احداث بزرگ‌ترین حسینیه خراسانی‌ها در کربلا | پروژه‌ای که ۷۰سال از وقف آن می‌گذرد استانداری بازوی حکومت و مجرای حکمرانی اسلامی است | توجه به ترویج فرهنگ امام رضایی در نسل جوان چگونه نماز باران بخوانیم؟ به‌کارگیری اساتید فاقد مجوز رسمی برای تدریس علوم و معارف دفاع مقدس در دانشگاه تخلف است مشهد، میزبان اجلاس بین‌المللی تجلیل از پیرغلامان و خادمان حسینی آیا می‌شود بدهی شهریه مدرسه را در محاسبه خمس لحاظ کنیم؟ سردار غیاثی: همه تلاش نیروهای مسلح در جهت قدرتمندشدن است ثبت شخصیت علامه طباطبائی در یونسکو | بزرگداشت علامه در سطح جهانی فاطمه(س)، حلقه وصل امت، نبوت و رسالت احیا و فعال‌سازی جشنواره‌ها در مساجد فتوای مفتی عربستان سعودی درباره حکم شرعی بازدید از موزه مصر آغاز اجرایی‌شدن طرح ملی حفظ قرآن اهدای کتاب دست‌نویس بانوی تونسی به حرم مطهر امام رضا(ع) جزئیاتی از مراسم تشییع و تدفین پیکر «سیدمحمد موسوی‌سجاسی»، مداح اهل‌بیت(ع) ضرورت توجه به مهدویت با نگاه جهانی تصمیم جدید عربستان در اعزام سفر حج موزه دفاع مقدس مشهد، شاهکار شهرداری و شورای شهر است کرامتی عجیب از شیخ حسنعلی اصفهانی
سرخط خبرها

حمایت کرد معصومی که صاحب‌خانه ما بود

  • کد خبر: ۳۲۹۵۷۷
  • ۰۹ ارديبهشت ۱۴۰۴ - ۱۹:۱۵
حمایت کرد معصومی که صاحب‌خانه ما بود
حرم حضرت معصومه (س) را باید از صحن اتابکی وارد شوی و ناگاه نگاهت بیفتد به گنبد و بعد از عرض سلام بی‌اختیار بروی سمت ایوان آیینه و خود را هزار تکه ببینی در مقابل زیبایی ایوان.

حرم حضرت معصومه (س) را باید از صحن اتابکی وارد شوی و ناگاه نگاهت بیفتد به گنبد و بعد از عرض سلام بی‌اختیار بروی سمت ایوان آیینه و خود را هزار تکه ببینی در مقابل زیبایی ایوان.

از پله‌ها بروی بالا و روبه‌روی ضریح بایستی و گوشه چشمت خیس شود از اشک.‌

نمی‌دانم چندبار این لحظه را تجربه کرده‌ام.

بار‌ها در زمان‌های مختلف پناه برده‌ام به ایشان و بار آخر به همراه دخترکم کنار ضریح بیت‌هایی از غزل حسین منزوی را بر زبان آورده‌ام:

نهادم بر ضریحی سر که عرش آنجا جبین‌سا بود
کویری بودم، اما دیدگانم مثل دریا بود

نهادم بر ضریح عشق پیشانی و اشکم را
به گستاخی رها کردم که نم از هیچ پروا بود

حضور عشق هم مثل نسیمی می‌وزید آری
تو می‌گویی نبود، اما یقین دارم که آنجا بود

من و یاد تو بودیم و به هر سو سر زدیم از ما
حمایت کرد معصومی که صاحب‌خانه ما بود

شفاعت خواستم از او که تا پیدا کنم خود را
از او دامان و از من دست کوتاه تولا بود

وقتی حسابی کنار ضریح سبک شدم دو رکعت نماز خواندم و از ایوان آیینه خارج شدم و رفتم سر مزار «پروین» و در مسیر چیزی که توجهم را جلب کرده بود رنگ لطیف و دخترانه کاشی‌ها بود در این حریم عزیز انگار همه‌چیز دخترانه است حتی کاشی‌هایی که دیوار‌های صحن را در بر گرفته و به این فکر کردم چه تناسب خوبی بین تولد ایشان و روز دختر برقرار است و چه روزی مناسب‌تر از این‌روز برای این عنوان؟ حتی به این هم فکر کردم روز ولادت امام‌رضا (ع) هم می‌توانست روز پسر یا روز برادر باشد.

ما مشهدی‌ها که از همسایگی امام‌رضا (ع) می‌رویم قم، شاید احساسات ویژه‌تری به این شهر و حریم داشته باشیم حس تعلق خاطر و وابستگی که انگار از جانب امام‌رضا (ع) این تعلق خاطر توشه راه ماست برای ایشان.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->