فرزانه شهامت | شهرآرانیوز؛ تیتر گزارش را که خواندید، چه تصوری سراغتان آمد؟ اینکه قصد نسخه پیچیدن داریم یا مثلا دلمان خوش است و نفَسمان از جای گرم بلند میشود؟ پاسختان اگر مثبت است، درست نیست. دورهای که کسی بخواهد برای دیگران تصمیم بگیرد، خیلی وقت پیشها تمام شده است، آن هم درباره انتخاب خیلی مهمی مثل بچه آوردن. تصور احتمالی دوم هم رد است، اگر عنوان خبرنگاربودن را برازنده مان میدانید.
از شرایط جامعه، تنگناهای اقتصادی و آسیبهای فرهنگی اش با خبریم و از بسترهایی که باعث شده است سن مادر شدن حتی در مشهد رو به افزایش بگذارد؛ با شیبی تند و کاملا محسوس. نفع یا ضرر این وضعیت، نصیب چه کسانی میشود؟ پایان گزارش که دستتان از آمارهای دست اول و نظرات کارشناسان پر شود، راحتتر میتوانید به این سؤال جواب بدهید.
خوبی آمارهای موثق این است که برخلاف ما آدم ها، حرفشان را بی تعارف میزنند. جزئیات آمارهای جمعیتی مشهد و خراسان رضوی در سال ۱۴۰۰ چندی پیش و البته با تأخیری چندماهه نسبت به روال هر سال از سوی اداره کل ثبت احوال استان منتشر شد. برای اینکه از انبوه عددهای انتشار یافته به یک نتیجه درست برسیم باید برخی شاخصها را انتخاب و دست کم با وضعیت یک دهه پیش مقایسه میکردیم. نتیجه، جدولهایی شد که در ادامه میبینید.
نکته نخست در جدولها این است که مشهد ۱۳۹۰ با مشهد ۱۴۰۰، تفاوت بزرگی در میزان زادوولدهای سالانه دارد؛ چیزی به اندازه کاهش ۴ هزارو ۸۴۵ فرزند. البته کاهش زاد و ولدها در مشهد از ابتدای دهه ۹۰ آن قدرها بزرگ و محسوس نبود. یک سقوط پله پله بود که در مدت ۱۰ سال، کار را به این فاصله معنادار رساند.
نکته دوم، تغییر معنی دار الگوی باروری در مادران مشهدی است که در دهه اخیر با شیبی تند به سمت سنهای بالاتر سوق پیدا کرده است؛ در حالی که در سال ۹۰ حدود ۷ درصد از ولادتها مربوط به مادران ۱۵ تا ۱۹ ساله بود؛ این میزان در سال ۱۴۰۰ به حدود ۵ درصد کاهش پیدا کرده است. میزان تولدها از مادران ۲۰ تا ۲۴ سال، از ۲۸ درصد به کمتر از ۱۹ درصد رسیده است. درصد تولدها در مادران ۲۵ تا ۲۹ سال هم از حدود ۳۴ درصد به ۲۵ درصد کاهش پیدا کرده است.
مقایسه سمت چپ دو جدول، مقصودمان را بهتر نشان میدهد. درحالی که در سال ۹۰، حدود ۲۰ درصد از متولدان، مادران ۳۰ تا ۳۴ سال داشته اند، این میزان در سال ۱۴۰۰ به ۲۷ درصد رسیده است. سهم مادران ۳۵ تا ۳۹ سال از متولدان نیز از ۸ درصد در سال ۹۰ به حدود ۱۷ درصد افزایش پیدا کرده است.
اگر همچنان قضیه برایتان روشن نیست، جمله کلیدی دکتر نیره خادم، به شهرآرا را با چاشنی آمار ثبت احوال استان بخوانید. به اعتقاد این فلوشیپ فوق تخصصی ناباروری، بهترین سن بارداری زنان ۲۰ تا ۳۰ و حداکثر ۳۵ سال است؛ این درحالی است که ۱۰ درصد از نوزادان متولدشده در مشهد طی سال ۹۰ مادرانی ۳۵ ساله و بالاتر داشته اند. این میزان در سال ۱۴۰۰ از مرز ۲۱ درصد هم عبور کرده است.
راستی یک نکته دیگر داخل پرانتز؛ اینکه روی مادران انگشت گذاشته ایم، به دلیل سهم ویژهتر آنها در تولد و تربیت است، وگرنه آسمان برای مادران و پدران، نه در مشهد، بلکه در خراسان رضوی، به یک رنگ است و میانگین سن هردو در دهه اخیر افزایش یافته است. سال ۹۰، میانگین سن پدران و مادرانی که چشمشان به دیدن فرزندشان روشن شد، به ترتیب حدود ۲۷ و ۳۲ سال بود. این دو عدد در سالی که گذشت، به حدود ۲۹ و ۳۴ سال رسیده است.
بالا رفتن این میانگین سنی را بگذارید یک طرف، فاصله به دنیا آمدن فرزند با ازدواج والدینش را بگذارید طرف دیگر؛ همان چیزی که در جدول زیر مشاهده میکنید. همه این عددها دارند به زبان خودشان از به تأخیر افتادن تجربه پدرشدن و مادر شدن و تبدیل شدن این رفتار به یک روال در جامعه میگویند.
علم پیشرفت کرده است، قبول. آگاهی مردم افزایش یافته و مراقبتهای پزشکی، به یاری زن و شوهرهایی آمده است که به هر دلیلی در میانه و اواخر دوران جوانی، تصمیم میگیرند فرزند به دنیا بیاورند؛ باز هم قبول. با همه اینها سرجمع دیدگاه کارشناسان مختلف را میتوان در این عبارت خلاصه کرد که تأخیر در فرزندآوری، دل خوش کردن به پیشرفت علم و تصور دائمی بودن قدرت باروری، یک تصمیم پرخطر است. به ویژه اگر بدانیم ۶۰ درصد از جمعیت ۳.۵ میلیون نفری ناباروران کشورمان را کسانی تشکیل میدهند که قبلا قدرت باروری داشته اند و حتی دارای فرزند هستند، اما پس از چند سال به دلایل مختلف، تبدیل به زوج نابارور شده اند.
این آمار را صالح قاسمی، از پژوهشگران مطرح حوزه جمعیت کشور، گفته و روی دلایلی دست گذاشته است که همگی به آن کمابیش واقفیم؛ چیزهایی مثل استفاده زوجین از داروها و روشهای پیشگیرانه، آلودگی هوا، تغذیه و سبک زندگی نادرست و ....
هشدارهایی که به آن اشاره شد، معنی اش تأکید بر پرهیز خودخواسته از فرزندآوری و کم کردن اختلاف سنی بین بچه هاست؛ نه ایجاد نگرانی برای کسانی که زودتر از این، امکان چشیدن طعم فرزند را نداشته اند.
فریده اخلاقی، از پزشکان کهنه کار در رشته زنان و زایمان، در گفتگو با شهرآرا به تجربه کاری اش و وفور زایمانهای موفق میان مراجعان خود استناد میکند و میگوید: بین مراجعان، زنان باردار با بیشتر از ۳۵ سال سن بسیارند.
این طور به شما بگویم که اکثرشان، نخستین تجربه بارداری شان است. وقتی سن ازدواج افزایش یابد، بارداری هم در سن بیشتر رخ میدهد، اما این موضوع را که گفته شود نمیتوان در سنین زیاد، بارداری مطمئن و موفقی داشت، قبول ندارم، آن هم با وفور آزمایشهای ارزیابی سلامت و ناهنجاریهای جنین.
او درباره نگرانی از بروز ناهنجاریهای کروموزومی در جنین مادرانی که سنشان زیاد است، این طور میگوید: در فرزندان مادرانی با سن بیشتر از ۴۰ سال، احتمال ناهنجاریهای کروموزومی وجود دارد. میزان بروز آن خیلی کم است، اما هست. به بیان دیگر در سنین یادشده، احتمال بروز این ناهنجاری ها، صفر نیست و باید آزمایشهای لازم انجام شود.
این پزشک متخصص به این سؤال که آیا مادرانی که سن بیشتر دارند، پیش از بارداری نیاز به مداخلات، مراقبتها و آزمایشهای ویژهای دارند یا خیر، این طور پاسخ میدهد: اگر منظورتان بررسیهای کروموزومی است، نیازی نیست. اما اگر درباره معاینات متواتر پیش از بارداری صحبت میکنید، بله. نه فقط خانمهایی که در سن بالا تصمیم به بارداری میگیرند، بلکه خانمها در هر سنی باید پیش از بارداری، تحت نظر باشند و آزمایشهای مرسوم را انجام بدهند.
دکتر سمیه رحیمی روا ن شناس است و از زاویه تخصص خود به روند افزایشی اختلاف سن والدین و فرزندان نگاه میکند. او ابتدا فهرست بلندی از تحقیقات را پیش رویمان میگذارد که نتایج هر کدام، گوشهای از ذهنیتهای رایج را با چالش مواجه میکند و نشان میدهد اظهار نظر درباره این قضیه، نه ساده است و نه شبیه نگرشهای جاافتاده بین مردم.
نمونه اش تحقیقی که در آمریکا روی ۵۶ هزار کودک کمتر از هشت سال انجام و تواناییهای عصب شناختی بچهها شامل حافظه، تمرکز در یادگیری، ادراک، صحبت کردن، برخی مهارتهای حرکتی و ... بررسی شد. کودکانی که پدران مسن تری داشتند، در همه آزمایشها به جز آزمایشهای مربوط به مهارتهای حرکتی، نمرات کمتری به دست آورده بودند. پژوهشهایی که رحیمی به آن استناد میکند، نقض افسانهای است که میگوید مردان در سنین بالا هم به خوبی توانایی فرزندآوری دارند و عواقب خاصی، فرزندانشان را تهدید نمیکند.
او معتقد است فارغ از اینکه چرا جوانها دیرتر از گذشته به فکر فرزندآوری میافتند، پیامدهای احتمالی متوجه خود و فرزندشان خواهد بود. یک نمونه اش اینکه عموما والدین مسن، شور و اشتیاقشان نسبت به یک پدر و مادر جوانتر کمتر است و حوصله تعامل با کودک خود را ندارند.
احتمال بروز اختلاف بین طرز تفکر آنها و فرزندشان، نکته دیگری است که این روان شناس به آن اشاره میکند و میگوید: حتی ممکن است این اختلاف سنی باعث شود فرزند، والدین خود و دوستانش را مقایسه کند و از اینکه والدینش سن زیادی دارند و احیانا شاداب و سرزنده نیستند، خجالت بکشد. عبور از سن کودکی و ورود به دوره نوجوانی فرزند نیز چالشهای خود را دارد، چون با دوران میان سالی والدین هم زمان میشود و هر دو دچار بحران هستند؛ یکی بحران نوجوانی و دیگری بحران میان سالی. این ممکن است تعاملشان را به برخورد تبدیل کند.
او در ادامه به تحقیقاتی استناد میکند که به سوی مثبت قضیه فرزندآوری در سن بالا اشاره دارند؛ مثلا والدینی که از تصمیم خود راضی اند به دلایلی، چون ثبات عاطفی، اعتماد به نفس و انعطاف پذیری بیشتر، ارتباط بهتری با فرزندشان دارند.
این روان شناس صحبت هایش را این طور جمع بندی میکند: فرزندآوری در هر سنی مزایا و معایب خودش را دارد؛ با این حال توصیه میشود اختلاف سنی با فرزند کمتر از ۲۰ سال و بیشتر از ۴۰ سال نباشد. اگر زوجین میخواهند در سنین کمتر بچه دار شوند، نهایت استفاده را از انرژی خود ببرند و اگر در سنین بالاتر چنین تصمیمی دارند، باید دانش و تجربه شان را آن قدر افزایش دهند که بتوانند به عنوان یک اهرم مهم در تربیت کودک روی آن حساب باز کنند. اینها پیش نیازهای اساسی تری دارد؛ مثل آگاهی از جوانب این امر مقدس، حل اختلافات بین خود و همسرشان و ایجاد ثبات در زندگی مشترک.