به گزارش شهرآرانیوز؛ از برجستهترین و منحصربهفردترین نقاط عطف اسلام، ارزش و بهایی است که به زن بخشید و برای اثبات این جایگاه، از دختر رسول خاتم (ص) به کوثر یعنی خیر کثیر تعبیر کرد، حال این بستگی به خود زنان دارد که با نگاه به الگویی همچون حضرت زهرا (س) این شأن را حفظ کنند و ارتقا ببخشند یا با چشم داشتن به الگوهای جعلی به بیراهه بروند. بهمناسبت فرارسیدن سالروز ولادت حضرت صدیقهطاهره (س) و در بررسی جلوههای الگوبخش آن حیات طیبه با حجتالاسلاموالمسلمین حسن عاملی، کارشناس برنامه پرمخاطب «سمت خدا» و امامجمعه اردبیل، گفتوگو کردهایم.
شخصیت حضرت زهرا (س) بعد از ۱۴۰۰ سال چگونه میتواند برای نسل معاصر الگو باشد؟
بدون وقوف بر شخصیت حضرت زهرا (س) در زبان رسول گرامی اسلام (ص)، ایشان بهمثابه یک زن عادی به نظر خواهد رسید و طبعا سؤال فوق، ذهنها را درگیر خواهد کرد. یک نکته حیرتآور در زندگی حضرت زهرا (س) این است که رسول خدا (ص) در تصویر شخصیت آسمانی ایشان، هم در منابع اهلسنت و هم در منابع موالیان اهلبیت (ع) سنگتمام گذاشته و بهصورتی حیرتآور از عظمت آن بانوی دوجهان صحبت کردهاند.
این توصیفات به هیچوجه عادی نیست، حتی بعضی علمای اهلسنت در توجیه این توصیفات عاجز ماندهاند. این توصیفات قبل از هر چیز نشان میدهد که حضرت زهرا (س) نقشی بسیار استثنایی در اعتلای دین و احیای اصول آن داشته است.
رسول خدا (ص) احترام و تکریمی فوقالعاده برای دختر گرامیشان قائل بودهاند؛ احترامی که به نقل عام و خاص اعجاببرانگیز است. همه عالم، مأمور به خضوع در مقابل نبی خاتم (ص) هستند و ایشان در مقابل صدیقهکبری (س) خضوع میکردند. وقتی حضرت زهرا (س) وارد میشدند، رسول خدا (ص) مقابل پای ایشان میایستادند، به استقبال حضرت زهرا (س) میرفتند و صورتشان را میبوسیدند و ایشان را در منظر اصحاب، قلب خود، معرفی و بارها بر عصمت حضرت زهرا (س) تأکید میکردند و میفرمودند: «دخترم زهرا (س) از فرق سر تا نوک پا، پر از ایمان و اخلاص است» و عجیب آنکه طبق روایت اهلسنت میفرمودند: «در روز قیامت، من دنبالهرو حضرت زهرا (س) خواهم بود».
با توجه به اینکه داشتن فرزند دختر در جامعه عرب آن روز، ننگ و عار محسوب میشد، پیامبر (ص) چه برخوردی با دختر خود داشتند و این برخورد چه تأثیری بر بازخوانی نقش و هویت دختر و زن گذاشت؟
از جوامع روایی معلوم میشود که حضرت ختمیمرتبت به هیچوجه طاقت دوری حضرت زهرا (س) را نداشتند. امیرالمؤمنین (ع) جزو مهاجران بودند و ثروتی در مدینه نداشتند، از اینرو حضرت زهرا (س) را در گوشه یک نخلستان در اتاقکی که درست کرده بودند، جای دادند.
رسول خدا (ص) یک روز تحمل کردند، اما روز دوم از امیرالمؤمنین (ع) خواستند که آن اتاقک را دراختیار رسول خدا (ص) قرار دهد و بهجای آن، در یکی از حجرههای پیامبر (ص) سکونت کنند تا ایشان بتوانند هر لحظه حضرت زهرا (س) را ببینند. باز نتوانستند تحمل کنند و از امیرالمؤمنین (ع) خواستند اجازه دهد روزنهای از اتاق خود به اتاق حضرت زهرا (س) داشته باشند. اینها فقط بهدلیل عشق و علاقه پدروفرزندی نبود، بلکه فضایل و اوصافی در حضرت زهرا (س) وجود داشت که اینچنین، حضرت ختمیمرتبت (ص) را بیتاب کرده بود.
از دیگر جلوههای عظمت شأن و مقام زهرایمرضیه (س)، کفویت با مولای متقیان (ع) است. امامعلی (ع) که قرآن از ایشان به نفس و جان پیامبر (ص) تعبیر میکند، اگر نبود، کفو و همتایی برای حضرت زهرا (س) پیدا نمیشد.
امامصادق (ع) میفرمایند: «لولا ان امیرالمؤمنین علیهالسلام تزوجها، لما کان لها کفو الی یوم القیامه علی وجه الارض آدم فمن دونه؛ بهراستی اگر امیرالمؤمنین علی (ع)، فاطمه (س) را به ازدواج خود درنیاورده بود، تا روز قیامت بر روی زمین از آدم تا روز قیامت، برای فاطمه (س) همتایی نبود». به تعبیر آیتا... میانجی، حضرت زهرا (س) در همه اوصاف، کفو امیرالمؤمنین (ع) بود.
حضرت زهرا (س) در احیای جایگاه و مقام زن و مادر چه رسالتی داشتند و برای ایفای نقش هویتی زن و مادر، چقدر میتوان از ایشان الگو گرفت؟
با این توصیفات معلوم میشود که حضرت زهرا (س) استثناییترین شخصیت زن در تاریخ بشریت است. اوصاف معصومان (ع) براساس مأموریتهایی که دارند، بیان شده است. یکی از مأموریتهای مهم زهرایمرضیه (س) درباره زنان است؛ الگویی جاودانه که نشان میدهد زن تا کجا میتواند عروج کند تا جنس زن اولا احساس حقارت نکند، ثانیا دنبالهرو زنانی که حائز شرایط الگوگیری نیستند، نباشد.
برای الگوگیری از چنین شخصیتی، ابتدا باید بدانیم که فضیلت زن به چیست. یک نظریه میگوید زن هرچه فریباتر، قدر و قیمتش بیشتر؛ این یعنی هرچه زنی بیشتر چشمها را جذب کرد، فالوئرهایش بیشتر بود و لایک بیشتری گرفت، ارزش بیشتری دارد. اینچنین زن باید شأن و ارزش خود را در چشم دیگران جستوجو کند و با قضاوت دیگران، حیات و مرگ خود را تعریف کند.
طبعا زن باحجاب و عفیف در این تعریف جای نمیگیرد و اصلا حجاب با این تعریف، دیگر معنا ندارد، اما حضرت زهرا (س) با سیره جاودانه و تاریخساز خود، معیارهای دیگری برای زن شخیص ارائه میکند؛ معیارهایی که با افزایش سن و از دست دادن جاذبههای ظاهری و امثال آن، تغییری نمیکند.
معیارهای ارزشگذاری زن در سیره فاطمی چیست و این معیارها چه راهی را پیشروی زن برای فلاح و سعادت میگشاید؟
نخستین معیار ارزشگذاری زن در سیره فاطمی، علم است. جمال و زیبایی زن به علمی است که کسب میکند، نه آنچه به او عطا شده است و امری اکتسابی نیست. خدا حتی در وصف و تحسین انبیای خود به علم آنها اشاره میکند. در قرآن میخوانیم: «وَلَقَدْ آتَیْنَا دَاوُودَ وَسُلَیْمَانَ عِلْمًا وَقَالَا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی فَضَّلَنَا عَلَى کَثِیرٍ مِنْ عِبَادِهِ الْمُؤْمِنِینَ».
دومین معیاری که به زن شخصیت میبخشد، اخلاق است؛ یعنی حاکمیت عقل بر مملکت بدن و قرار گرفتن قوای نفسانی دراختیار عقل که آلت عبودیت است. اگر زن اخلاق نداشته باشد، خانه و خانواده جهنم میشود. زنی که اخلاق و تهذیب نفس ندارد، حتی اگر زیباترین ظاهر را هم داشته باشد، فقیر است!
زن با اخلاق و درایت خود است که میتواند نهاد خانواده را حفظ و از تضعیف و نابسامانی آن جلوگیری کند. زن باید بتواند عاطفه را در فضای خانه و بلکه جامعه پمپاژ کند. این بذل عطوفت به مرد، به مدیریت خانواده کمک میکند. جامعه به دو پمپاژ بهصورت ضروری احتیاج دارد؛ اول پمپاژ عواطف و دوم پمپاژ معنویت؛ یعنی دو سرمایه اجتماعی سرنوشتساز و طبعا محل پمپاژ عواطف در مرحله اول، نهاد خانواده است. خانواده، سلول جامعه است و اگر فاسد شود، جامعه فاسد خواهد شد. با بههم ریختن نهاد خانواده، نمیتوان انتظار عطوفت از جامعه داشت.
سومین و مهمترین شأن زن با نگاه به سیره فاطمی، آن است که به مقام والای عبودیت برسد، خاضع و خاشع مقابل اراده خدا و به تعبیری، چشم و گوش و دست و زبان خدا در خانه و خانواده باشد. حضرت زهرا (س) چنین بودند و لذا از زبان خدا مدال «امت ا...» گرفتند؛ یعنی کنیز خدا؛ یعنی کسی که خدای متعال در عقل و قلب او نشسته است و تصمیم میگیرد؛ همچنان که در حدیث قدسی آمده است: «اقوم مقامعقله».
با توجه به وجود چنین الگویی، چطور میتوان زن را به این جایگاه حقیقی رساند و او را متوجه مسیرهای جعلی و جایگزینهای کاذب کرد؟
زن در صورت ایفای نقش تکوینی خود است که از انحراف مصون میماند. آموزههای دینی ما زن را «ریحانه» میداند و برایش نقش نرمافزاری قائل است نه سختافزاری و قهرمانانه. امروز دنیا متوجه اهمیت حضور زن در خانه و خانواده شده است و حتی شاهدیم در آمریکا مؤسسهای پا گرفته است و شعارش این است: «مادر به خانهات برگرد!».
این سخن به این معنا نیست که زن امکان حضور در اجتماع و فعالیتهای اجتماعی و اشتغال را نداشته باشد، اما اینها اولویت زن نیستند؛ کسب درآمد وظیفه زن نیست و از دست هر کسی ساخته است. اولویت و نقش حساس او، همسری و مادری و پرورش نسلی است که کشور و ملت مدیون آن نسل است؛ مثل مادران شهدا و سردارانی که کشور همیشه مدیون آنها خواهد بود. اینها همه در دامان مادر پرورش یافتهاند، لذا بنا بر آموزههای دینی و فاطمی، اولویت اصلی زن این است که در حساسترین دوران تربیت، بتواند قدرت روحی و عاطفی خود را به فرزندان، منتقل و به فضای خانه پمپاژ کند.
حضرت زهرا (س) حضور اجتماعی اثرگذار هم داشتند، نوع این حضور چه الگویی به زنان عرضه میکند و راه و رسم حضور و فعالیت اجتماعی را با چه کیفیتی یادشان میدهد؟
حضرت زهرا (س) سنگینترین هزینه را برای دینداری پرداخت کردند؛ ایشان برای دو مطلب خلق شدهاند؛ اول اینکه نشان بدهند زن چقدر میتواند عروج کند و زندگی آرمانی یک زن باید چطور باشد؛ چون اگر این مهم تعریف نشود، تمام اهداف انبیا و برنامهها بههم میریزد. باید معلوم شود که زن شخیص یعنی چه. حضرت زهرا (س) این را کاملا نشان دادهاند.
دوم یک سند غیرقابل تأویل برای ولایت امیرالمؤمنین (ع) درست کنند. ایشان کاری کردند که قابل تأویل نیست. وقتی در مسجد خطبه خواندند، غرق در حیا بودند. در اثر شدت حیا، لباس به پای مبارکشان در هنگام راه رفتن، مشکل درست میکرد. دخترشان حضرت زینب (س) این فضیلت را از باب محاکات به ارث برده بودند.
راوی میگوید در کوفه هنگام ایراد خطبه، من مجذوب حیای حضرت زینب (س) شدم تا مجذوب سخنان او. حیا یک فضیلت جاودانه و بزرگترین پایگاه صیانت است و با گذشت زمان، هیچوقت منسوخ نمیشود. بدون حیا، حریم قطعا شکسته میشود. اگر حریم محرم و نامحرم شکسته شود، کرامت زن شکسته میشود و جامعه را آلودگی و فساد فرامیگیرد؛ چنانکه امروز بسیاری از کشورها درگیر این فساد هستند.
نکته مهم این است که دنیا با صرف هزینههای سنگین، همچنان نتوانسته است امنیت زن را تأمین کند. خداوند با یک جمله کوتاه، امنیت زن را کاملا تأمین کرده است و آن جمله این است: «أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا یُؤْذَیْنَ»؛ یعنی زن لباسی داشته باشد که با آن معروف به عفت شود و درنتیجه کسی جرئت اذیت او را نداشته باشد. حضرت زهرا (س) مظهر این آیه بودند. سیره فاطمی به ما میگوید زن بهمثابه مدرسه است؛ اگر این مدرسه عفیف، طیب و طاهر باشد، یک ملت طاهر و طیب در کشور حاکم میشود. به تعبیر شاعر تازی: «الام مدرسه ان اعددتها/ اعددت شعباً طیب الاعراق».