آنجا که علاوه بر شایسته سالاری، به صفت خوش خلقی و شوخ طبعی نیز متصف بود، اطرافیان نیز نظرات خود را درباره تصمیمات وی با شجاعت و اعتماد به نفس بیان می‌کردند و علاوه بر آزادی بیان از آزادی پس از بیان نیز برخوردار بودند.

روزی اصلانشاه وزیر امور اقتصادی دربار را به نزد خود خواند و گفت:‌ای وزیر امور اقتصادی، کاغذ و قلم بردار و نام اشخاصی را که در امور اقتصادی ابله اند روی آن بنویس تا در تصمیمات آتی اقتصادی و برنامه‌های جدید مالی از دخیل کردن آن‌ها خودداری کنیم. وزیر امور اقتصادی اطاعت کرد و کاغذ و قلم برداشت و اول از همه نام اصلانشاه را روی آن نوشت. اصلانشاه که زیرزیرکی به کاغذ وزیر نگاه می‌کرد، گفت: وا، چرا مرا نوشتی؟ وزیر گفت: جسارتا به نظرم نام شما باید در صدر این لیست قرار داشته باشد. 

اصلانشاه گفت: امیدوارم برای این حرف خود دلیلی داشته باشی وگرنه واقعا ناراحت می‌شوم و به رغم شایسته سالاری و خوش خلقی و سعه صدری که دارم با پشت دست توی دهانت می‌کوبم. وزیر گفت:‌ای پادشاه بزرگ، شما چه کسی را به عنوان نماینده تام الاختیار خود برای نظارت بر اخذ مالیات ولایات شرقی به آنجا فرستادید؟ 

اصلانشاه گفت: شعبان خان استادخانی مشهور به شعبون استخونی. وزیر گفت: آیا خبر ندارید شعبان خان به دست کجی و تصرف در اموال غیر و حیف و میل بیت المال و قمار شهره است؟ اگر پول‌ها را گرفت و فرار کرد چی؟ اگر به ممالک همسایه رفت و آن‌ها را خرج قمار کرد چی؟ اگر پول‌ها را به آقازاده هایش داد چی؟ اصلانشاه گفت: عجب. سپس بار دیگر گفت: عجب. آنگاه برای بار سوم گفت: عجب. وی افزود: او را به جرم نکرده مجازات می‌کنی و مرا به خاطر اتفاق نیفتاده ابله می‌دانی؟ 

وزیر خواست پاسخی بگوید که اصلانشاه ادامه داد: آن وقت اگر پول‌ها را صحیح و سالم آورد و به خزانه تحویل داد چی؟ وزیر گفت: در آن صورت اسم شما را از صدر فهرست ابلهان اقتصادی خط می‌زنم و نام وی را در صدر فهرست ابلهان اقتصادی می‌نویسم. اصلانشاه که از این پاسخ خنده اش گرفته بود با کف دست به پس گردن وزیر زد و گفت:‌ای کلک و تا صبح با وی گفت و خندید و مشورت کرد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->