۶ هزار عدد قرص غیرمجاز از یک واحد صنفی در مشهد کشف شد (۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) برخورد مرگبار تریلر با پراید در جاده نیشابور -فریمان (۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) پلیس راهور فراجا: تصمیم گرفتیم فرایند صدور گواهینامه موتورسیکلت را تسهیل ببخشیم کشف بیش از ۵۸۰ تن مواد مخدر در سال ۱۴۰۲ | ۷۵ درصد کشفیات مواد مخدر در شرق کشور صورت گرفت محدودیت‌های ترافیکی کنکور سراسری ۱۴۰۳ در مشهد اعلام شد بازداشت ۲۰ نفر از مدعیان فروش سوالات کنکوری توسط پلیس فتا افتتاح ۲۷ مدرسه طی ۶ ماه در منطقه تبادکان مشهد «قلیان اکسیژن» طرح مطالعاتی وزارت بهداشت است | افزایش ۵۰ درصدی مصرف قلیان در ۷ سال بی‌خوابی، خطر ابتلا به دیابت نوع ۲ را افزایش می‌دهد دستور جمع‌آوری یک مکمل تقویتی رشد مو صادر شد برای خود و دیگران خودسرانه دارو تجویز نکنیم! تشخیص بموقع اوتیسم، در پیشرفت مهارت‌های ارتباطی و کلامی کودکان تاثیر بسزایی دارد معاینات پزشکی کارکنان آشپزخانه مرکزی خراسان رضوی در ایام حج عمره آغاز شد عطاری فقط می‌تواند گیاهان دارویی مجاز را عرضه کند | برخورد با عطاری‌هایی که فرآورده دارویی بفروشند اهدای عضو در مشهد به چهار بیمار زندگی دوباره بخشید (۴ اردیبهشت ۱۴۰۳) پادشاه فصل‌ها پاییز؟ جدی می‌فرمایید؟ راه‌کارهایی برای کند کردن بیماری آلزایمر کنکور سراسری مرحله اول سال ۱۴۰۳ با شرکت ۹۱ هزار داوطلب در خراسان رضوی برگزار خواهد شد
سرخط خبرها
بررسی داشته‌ها، نقص‌ها و مشکلات پژوهش‌های تاریخی مشهد

روزگار خاکستری پژوهش

  • کد خبر: ۱۱۵۴۴
  • ۲۱ آذر ۱۳۹۸ - ۰۷:۰۷
روزگار خاکستری پژوهش
دکتر حسین الهی، پژوهشگر تاریخ جهان:
تخریب بافت قدیمی شهر، نماد‌های تاریخی را کشت
علی صمدی جوان| پژوهش و گفتن از تاریخ شهری مثل مشهد، بدون درنظر‌گرفتن آنچه پیشینیان نوشته‌اند، غیر‌ممکن است. این مهم سبب می‌شود دکتر حسین الهی برای بیان میزان داشته‌ها و اطلاعات فعلی ما درباره تاریخ و هویت شهرمان، گریزی به پژوهش‌های برجای‌مانده از گذشته بزند.

پژوهش‌ها درباره تاریخ مشهد اندک است
الهی، مجموع پژوهش‌های قدیمی انجام‌شده در حوزه تاریخ مشهد را به ۳ دسته تقسیم می‌کند؛ به گفته او محتوای بخشی از این پژوهش‌ها بر‌اساس باور‌های دینی انجام گرفته است؛ «در کتاب عیون‌الاخبار روایتی از ساخت شهر شیراز آمده و نویسنده نوشته که شبی یکی خواب می‌بیند دسته‌ای فرشته بر زمینی فرود آمده‌اند و مشغول تکریم مکانی هستند. او از خواب بیدار می‌شود، به جست‌وجو می‌پردازد و در‌نهایت هم پس‌از یافتن آن زمین، شهر شیراز را در آنجا بنا می‌کند. این در‌حالی است که سال‌ها پیش از این نوشته، به‌وضوح در اشعار فردوسی نام شیراز آمده و می‌توان قدمت این شهر را تا زمانه زندگی این شاعر به عقب برد. مشابه همین اتفاق را می‌شود درباره برخی محلات و قسمت‌های مختلف مشهد و روایت‌های غیرتاریخی شکل گرفته پیرامون آن‌ها نیز مشاهده کرد. ناگفته نماند اطلاعات اولیه‌ای که این روایت‌ها دراختیار پژوهشگر می‌گذارند، برای مقایسه با اصل تاریخ خوب است و می‌توان از آن‌ها استفاده کرد، اما قابل استناد نیستند.»
این استاد بازنشسته تاریخ، آثار برجای‌مانده از سیاحان داخلی و خارجی را دومین آثار پژوهشی قابل استناد می‌داند و توضیح می‌دهد: محتوای این پژوهش‌های برجای‌مانده، بیشتر بر مرکزیت خراسان و تشکیلات آستان قدس‌رضوی متمرکز است.
دسته سوم، اما کتاب‌های چاپ‌شده به‌همت جمعیت دانشگاهی شهر در دهه‌های اخیر است که خوشبختانه دارای اطلاعات بسیار خوبی است و می‌توان برای باز‌کردن گره‌های کور تاریخ مشهد از آن‌ها کمک گرفت. یکی از این تحقیق‌ها که او خود در روزگار دانشجویی‌اش انجام داده، تأثیر جغرافیا بر تاریخ شهر است. الهی می‌گوید: در پژوهشم مشهد را به ۲۹ منطقه قابل مطالعه تقسیم و با بررسی نقشه‌های برجای‌مانده از ادوار مختلف تلاش کردم سیر جابه‌جایی و در‌نهایت مراحل گسترده‌شدن مشهد را ترسیم کنم. در همین دوران بود که توانستم به یکی از باور‌های عامه از دیدگاه علمی پاسخ بدهم. همان‌طور‌که می‌دانید، مشهد، منطقه‌ای گود است که به‌مرور زمان توسط رسوبات پر شده است. این گود‌بودن و شکل کاسه‌مانند مشهد سبب می‌شده هرگاه سیل به شهر می‌ریخته، آب در یک‌جا جمع شود و راهی برای سرریز‌شدن نداشته باشد. چنین اتفاقی در آن دوران، عوام را به این تصور رایج رسانده بود که امام‌رضا (ع) جلو سیل را می‌گیرد و آن را از حرکت باز می‌دارد. البته این گفته من، ناقض کرامات حضرت نیست و تنها تحلیلی علمی از وقایع ارائه داده‌ام و حکایت‌هایی نظیر آنچه گفتم هم تنها مخصوص مشهد و ایران نیست و می‌توان شبیه آن را در دیگر نقاط جهان هم یافت.
این پژوهشگر در ادامه از چند تحقیق دانشجویی و کتاب‌های پژوهشی مانند کتاب فردوس، تاریخ مشهد و دیگر آثار که در دهه‌های اخیر اطلاعاتی را درباره تاریخ شهر ارائه می‌کنند، به‌عنوان منابعی پرداده نام می‌برد، اما در‌نهایت مجموع آن‌ها را با‌توجه‌به قدمت شهر مشهد، اندک می‌خواند.

تاریخ یعنی نماد‌های برجای‌مانده در دل محلات
به گفته این استاد تاریخ، در‌کنار پژوهش‌های مکتوب نباید از ساختار شهر و محلات آن برای کشف تاریخ غافل ماند؛ معماری، شکل زندگی اجتماعی و ریز‌شدن در حتی قصه‌ها و داستان‌ها می‌تواند پژوهشگر را در پیدا‌کردن بخشی از این تاریخ گمشده یاری کند. او معتقد است تاریخ یک شهر را می‌توان در نماد‌های برجای‌مانده در دل محلات آن دید. این نماد‌ها می‌تواند قفل یک در یا حتی تصویر نقش‌بسته روی یک کاشی باشد؛ «اگر در شکل محلات و کوچه پس‌کوچه‌های مشهد قدیم که حالا تنها در عکس‌ها یافت می‌شوند، دقیق شوید، متوجه باریکی و تنگی آن‌ها خواهید شد. تاریخ می‌گوید خراسان همیشه سر راه تاخت‌و‌تاز‌های اقوام بیگانه قرار داشته است؛ به‌همین‌دلیل مردم گذشته در معماری شهری، کوچه‌ها را تنگ و باریک می‌ساختند تا به این وسیله تاخت‌و‌تاز دشمن را دشوار کنند. یا اندازه در‌ِ منازل تنها به‌اندازه ورود یک نفر جا داشته است. این کوچکی به ساکنان خانه کمک می‌کرده است هنگام حمله دشمن بتوانند مبارزه و از خودشان دفاع کنند.» این پژوهشگر تاریخ مشهد همچنین با استناد به شعر‌هایی که روزگاری زمزمه دهان عوام بوده است، بخش دیگری از تاریخ مشهد را باز می‌کند؛ «هنوز در حافظه موسفیدکرده‌های مشهد قدیم می‌توان ردپای این شعر را دید که می‌خوانده‌اند «شیر کجا، خانه‌اش کجا، ته خیابون، بالاخیابون، سراب و نوغون، نعنا و ترخون».
نام ۴ محله اصلی شهر را می‌توان در همین یک خط دید. روزگاری اندازه مشهد از قد و قامت این ۴ محله تجاوز نمی‌کرده است. نام محلات هم می‌تواند یک مسئله تاریخی را روشن کند. هنوز نام دریا‌دل بر تابلو یکی از کوچه‌های قدیمی شهر پابرجاست. اما این نام در کدام اتفاق تاریخی ریشه دارد؟ ما در مشهد دریا نداشتیم. ماجرا از این قرار است که در گذشته، هر وقت کشف‌رود پرآب می‌شده، آب به این نقطه می‌ریخته است. برای همین روی آن پلی می‌سازند که به «پل حاج‌رجبعلی» معروف بوده است. مردم برای تماشای آب روی پل می‌رفته‌اند و، چون تاکنون دریا را ندیده بودند، تصور می‌کرده‌اند که این دریاست که از دل شهر می‌گذرد.»

محله‌ای که دیگر نیست
متأسفانه دگرگونی یک‌باره مشهد، گسترده‌شدن بی‌رویه و مصادره و تخریب بافت تاریخی آن به نام بافت فرسوده، دستیابی به این نماد‌ها را سخت و گاهی غیر‌ممکن کرده است. با این‌همه می‌توان خوشحال بود که ما آرشیوی غنی از عکس و تصویر داریم که یادگار دهه‌های گذشته است. بخشی از این رویداد خوش به‌همت دکتر الهی انجام شده است؛ «در دوران تدریسم در دانشگاه فردوسی مشهد، طرحی ارائه دادم و از دانشجویان خواستم در کوچه‌پس‌کوچه‌ها و محلات قدیمی شهر بگردند و از هر آنچه بُعد تاریخی و هویتی دارد، عکاسی کنند. حاصل این طرح مجموعه‌ای چند‌هزارتایی از عکس‌هایی است که در آن‌ها محلات مشهد در دهه ۶۰ تا ۷۰ هنوز زنده‌اند و رنگ دارند.»

مشهد موزه مردم‌شناسی عامه ندارد
تاریخ و فرهنگ هیچ‌یک از شهر‌های ایران با تاریخ و فرهنگ خراسان برابری نمی‌کند. این نکته را حسین الهی می‌گوید و تأکید می‌کند که امروزه برای پژوهش درباره تاریخ مشهد باید روی مطالعات جامعه‌شناسی شهری نیز تمرکز کرد؛ «ما در این حوزه بسیار کم‌کار بوده‌ایم. به نظر من، گروه‌های آموزشی تاریخ، جغرافیا و جامعه‌شناسی دانشگاه‌های مشهد باید در یک اشتراک کلان علمی به این مسئله بپردازند و از الگو‌های پژوهشی قدیمی‌تر مشهد هم بهره‌مند شوند. مشهد موزه مردم‌شناسی عامه ندارد تا مشهدی‌ها با بسیاری از چهره‌های نامدار آن آشنا شوند؛ این یکی دیگر از کاستی‌های ما در عرصه پژوهش شهرمان است. البته ناگفته نماند که کمبود مجلات برای انتشار پژوهش‌ها نیز در بی‌میلی پژوهشگر برای چاپ آخرین مطالعاتش مؤثر است و باید برای انتشار مستمر، گسترش مجلات و ترغیب نویسنده به نوآوری در پژوهش اهتمامی ویژه شود.»
   ..........................................

دکتر ابوالفضل حسن آبادی، پژوهشگر تاریخ محلی:
مشهد مستندترین تاریخ شفاهی را در کشور دارد
فاطمه خلخالی استاد| به گفته دکتر ابوالفضل حسن‌آبادی در شهر مشهد، به‌جز ظرفیت‌های تاریخی، ظرفیت‌های علمی و فرهنگی نیز بر حوزه پژوهش تاریخ معاصر مؤثر هستند. یعنی اولا شما باید ببینید وضعیت گروه تاریخِ شهر به چه شکل است؛ دوم، مؤسسات تاریخی‌ای که درباره شهر کار می‌کنند، چه وضعیتی دارند، سوم، حوزه‌های دولتی، مثل استانداری و فرمانداری یا نیمه‌دولتی مثل شهرداری، تا چه‌اندازه از پژوهش‌ها حمایت کرده‌اند؛ و درنهایت در این شهر، چقدر منابع مرتبط با پژوهش داریم. مجموعه این عناصر، بر پژوهش تاریخ یک شهر اثرگذار هستند و اگر قرار باشد جایگاه مشهد را در این حوزه ارزیابی کنیم، باید تمام این عناصر را درنظر بگیریم؛ گفت‌وگوی ما با او حاصل همین بررسی و ارزیابی است.

اگر بخواهیم براساس همین مؤلفه‌ها به ارزیابی پژوهش تاریخ مشهد بپردازیم، در گروه تاریخ دانشگاهی این شهر، چه نقایصی می‌بینید؟
گروه تاریخ دانشگاه فردوسی مشهد، یک گروه قدیمی است که پیش از انقلاب شکل گرفته، ولی متأسفانه در حوزه پژوهش‌های تاریخی شهر مشهد، کمتر مفید بوده است. به‌دلیل اینکه اولا استادان آن، به‌ندرت متخصص تاریخ مشهد و خراسان و علاقه‌مند به آن بوده‌اند. وقتی عملکرد این گروه را با گروه‌های برخی شهر‌ها مثل تهران یا اهواز مقایسه می‌کنیم، متوجه می‌شویم در اینجا علاقه‌مندان به محلی‌خوانی و محلی‌نگاری بسیار کم هستند. پایان‌نامه‌ها هم می‌توانند خیلی اثرگذار باشند، ولی تعداد پایان‌نامه‌های هدفمند بسیار کم است. متأسفانه امروزه، چنین تفکری وجود ندارد که گروه تاریخ مشهد باید طی یک فرایند مثلا پنج یا ده‌ساله، درباره موضوعات مشخص شهری، پایان‌نامه بیرون بدهد. در دهه‌۵۰ دانشجویان دکتر محمدحسین پاپلی‌یزدی و مرحوم دکتر عباس سعیدی، در گروه تاریخ و جغرافیای دانشگاه فردوسی، یک مجموعه پایان‌نامه ارزشمند تاریخی، تحت عنوان مونوگرافی انجام دادند. دکتر حسین الهی نیز زمانی از دانشجویانش خواست بروند از قسمت‌های مختلف شهر عکس بگیرند و الان مجموعه عکس باارزشی از دهه‌۶۰ و ۷۰ مشهد داریم.

به‌نظر شما شهرداری مشهد چقدر می‌تواند در گردآوری اسناد و منابع و ارائه پژوهش تاریخی، نقش داشته باشد؟
واقعیت این است که شهرداری مشهد هیچ‌وقت برنامه‌ریزی منسجمی برای انجام پژوهش تاریخی نداشته است؛ درحالی‌که در ایران، نهاد شهرداری، نقش اثرگذاری در این حوزه دارد. ما در شهر مشهد معمولا در حوزه تاریخ، موازی‌کاری داریم؛ اما اگر این‌ها تجمیع شود، قطعا اثرات خیلی بهتری خواهد داشت. راه‌اندازی یک مرکز اسناد برای شهرداری که مسئول هویت شهری است، جزو الزامات است. استانداری خراسان‌رضوی هم هیچ‌وقت در این زمینه فعال و اثرگذار نبوده است. درحالی‌که به‌نظر من، هر برنامه اقتصادی‌ای که قرار است در یک شهر یا استان انجام شود، باید پیوست تاریخی داشته باشد. شما تا یک منطقه را نشناسید، نمی‌توانید برایش برنامه‌ریزی کنید.

آستان‌قدس یکی از مراکز مهم در حوزه تحقیقات تاریخی است. نقش این نهاد را در مقوله پژوهش تاریخ شهری، چطور ارزیابی می‌کنید؟
آستان‌قدس یک نهاد وقفی است و وظیفه‌اش پژوهش نیست. درواقع، چون نصف شهر مشهد وقفی و بیشتر آن هم در‌اختیار آستانه است، ناخواسته مسئله پژوهش و جمع‌آوری سند در آستانه نهادینه شده است. چون آستان‌قدس، سازمان کتابخانه‌ها و بنیاد پژوهش‌ها را دارد و پژو‎هش‌های خوبی به‌ویژه در دهه‌۶۰ و ۷۰ درباره خراسان و مشهد انجام شده است، به‌عنوان بزرگ‌ترین مرکز فرهنگی در استان، تأثیر زیادی در این حوزه داشته است. اکنون ما بزرگ‌ترین مرکز اسناد خارج از پایتخت و بزرگ‌ترین مرکز مطبوعات خراسان و کشور هستیم.

آیا متولی این پژوهش، الزاما باید نهاد‌های دولتی باشند؟
خیر، مؤسسات وانجمن‌های مردم نهاد هم هستند، اما در این زمینه هم ضعف داریم. الان یکی‌دو مؤسسه و انجمن تاریخی غیردولتی در مشهد فعالیت می‌کنند که چندان اثرگذار نیستند.

به‌جز کار گردآوری منابع، مسئله تحقیق روی داده‌ها نیز مطرح است. ما در مشهد چقدر محقق داریم که روی این منابع پژوهش کنند؟
الان اگر به من بگویید چند‌نفر محققِ تاریخ محلی مشهد معرفی کن، بیشتر از ۳ تا ۵ اسم، نمی‌توانم نام ببرم. این مسئله آن‌قدر ضعف بزرگی است که دیگر جایی برای طرح مقوله تخصص‌گرایی باقی نمی‌گذارد. مثلا در شهرداری کسانی که در رشته جغرافیا و برنامه‌ریزی شهری تحصیل کرده‌اند، درگیر حوزه‌های تاریخ شهری شده‌اند؛ درحالی‌که در دنیا، تاریخ شهری خودش یک رشته است. این رشته در ایران هنوز تأسیس نشده و تاریخ محلی هم، چند‌سالی است که پاگرفته است و تا رسیدن به استاندارد‌ها فاصله دارد. ما نیاز داریم مورخ‌هایی به‌صورت تخصصی داشته باشیم؛ مثلا مورخ ادبیات و مورخ اقتصاد.

با توضیحاتی که درباره عملکرد مرکز اسناد آستان قدس دادید، می‌توانیم بگوییم مشهد با‌وجود ضعف در حوزه پژوهش، از نظر منابع تاریخ شهری غنی است؟
بله، در تنها حوزه‌ای که ما می‌توانیم ادعا کنیم در ایران، وضعمان از همه بهتر است، منابع است. مشهد بدون شک، مستندترین تاریخ شفاهی را در ایران دارد؛ چون شهر مطبوعات است. ما تعداد زیادی مطبوعات منتشرشده در مشهد داریم که آرشیو بسیاری از آن‌ها موجود است و، چون به‌دلیل ماهیت عمومی روزنامه، انواع اطلاعات در آن درج می‌شود، معمولا این جراید، محتوا و مواد خیلی خوبی برای انواع پژوهش‎ها دارند. گذشته‌ازاین، حجم کاری که مرکز اسناد آستان قدس در حوزه تاریخ شفاهی انجام داده، در ایران بی‌نظیر است، اما اگر بخواهیم جمع‌بندی کنیم، باید بگویم در مقایسه با دیگر شهرها، ما به میزان منابعی که دراختیار داریم، پژوهش نداریم.

چه بخش‌هایی از هویت شهر مشهد در پژوهش‌های تاریخ معاصر، مغفول مانده است؟
هویت شهری هم می‌تواند سخت و هم نرم باشد. هویت سخت، همین بنا‌ها و ظاهر شهر است که می‌بینیم و هویت نرم، مؤلفه‌های زیرپوستی شهر است. ما مؤلفه‌های هویت نرم مشهد را نمی‌بینیم و می‌گوییم مشهد هویت ندارد! هویت که همه‌اش در و دیوار نیست. شما می‌توانید الان یک‌جا را خراب کنید و تا یک‌سال دیگر، چهار تا دیوار، به سبک قدیمی بسازید. خیلی راحت ساخته می‌شود. منتهی ما باید در پژوهش‌های تاریخی، این را درنظر بگیریم که قابلیت‌های تاریخی مشهد براساس هویت نرم آن است. اولین تخریب‌های معاصر در مشهد صورت گرفته است، چون این شهر باید بزرگ شود. شما نمی‌توانید مشهد مثلا ۱۳۰۷ را الان حفظ کنید. چون در آن زمان، ۲۰‌هزار زائر به مشهد می‌آمد، الان ۲۰‌میلیون می‌آید و مشهد با موقعیت قدیمش، پاسخ‌گو و جواب‌گو نیست. از این گذشته ما، برخی ظرفیت‌های سخت را هم نمی‌بینیم. مشهد بیشترین بنا‌های سالم دوره تیموری را دارد؛ از مسجد امیرملک‌شاه بگیرید تا مدرسه پریزاد و مدرسه دو‌در و مسجد جامع گوهرشاد. شما در کجای دنیا می‌توانید در یک فاصله دوسه‌کیلومتری، چند بنای سالم دوره تیموری را کنار هم ببینید؟ این خیلی اهمیت دارد. ما کمتر دقت می‌کنیم و بیشتر غر می‌زنیم.
   ..........................................

دکتر یوسف متولی حقیقی، پژوهشگر تاریخ معاصر:
مشهدی‌ها خود را مشهدی نمی‌دانند
هما سعادتمند| دکتر یوسف متولی حقیقی در ابتدای سخن گریزی می‌زند به کاستی‌ها و نقص‌هایی که در ارتباط با پژوهش‌های تاریخی در مشهد وجود دارد. به گفته این استاد دانشگاه، همه پژوهش‌ها -در هر حوزه‌ای که انجام می‌گیرند- با کاستی‌هایی روبه‌رو هستند و پژوهش‌های تاریخی هم از این قاعده مستثنا نیستند. او می‌گوید: «در پژوهش‌های تاریخی با توجه به اینکه حوزه زمانی پژوهش مربوط به گذشته است و امکان بازگشت به گذشته نیز وجود ندارد، یافتن واقعیت مطلق کاری تقریبا ناممکن است. از همین رو، باید به یافته‌های تاریخی در اسناد، کتاب‌ها، مطبوعات، اوراق مکتوب و تحلیل‌های ناشی از این منابع، به شکل «واقعیت نسبی» نگاه کرد.
به عقیده این استاد دانشگاه، این کاستی و مشکل درباره تاریخ شهر مشهدبه ویژه درباره تاریخ دوران معاصر هم صدق می‌کند: «در مورد حوزه تخصصی من که تاریخ معاصر ایران و از آن میان تاریخ معاصر خراسان و مشهد است، مشکلات به گونه دیگری نیز مطرح می‌شود. در تاریخ معاصر مشهد، باید درباره شخصیت‌ها و جریان‌هایی صحبت کنیم که هنوز بازماندگان آن‌ها و هوادارانشان در جامعه حضور دارند و به هر نکته و تحلیلی که شخصیت و جریان مورد حمایت آن‌ها را زیر سؤال می‌برد واکنش جدی نشان می‌دهند؛ بنابراین پژوهشگر تاریخ ناگزیر تا اندازه‌ای به خودسانسوری دست می‌زند. به غیر از مشکل خودسانسوری، نهاد‌هایی نیز هستند که تیغ سانسورشان خیلی بران است و ترمزی جدی در برابر پژوهش‌های تاریخ معاصر ایران‌اند.»
متولی حقیقی مشکل دیگر مشهد‌پژوهان را نبود نهادی متمرکز می‌داند که بتوان در آن به صورت ویژه مطالعات مشهد‌پژوهی انجام داد. او توضیح می‌دهد: «کسی که درباره تاریخ مشهد تحقیق می‌کند ناچار است داده‌های خود را از مراکز متعدد با مقررات دست‌و پاگیر به دست بیاورد که این خود کُمیت تحقیق‌ها را لنگ می‌کند.»

هویتی برای مشهد تعریف نشده است
نویسنده کتاب تاریخ معاصر خراسان در ادامه، مهم‌ترین مشکل هویتی مشهد را مشهدی ندانستن خود و عِرق نداشتن ساکنان مشهد به این شهر می‌داند. او حتی معتقد است تاکنون هویت خاصی برای مشهد تعریف نشده است: «بسیاری از ساکنان مشهد با وجود ده‌ها سال سکونت در این شهر، هنوز خود را مشهدی نمی‌دانند و به همین دلیل، برای خودشان هویت مشهدی قائل نیستند. این نکته سبب بی‌انگیزه بودن آنان درباره تاریخ شهرشان شده است. در نتیجه همین بی‌عرقی نیز پژوهش‌های مشهدشناسان در میان این گروه بازتابی ندارد. به عنوان مثال، تیراژ کتاب‌های تاریخی در شهر چند‌میلیونی مشهد، به ۱۰۰۰ نسخه نمی‌رسد. این ۱۰۰۰ نسخه هم ماه‌ها در کتاب‌فروشی‌ها می‌ماند تا به فروش برسد.» متولی حقیقی این نکته را نشان‌دهنده کم‌رنگ بودن هم‌بستگی هویتی در میان ساکنان شهر می‌داند و آن را مشکل بزرگی پیشِ روی اهل تحقیق می‌خواند، زیرا مخاطبشان توجه بسیار کمی به نتایج به‌دست‌آمده درباره هویت شهرشان دارد.

منبع داریم؛ پژوهشگر نداریم
این مدرس دانشگاه در ادامه، وضعیت مشهد را در حوزه منابع مکتوب، عکس‌ها و اسناد، مطلوب می‌داند و آن را امتیاز مثبتی برای فعالیت‌های تحقیقی بر‌می‌شمارد: «خوشبختانه وضعیت مشهد در مقایسه با سایر مناطق ایران در حوزه منابع مکتوب، عکس‌ها و اسناد به‌ویژه در ۲۰۰ سال اخیر از وضعیت بهتر و مطلوب‌تری برخوردار است. من ۹۰ درصد بهبودی این وضعیت را مدیون تشکیلات کتابخانه و بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی می‌دانم. وجود صد‌ها هزار کتاب تاریخی اعم از کتاب‌های خطی و چاپی، میلیون‌ها سند و صد‌ها هزار عکس به‌علاوه وجود یک آرشیو غنی مطبوعاتی و بخش نوپای تاریخ شفاهی در این مرکز، کار را برای محققان شیرین و تا اندازه‌ای آسان کرده است. البته نبود کتابخانه دیجیتالی و محدودیت ساعت کار این مرکز از مشکلاتی است که امید می‌رود در آینده‌ای نزدیک و به همت مسئولان این نهاد بزرگ برطرف شود.» به گفته متولی حقیقی، برخلاف تشکیلات فرهنگی و پژوهشی آستان قدس که بار اصلی مشهدپژوهی در شهر را به دوش می‌کشد، سایر نهاد‌ها و مراکز آموزشی و پژوهشی مشهد مانند دانشگاه‌ها، آموزش و پرورش، میراث فرهنگی و ارشاد، در حوزه گردآوری منابع مکتوب، اسناد و عکس‌های تاریخ مشهد فعالیت چشمگیری ندارند و این بی‌تفاوتی مسئولان در قبال تاریخ و هویت مشهد شاید بازتاب همان مسئله نداشتنِ دل‌بستگی هویتی مردم به این شهر باشد. کمیِ تعداد پژوهشگران تاریخ مشهد موضوع دیگری است که این پژوهشگر درباره آن گفتگو می‌کند. او عقیده دارد این مسئله نه‌تن‌ها در حوزه مشهد‌پژوهی که در دیگر عرصه‌های پژوهشی نیز به چشم می‌خورد و ما در خیلی از رشته‌ها با کمبود پژوهشگر مواجهیم. به نظر می‌رسد یکی از دلایل اصلی این مسئله ناشی از نگاه نه‌چندان جدی مسئولان به مسئله پژوهش و اختصاص ندادن بودجه کافی به تحقیقات باشد: علوم انسانی و از آن میان دانش تاریخ‌نگاری، به‌ویژه تاریخ‌نگاری محلی، وضعیتی به مراتب بدتر در تخصیص بودجه دارد. امروزه پژوهشگری به عنوان یک شغل و حرفه نمی‌تواند پاسخ‌گوی هزینه‌های زندگی محقق باشد. شما تصور می‌کنید پژوهشگری که چند سال از عمر خود را صرف تألیف و تدوین کتابی پانصد‌صفحه‌ای می‌کند از چاپ آن کتاب چه چیزی نصیبش می‌شود؟ درخوش‌بینانه‌ترین حالت، مبلغی حدود ۵ میلیون تومان؛ بنابراین طبیعی است که کسی به صورت مستقل دنبال پژوهش نباشد. همین است که تنها برخی از محققان به عنوان شغل دوم و آن هم بیشتر با انگیزه‌های شخصی به سراغ تحقیق و پژوهش می‌روند.

نبود حمایت از تحقیقات پژوهشی
علاوه بر کمبود پژوهشگر، متولی حقیقی گریزی نیز به وضعیت مراکز پژوهشی در مشهد می‌زند وتاکید می‌کند، به غیر از مراکزی، چون مرکز پژوهش‌های شورای شهر مشهد و نیز برخی از معاونت‌های شهرداری، سایر نهاد‌های شهر مشهد اهتمامی جدی در ارائه طرح‌های پژوهشی درباره تاریخ و هویت مشهد ندارند و همین امر سبب کاهش تعداد مراکز مرتبط با مشهد‌پژوهی شده است.
این استاد تاریخ راهکار بهبود فعالیت‌های تحقیق‌محور در مشهد را نخست در تغییر نگاه مسئولان به ضرورت انجام پژوهش‌های تاریخی مربوط به هویت مشهد می‌داند: «مسئولان باید قسمتی از بودجه سازمانی خود را به این امر اختصاص دهند. همچنین واگذاری طرح‌های پژوهشی به پژوهشگران نیز نباید بر مبنای ارتباط‌های شخصی باشد، بلکه باید تیمی متشکل از مشهدشناسان در واگذاری این طرح‌ها و نتایج پژوهش‌های انجام‌گرفته نظارت کنند. نهادهایی، چون آستان قدس رضوی، شهرداری و شورای شهر، مراکز مختلف دانشگاهی، سازمان میراث فرهنگی، ارشاد اسلامی، آموزش و پرورش و حوزه علمیه به‌ظاهر هر‌کدام بودجه پژوهشی هم دارند و از شاخص‌ترین نهاد‌هایی هستند که می‌توانند در رشد و توسعه مشهد‌پژوهی مؤثر باشند.
روزگار خاکستری پژوهش
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->