عروجی | شهرآرانیوز؛ کنفرانس تغییرات اقلیمی جهان در گلاسکو، پایتخت کشور اسکاتلند، قرار بود برای جهان نسخه مطلوبی بپیچد. دست کم این بار نشان دهد که قرار است راهکار عملیتر برای نجات جهان ارائه کند. قرار بود به یک توافق پایدار و صلح آمیز دست پیدا کنند، اما همان طور که پیش بینی میشد جز سروصدا و هیاهو دریافتی برای جهان نداشت و مردم دنیا و به ویژه فعالان محیط زیست هرچه تلاش کردند و فریاد کشیدند نتوانستند راه به جایی ببرند و دست خالی به خانه هایشان برگشتند.
در این اجلاس کارشناسان نزدیک به ۲۰۰ کشور بعد از ۲ هفته مذاکره تلاش کردند به توافقی برسند که دانشمندان برای مهار دمای زمین لازم دارند، اما این اتفاق نیفتاد. دست آخر کار به جایی رسید که حاضران در اجلاس واکنشهای منفی از خود نشان دادند.
آنها بعد از ۲ هفته و در نهایت شگفتی به جای رأی به حذف زغال سنگ فقط به «حذف زغال سنگ از چرخه سوخت» رأی دادند. این یعنی خبری از محدودکردن افزایش دمای زمین به ۱.۵ درجه سانتی گراد نخواهد بود. نماینده سوئیس در این اجلاس به این مصوبه واکنش بسیار تلخی نشان داد و در نطقی کوتاه تلویحا حضور در گلاسکو را بی فایده خواند. اجلاسی که از پاپ تا اغلب رؤسای جمهور و شخصیتهای مشهور و تأثیرگذار دنیا به آن امیدوار بودند، اما درنهایت نتوانستند براساس بحرانهایی که جهان درگیر آن است تصمیم درستی بگیرند.
حالا دیگر گرسنگی و جنگ در کنار بحرانهای اقلیمی یکی از عوامل مهاجرت مردم به کشورهای بزرگ دنیاست. ژاپن، آمریکا، چین، روسیه و هند بزرگترین کشورهای تولیدکننده گاز گلخانهای در جهان هستند، اما جز ژاپن و تا حدودی چین، هیچ کدام از این کشورها برای کاهش تولید گاز گلخانهای و رفتن به سمت ساخت شهرهای پاک، قدم مؤثری برنداشته اند. مهمتر اینکه، پژوهشگران، بحرانهای اقلیمی را یکی از عوامل فروپاشی شهرها و کشورهای جهان قلمداد میکنند.
آنها میگویند: «مهاجران معمولا تغییرات اقلیمی را به عنوان یکی از دلایل ترک وطن ذکر نمیکنند، زیرا تغییرات اقلیمی مفهومی به نسبت انتزاعی و بلند مدت است، اما همین مردم که زندگی شان به زمینهای کشاورزی کوچک وابسته بود، از تغییر الگوی آب وهوا و از بین رفتن محصولاتشان میگویند و به آن آگاه هستند.» به نظر میرسد اجلاس گلاسکو بیشتر از هرچیز پوششی برای پنهان کردن هیولای سرمایه داری در جهان است؛ سرمایه دارانی که تصمیم اول و آخر را برای جهان میگیرند و اهمیتی به این حرفهای به ظاهر انتزاعی نمیدهند.
سیاست مداران میتوانند اگر واقعا دل نگران زندگی مردم هستند برای کاهش سریع مصرف آب و کاهش آلایندهها در بخش کشاورزی دست به کار شوند و با وضع قوانین و مقررات تولید خودروهای پاکتر و کم مصرفتر را در دستورکار خود قرار دهند. میتوانند با اتکا به دانش و تجربه تاریخی شهرسازی، شهرهایی با امکانات زیست بسازند، نتایج مطالعات و تحقیقات دانشمندان را مدنظر قرار دهند و ببینند که میلیونها طرح توسعهای در سالهای گذشته چگونه وضع زندگی مردم را بهتر که نکرده اند هیچ، بین گروههای مختلف اختلاف انداخته و آنها را به ترک خانه هایشان مجبور کرده است.