گزارش حاضر درباره کتابی است از یکی از صوفیان قادریمذهب که شرححال دوازده امام (ع) را آورده و آن را اسباب برکت کتاب خود دانسته و روی عصمت آنان تأکید کرده است. این متن نشان میدهد که در نواحی مختلف دنیای اسلام، باور به تسنن دوازدهامامی نفوذ داشته است. بارها درباره «تسنن دوازدهامامی» نوشتهام، و این دفعه هم، شاهدی دیگر بر همان مطلب میآورم.
به نظرم از قرن ششم به بعد، جماعتی در بخشهای مهم دنیای اسلام یافت شدند که همزمان، به اسلام سنی و در ضمن به دوازدهامام باور داشتند. اینکه چطور این باور رواج یافت، و اینان چه توجیهی برای این ترکیب داشتند، دقیقا نمیدانم، اما باوجود صدها شاهد دراینباره، فکر میکنم هیچ تردیدی در این زمینه برجای نمانده است. چندی پیش کتابی با عنوان «مجمعالاسرار» توجهم را جلب کرد؛ کتابی از یکی از صوفیان قادری، در هند، که سخت دوستدار سیدمحییالدین شیخ عبدالقادر جیلانی، است.
وی در این کتاب، شرحی از این مکتب به زبان فارسی به دست داده است که اینجا جای شرح آن نیست. نام وی براساس آنچه در صفحه نخست کتاب و مقدمه آمده، «العبد الضعیف الفقیر الحقیر اسیر نفس الشریر راجی الی لطف اله سید بهادر شاه قادری غفرا... له و لوالدیه» است. کتاب در فصول متعددی به شرح باورهای عرفانی و صوفیانه قادریها پرداخته است. عبدالقادر به تقریب میانه ۴۷۰ تا ۵۶۱ قمری میزیسته است و تا به امروز هوادارانی در عراق و هند و نقاط دیگر دارد. نویسنده ما چنانکه خود در اواخر کتاب گوید، از نسل جعفر بنعلی بنمحمد بن علی بن موسیالرضا (ع) است، و این هم نکته جالبی است.
آنچه به بحث ما مربوط میشود، این است که وی در پایان کتاب، به اختصار شرح حال دوازده امام و اولاد هریک از امامان را آورده است. به نظر میرسد وی از مآخذ خاصی استفاده کرده است و به همین دلیل، در مطالبش تفاوتهایی با منابع دیگر وجود دارد. بهطور خاص میتوان از شمارش فرزندان موسی بنجعفر (ع) یاد کرد. البته متن حاضر، از نظر املایی دقیق نیست و غلطهایی نیز در تلفظ اسامی دارد. این اشتباهات بهخصوص در پاراگراف اول که گزارشی از همسران حضرت رسول (ص) است، وجود داشته است که برخی را درست کرده و شماری از موارد خطا را در کروشه آورده ام.
دستکم در یک مورد هم آشفتگی عبارتی دارد. شگفت که تقریبا همهجا «بقیع» را «البقیه» آورده است! درمیان مطالبی که میگوید، نکات جالبی هست ازجمله اینکه درباره فرزندان فاطمهزهرا (س) گوید: «و حضرت اماممحسن در شکم مبارک والده شریف شهید شد.» گاهی هم اصطلاحات خاصی دارد. ازجمله برای رحلت کلمه «وصال» را به کار میبرد. درباره مرقد امامعسکری هم مینویسد: «و عمر امام حسن عسکری شصت سال بود، ... و مرقد پاکش نزد قبلهگاهی خود است.»
نکته مهم این است که میگوید، شرح حال دوازدهامام را آورده تا کتابش متبرک شده و «کار دینی و دنیوی، ظاهری و باطنی» او آسان شود. «بیانکردن دوازده امام به معه [ همراه]اولاد فرزندان بزرگوار ایشان برای آسانشدن کار دینی و دنیوی، ظاهری و باطنی، و متبرک بودن این کتاب است؛ چراکه حق تعالی این آیه را در حق پاک اهل بیت فرموده است: «إِنَّما یُریدُ ا... لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکُمْ تَطْهیراً.» او میگوید: «این عمل را این فقیر تجربه نموده است.» و میافزاید: «یقین میدانیم که در این سرای فانی که از انبیا و مرسلان و غوثان و قطبیان و ابدالان و افرادان و اولیا و مومن و کافر و فاسق هیچکس نمانده است، و من نیز نخواهم ماند؛ پس به بسیار سعی صحیح نموده، دوازده امام به معه [به همراه]اولاد اکرام ایشان، درین اوراق تحریر نمودم که پس از من یادگاری بماند.»
وی در خاتمه باز تصریح میکند که کتابش را «مجمعالاسرار» نامیده، چون «جمعکننده اسرار ظاهری و باطنی است.» در خاتمه، باز ارادت خود را به عبدالقادر نشان داده و گوید: «و خاتمه این در ثناء سیدنا و مولینا محیالدین شیخ عبدالقادر جیلانی ـرضیا... عنهـ خواهد شد، چراکه این فقیر را غلبه قادر است که الملک لمن غلبه، و هر چه دیگر از خاندانها بزرگان رسید، همه از عنایت و هدایت شاهعبدالقادر جیلانی ـ رضیا... عنه.»
به هر روی، ترکیب باور سنی و شیعی دوازدهامامی در این کتاب، که در مجموع ۱۶۳ صفحه و بدون تاریخ است، شاهدی است بر حضور تسنن دوازدهامامی در عراق، آن هم میان صوفیان قادری. نسخه هندی و نام مؤلف نیز همین را نشان میدهد.