اوحدی: آزمون ویژه استخدامی ایثارگران برگزار می‌شود (۱۱ مهر ۱۴۰۴) سلام بر بانوی باکرامت قم اولین سوگواره «اخت‌الرضا(س)» در میدان شهدای مشهد برگزار شد مشهد، میزبان کنگره بزرگداشت ۱۸ هزار شهید خراسان رضوی برگزاری شب‌شعر کریمه‌اهل‌بیت(ع) با مشارکت بنیاد بین‌المللی امام‌رضا(ع) در شهر قم سی‌ودومین اجلاس سراسری نماز برگزار می‌شود | فناوری‌های نوین در خدمت ترویج نماز بیش از ۳ هزار و ۷۰۰ شهید روحانی در دفاع مقدس تقدیم انقلاب کردیم عیادت خادمان امام رضا(ع) از کودکان بیمار + فیلم زائران مکه امکان نزدیک‌شدن به کعبه را ندارند + علت دیدار و گفتگوی قالیباف با آیات عظام جوادی آملی و مکارم شیرازی شهید هاشمی‌نژاد در برابر کوه‌های فتنه و امواج سهمگین فتنه‌گران ایستادگی کرد درگذشت شیخ‌القراء مسجدالنبی(ص) در ۹۰سالگی زیارت‌نامه و اعمال روز وفات حضرت معصومه(س) نسل امروز چگونه با حضرت معصومه(س) آشنا می‌شود؟ برگزاری محفل شعر «خواهر خورشید» در شب سالروز رحلت بانوی کرامت در حرم مطهر امام‌رضا(ع) تخصیص ۵ هزار سهمیه حج تمتع به ایثارگران در سال ۱۴۰۵ مشهد، محله عبادی و یادگار ۲ برادر شهیدی که تاریخ را جاودانه کردند آغاز پویش ملی «سلام بر ملیکه ایران» در ایام سالگرد رحلت حضرت فاطمه معصومه(س) رقابت ۴۵۰ شرکت کننده در چهل‌وهشتمین دوره مسابقات سراسری قرآن کریم برادر! شمعِ اشک افروخت خواهر
سرخط خبرها

صدا شدی که به گوش جهانیان برسی

  • کد خبر: ۳۳۹۵۵۴
  • ۲۸ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۴:۲۳
صدا شدی که به گوش جهانیان برسی
انگار همه‌چیز تحت کنترل نگاه علی‌ بن‌ موسی‌ الرضا (ع) است و مردم بی‌آنکه خللی در روند زندگی‌شان ایجاد شده باشد در آمدوشد هستند.

وسط جلسه شعر دوشنبه‌های حرم بودم که خواهرم پیام داد صداوسیمای تهران را زدند. ضربان قلبم رفت بالا.

گفتم: چی؟ کِی؟ کسی طوری شده؟ چیزی نشان دادند؟ و بعد هم پیام‌های تصویری را در فضای مجازی دنبال کردم و در عین نگرانی سرشار شدم از غرور. دوبار سه‌بار ده‌بار دیدم و هر دفعه اشک در چشمم حلقه زد.

به دونفری که در کنارم نشسته بودند نشان دادم و یکی از شاعران جوان وقتی نوبت شعرخوانی‌اش رسید، گفت: صداوسیمای تهران را زدند. جلسه همهمه شد، اما با خواندن ابیاتی در وصف مولا علی (ع) همه سکوت کردند و شور جلسه را فراگرفت. بعد هم مداح جوان ابیاتی از قصیده علوی مسعود‌یوسف‌پور را در مدح مولا خواند.

نگرانی‌ها به لطف آرامش یاد حضرت کمتر شده بود و وقت خروج از حرم رو کردم سمت گنبد و گفتم: آقاجان حق‌ا... و حق‌الناس و هرچه به گردنم هست با شما! شما امام منید و دستتان پر است و اگر در این روز‌های جنگ کشته شدم پیش خداوند من را با اعمالم تنها نگذارید، دوستم زهرا با خنده و شوخی دستم را کشید و گفت: بیا بریم حق‌الناست رو دیگه گردن امام ننداز! به سمت خانه آمدیم. در راه خانه نان خریدم به درودیوار شهر نگاه کردم، مردم مشغول زندگی‌اند.

الحمدا... انگار همه‌چیز تحت کنترل نگاه علی‌ بن‌ موسی‌ الرضا (ع) است و مردم بی‌آنکه خللی در روند زندگی‌شان ایجاد شده باشد در آمدوشد هستند. به خانه که رسیدم همسرم گفت: بچه تحویل شما، من میرم بیرون یه دوری بزنم و قهوه بخورم. شمام بشین شعر بگو، همه برای خانم گوینده خبر، سحر امامی، شعر نوشتند.

یادم آمد نماز مغربم را نخواندم حالا نماز بخوانم بعد ببینم چه می‌شود، اما با خودم گفتم یک‌بار دیگر کلیپ را باصدای بلند ببینم. یک‌بار تماشای خطابه خانم مجری همانا و سروده شدن غزلی برای این اتفاق همان، وقتی همسرم بعد از چند دقیقه به خانه برگشت گوشی را به دستش دادم که شعر را بخواند متعجب شده بود که این قدر زود شعری نوشته‌ام.

او شعر را خواند و من رفتم که نمازم را بخوانم.

زنی شبیه تو کو شیرزن چنین و چنان
نفس زدی و به‌پا شد در آن میان طوفان

بگو به دشمن نامرد، آنکه زینبی‌است
میان مهلکه هرگز نمی‌شود پنهان

بگو بلند: زن و زندگی و آزادی‌ست
که در وقار و حیا و حجاب توست عیان

اگر چه ساختمان هم به خویش می‌لرزید
ولی دل تو نلرزید دختر ایران!

صدا شدی که به گوش جهانیان برسی
خبر شدی و رسیدی به گوش بی‌خبران

غبار غائله دم بست و زنگ‌ها خوابید
به یاد زینب‌کبری تو نیز خطبه بخوان!

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->