در بند ششم چرخش های تحول آفرین چشم انداز جهان شهر برکت و کرامت، «خدمت رسانی حداکثری با استفاده از تمام ظرفیت ها برای انجام وظیفه به جای اکتفا به ظرفیت های داخلی» بیان شده است. وقتی می گوییم مدیریت کلان شهر، یعنی رویارویی با پهنه گسترده جغرافیایی با جمعیت میلیونی و عرصه وسیعی از فرایندها، خدمات و فعالیت های متنوع، متکثر و پیچیده که قرار است ضمن حفظ هویت بومی و دستاوردهای معنوی، ارزشی، ملی، فرهنگی و اجتماعی زمینه رفاه، آسایش و پیشرفت جامعه شهرنشین را فراهم کند. باتوجه به وظایف گسترده مدیریت شهری و امکانات و منابع محدود در اختیار شهرداری ها، مسلما دست یافتن به سطح ایدئالی از عملکرد برای ارائه باکیفیت ترین خدمات شهری چالشی جدی است. اما بدون شک این توجیه نمی تواند مورد پسند مدیریت تحولگرای شهری برای ایفای نقش در راستای رسالتش باشد. ازاین رو، ضروری است باتوجه به محدودیت امکانات در اختیار به جای اکتفا به ظرفیت های داخلی موجود، به خدمت رسانی حداکثری با استفاده از همه ظرفیت های شهری توجه شود. ما تا تحقق مدیریت واحد شهری فاصله بسیاری داریم، ولی قطعا اگر روحیه همکاری و اصل هماهنگی بین نهادها مورد توجه مدیران و دست اندرکاران امور قرار گیرد و همه امکانات دولتی، عمومی و حتی بخش خصوصی و مردم در راستای توسعه شهر بسیج و یکپارچه شوند، می توان به ارتقای کیفی و کمی خدمات بسیار امیدوار بود. به هرحال با عنایت به اینکه بخشی از مدیریت شهری در قالب «قانون گذاری و سیاست گذاری»، «کنترل و نظارت» به وسیله منتخبان مردم در شورای اسلامی شهر و بخش دیگر آن از سوی مدیران شهرداری، که به نسبت سایر سازمان های محلی امکانات بیشتر و سطح گسترده تری از اختیارات را دارند، اداره می شود. این نهاد بزرگ می تواند پیونددهنده اراده، اندیشه و توان همه نهادهای مسئول و صاحب صلاحیت برای هم افزایی و توسعه شهر شود. علاوه بر این کمک گرفتن از بخش خصوصی و جلب مشارکت و سرمایه گذاری آن ها با هدف تولید ارزش های معنوی و اقتصادی یکی دیگر از جدی ترین اقداماتی است که می توان دراین زمینه به آن توجه کرد. در اداره امور شهر، امروزه مشارکت یکی از مفاهیم عمده و اصلی توسعه پایدار به شمار می رود، پس ضروری است برای تحول بنیادین شهری و حرکت در مسیر «نگاه تمدن ساز و جهان شهری»، فرهنگ کوشش همگانی نهادینه شود و مفهوم شهروند فعال در عمل به ظهور برسد.