سیما تیرانداز، رئیس کمیته فرهنگی کاراته شد! + تصاویر نمایشی برای مسافران کربلا | «زریر» در عمود ۱۰۷۱ اجرا می‌شود نادره رضایی: موزه تئاتر یکی از آرزوهای ما در دهه‌های گذشته بود رویداد ملی «بازیستا» به ایستگاه پایانی رسید ویژه برنامه‌های اربعین ۱۴۰۴ رادیو مشخص شد + زمان پخش ماجرای گزارش پرحاشیه حسینی‌بای چه بود؟ + واکنش آبفای تهران جلسه توبه «امیر تتلو» برگزار شد اولین ابرقهرمان کمیک‌بوک‌ها را بشناسید | ۳۰سال بزرگ‌تر از سوپرمن پخش فیلم سینمایی «آبادان یازده ۶۰» به مناسبت روز خبرنگار فیلم سینمایی «بازی خونی» پروانه نمایش گرفت «پاک‌سِتان»، روایتی از خدمتگزاری به زائران پاکستانی در اربعین حامد یامین‌پور مدیرعامل باشگاه فیلم سوره شد پنجمین جشنواره موسیقی کیش به نام بانوان نواحی ایران ثبت شد ماجرای مرگ مشکوک بازیگر کره‌ای چه بود؟ ماجرای مجوز فیلم «زن و بچه» چه بود؟ مسعود فراستی: تاسیان هیچی نداره، نه آبرو داره، نه شرف داره نه سینما + فیلم ماجرای اخراج مهسا طهماسبی از برنامه کارناوال بخاطر دوربین مخفی اتاق خصوصی رامبد جوان
سرخط خبرها

دلیلی برای زندگی

  • کد خبر: ۳۳۹۸۵۶
  • ۲۹ خرداد ۱۴۰۴ - ۱۸:۳۷
دلیلی برای زندگی
محله‌مان‌خلوت‌شده، خیلی‌ها رفته‌اند، خدا به سلامتشان دارد، هرکجا هستند صحیح و سالم باشند و به سلامت در اولین فرصت سر خانه زندگی‌شان برگردند.
حامد عسکری
نویسنده حامد عسکری

محله‌مان‌خلوت‌شده، خیلی‌ها رفته‌اند، خدا به سلامتشان دارد، هرکجا هستند صحیح و سالم باشند و به سلامت در اولین فرصت سر خانه زندگی‌شان برگردند، خیابانی که گاهی ترافیک می‌شد و هر پنج‌ثانیه موتوری یا ماشینی رد می‌شد حالا نیم‌ساعتی هم صدای ترددی سکوتش را چاک نمی‌دهد و در این میان فقط یک دل‌خوشی دارم، پشت خانه ما مجتمعی است که حیاط بزرگی دارد، پرواحد است و مدیرساختمان با سلیقه‌اش همت کرده یک تعدادی اسباب‌بازی پارکی توی حیاط گذاشته، من شب‌ها را بیدارم پای رصد پرنده‌هایمان و روز‌ها را تا ظهر می‌خوابم و به محض بیدار شدن می‌پرم پشت پنجره تراسمان و گوش تیز می‌کنم که ببینم حیاط مجتمعشان را آن چهارتا تربچه گذاشته‌اند روی سرشان یانه؟ ببینم سر نوبت تاب و سرسره دعوا دارند یا نه؟ ببینم وقت چرخیدن روی چرخ‌و‌فلک زمینی جیغ می‌زنند یا نه؟

این تربچه‌ها همان کاری را با اندوه قلبم می‌کنند که پدافند با ریزپرنده‌های حرامزاده. تماشایشان کنم و کیف کنم و بغض کنم و لذت ببرم و خدا را سپاس بگویم. جنگ که تمام شد می‌روم چندتا کادوی قشنگ می‌خرم و درست وسط جیغ و هیاهوشان می‌روم زنگ ساختمان را می‌زنم و تک‌تکشان را می‌بوسم و می‌گویم شما دلیل زندگی نه، شما خود زندگی بودید، شما آیه روشن و بلند زندگی بودید که آن حنجره‌های کوچولوتان را خرج ایران کردید و دل چهل‌و‌چندساله من را قرص و امیدوارم کردید به اینکه ایران بچه‌هایش هم از نسل رستم‌اند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->