آمار فروش سینمای ایران در آخرین هفته فروردین ۱۴۰۳ پیام وزیر فرهنگ و ارشاد به مناسبت روز سعدی صفحه نخست روزنامه‌های کشور - شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ کنسرت‌های خوانندگان پاپ در اردیبهشت ۱۴۰۳ + جزئیات ساعد سهیلی با «شهرک» در «کازابلانکا» «فرداها» ملیسا ده کوستا پشت ویترین کتاب‌فروشی‌ها استاد سخن زیر سایه نام‌ها | گفتگو با دکتر جعفر یادحقی درباب فاصله جامعه با سعدی کارگردان آپارتچی: ما انتظار حضور پرشور مردم برای دیدن فیلم آپاراتچی را داریم  اکران مردمی فیلم سینمایی آپاراتچی در سینما هویزه مشهد+ فیلم واکنش «احسان علیخانی» به انتشار عکس جنجالی‌اش + تصاویر اکران مردمی فیلم آپاراتچی در مشهد با حضور بازیگران و عوامل فیلم (جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳) تئاتر "un۱۲"، با داستان رنج کردها از رژیم بعث در مشهد به روی صحنه رفت آغاز پخش بین‌المللی «اَبله» | روایتی از زندگی یک دختر کوتاه قامت در خوابگاه! معرفی اعضای جدید هیئت‌مدیره انجمن صنفی تهیه‌کنندگان فیلم بلند مشهد فصل جدید «زخم کاری» چه زمانی پخش می‌شود؟ سرمایه ادبی ایران | درباره سیدعلی موسوی گرمارودی، شاعر، نویسنده و محقق به بهانه زادروزش فصل ایران باستان سریال «سلمان فارسی» کلید خورد لئوناردو دی‌کاپریو و جنیفر لارنس در فیلم جدید اسکورسیزی هم‌بازی می‌شوند نقدی به رئالیتی شو «اسکار» مهران مدیری
سرخط خبرها

ماجرای دختر فیلسوفی که قصد ادامه تحصیل دارد

  • کد خبر: ۱۳۳۱۹۶
  • ۱۵ آبان ۱۴۰۱ - ۱۵:۲۳
ماجرای دختر فیلسوفی که قصد ادامه تحصیل دارد
همان طور که فیلسوف جوان مشغول مطالعه در پدیدار‌های هستی و اندیشه ورزی درباره ماهیت آن‌ها بود، به چاه آبی رسید که درکنار دهی قرار داشت.

در گذشته‌های نه چندان دور، فیلسوف جوانی که علاوه بر تأملات نظری و تدقیقات فلسفی، به مطالعات میدانی و مکالمات تطبیقی نیز علاقه داشت، برای تأمل در ذات هستی و پاسخگویی به حس پرسشگری خود با هدف گردشی حکمی فلسفی به خارج از شهر رفت.

همان طور که فیلسوف جوان مشغول مطالعه در پدیدار‌های هستی و اندیشه ورزی درباره ماهیت آن‌ها بود، به چاه آبی رسید که درکنار دهی قرار داشت. به کنار چاه رفت و مقداری آب از چاه کشید و نوشید. در این هنگام زن جوانی که کوزه‌ای بر دوش داشت، برای برداشتن آب به چاه نزدیک شد. فیلسوف جوان به زن جوان نزدیک شد و پس از سلام واحوال پرسی گفت:‌ای زن! از تو پرسشی دارم.

زن جوان گفت: بفرما! فیلسوف جوان گفت: زنان را مکار و حیله گر معرفی می‌کنند، درحالی که به نظر من زنان این طور نیستند. نظر تو چیست؟ زن جوان نخست نگاهی به فیلسوف جوان کرد. سپس از چاه مقداری آب بالا کشید و داخل کوزه اش ریخت.

آن گاه شروع به دادوفریاد و جیغ وهوار کرد و گفت: کمکم کنید! به دادم برسید! فیلسوف جوان که گرخیده و چسبانده بود، گفت: خانم! من که چیزی نگفتم. من آبرو دارم. من شاگرد دکتر دینانی هستم. دادوبیداد نکنید. به خدا شوخی کردم. غلط کردم که شوخی کردم و تلاش کرد زن جوان را ساکت کند. در این هنگام صدای روستاییان که برای کمک به زن جوان به لب چاه می‌آمدند، به گوش رسید.

زن جوان فوری کوزه آب را برداشت و آن را روی سر خود خالی کرد. روستایی‌ها از راه رسیدند و علت کمک خواستن زن جوان را پرسیدند. زن جوان گفت: من توی چاه افتاده بودم و کمک خواستم و این مرد سر رسید و مرا نجات داد. روستایی‌ها از فیلسوف جوان تشکر کردند و به ده برگشتند. زن جوان رو به فیلسوف جوان کرد و گفت: مکر را دیدی؟

فیلسوف جوان پس از آنکه نفسی به راحتی کشید، گفت: بلی دیدم. وی بلافاصله افزود: اگر مبانی نظری من و مبانی عملی تو درکنار هم قرار بگیرد، زوج موفقی خواهیم شد و کار‌های بزرگی خواهیم کرد. با من ازدواج می‌کنی؟ زن جوان گفت: من مشغول تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد فلسفه و شاگرد دکتر اعوانی هستم و با تو اختلاف مشرب فکری دارم. صرف نظر از این، قصد ادامه تحصیل دارم و مایل به ازدواج با تو نیستم. به این ترتیب هردو خاموش شدند و مانند گذشته به طور مجزا و مجرد به تأمل و تدقیق و تفکر در پدیدار‌های هستی پرداختند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->