جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد مراسم گرامیداشت مقام «کتاب، کتابخوانی و کتابدار» در مشهد برگزار شد (۳۰ آبان ۱۴۰۳)
سرخط خبرها

شازده وهمی سعودی

  • کد خبر: ۱۳۳۳۹۴
  • ۱۶ آبان ۱۴۰۱ - ۱۴:۰۴
شازده وهمی سعودی
دیشب مسواکمان را زدیم، شب کلاه بر سر عزم خواب کرده بودیم که فریدون خان، سرایدار عمارت، را دیدیم.

دیشب مسواکمان را زدیم، شب کلاه بر سر عزم خواب کرده بودیم که فریدون خان، سرایدار عمارت، را دیدیم. کله در ماسماسک همراه نچ نچ می‌کنند و تأسف می‌خورند. فرمودیم: چه شده است؟ گفت: حقیقتا این شازده هم وهمی شده است. گفتیم: که؟ گفت: همین شازده اره‌ای سعودی.

فرمودیم: بن سلمان؟ گفت: ها، تصدق! گفتیم: شکر اضافه چه خورده است؟

عارض شدند که گفته است در ایران دموکراسی و آزادی نیست و ما پی اینیم که دموکراسی در ایران فراگیر شود و آزادی‌های مدنی و اجتماعی را گسترش بدهیم. فرمودیم: تنهایی با قاشق خودش این شکر‌های اضافی را خورده است یا کسی هم کمکش بوده است که پیش پیراهنش نریزد؟ عارض شدند: گویا تنها تناول کرده اند.

فرمودیم: خیلی خوش رایحه اند. جلوی کانال کولر هم می‌نشینند. از همان اول با خون و خونریزی حکومت را به دست گرفته اند. توی این سال‌ها محض رضای خدا، یک دانه انتخابات هم برگزار نکردند. مطبوعاتشان هم فقط آگهی عطر و ادکلن و موبایل چاپ می‌کنند.

هرکه به شازده بگوید بالای چشمت ابروست، با اره به چند قسمت مساوی تقسیمش می‌کنند، در اسید ترشی اش می‌اندازند که کلا معدوم شود. تا همین چندی پیش که نسوان حق رأی که هیچ حق رانندگی هم نداشتند، حالا با چهارتا دیسکو و کلاب و کاباره و قروفر، کشورشان شده است مهد آزادی و دموکراسی؟

آن مردک کله هویجی، ترامپ، خوب اسمی بارشان کرد که گفت گاوشیرده هستند. روی دریای نفت خوابیده اند، دلار نفتی می‌دهند، روی سبیل شاه نقاره می‌زنند. دلشان خوش است به چهارتا ماشین غول تشنگ و هتل و عمارت چنداشکوبه.

بالاخره هر گاوی یک روزی شیرش می‌خشکد و صاحبش باید سرش را ببرد؛ چون به خرج افتاده ... فریدون خان پس کله خاراند، گفت: عجب حکمتی فرمودید! لبخند ملیح فرمودیم. گفتیم: ما اینیم دیگر؛ تحلیل مسائل خاورمیانه‌ای، چیزی خواستی، غروب‌ها بیا در خدمتیم.

به قلم میرزاابراهیم خان شکسته نویس

*به لهجه مردم کویر بم، به سبزه روییده بر دوطرف جوی آب می‌گویند

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->