نحوه تهیه گذرنامه زیارتی چگونه است و مشمول چه کسانی می‌شود؟ اعزام ۱۰ هزار نفر از اقشار کم برخوردار در سطح کشور به راهپیمایی اربعین ۱۴۰۴ دومین سوگواره بین المللی «میراث اربعین حسینی» برگزار می‌شود بنیاد شهید با تمام توان پیگیر مشکلات معیشتی و درمانی خانواده شهدای حمله صهیونیستی است تحولات زیرساختی مرز مهران ویژه اربعین ۱۴۰۴ | ایجاد پروژه عظیم آستان قدس رضوی در این مرز بازگشت پیکر شهید «صادق پشت‌یافته» پس از ۴۳ سال به وطن چه‌کسانی پشت پرده انفجار حرم امامین عسکریین(ع) بودند؟ مرز میرجاوه آماده ورود زائران پاکستانی برای شرکت در راهپیمایی اربعین ۱۴۰۴ زمان پایان رسمی عملیات اجرایی مدیریت اعزام زوار اربعین ۱۴۰۴ اعلام شد «دارالعلم»؛ مدرسه‌ای در مسیر مرجعیت علمی و افق تمدن نوین اسلامی ورود موکب‌داران اربعین به فاز عملیاتی و آغاز انتقال تجهیزات آغاز بخش سوم جشنواره قرآنی «نورالمبین» در شهرداری مشهد اعلام برنامه‌های قرآنی حرم مطهر امام رضا(ع)در دهه سوم ماه محرم ۱۴۰۴ صدور ۳۶۸ هزار گذرنامه زیارتی از ابتدای محرم ۱۴۰۴ تاکنون ۴۰ بیمار بدحال حج تمتع با مراقبت‌های ویژه به کشور بازگشتند (۲۸ تیر ۱۴۰۴) دغدغه‌مند ایران قوی و مقتدر | درباره شهید منصور عسگری، دانشمند هسته‌ای راه اندازی بنیاد علمی شهید طهرانچی تغییر در اعلام نتیجه و فرآیند پذیرش طلاب در سال تحصیلی ۱۴۰۵ – ۱۴۰۴ بیش از ۱۵۰ دفتر خدمات زیارتی در مشهد آماده ثبت‌نام زائران اربعین ۱۴۰۴ هستند | رفع اختلالات احتمالی سامانه سماح
سرخط خبرها

بهت و سکوت

  • کد خبر: ۱۴۳۳۰۰
  • ۱۳ دی ۱۴۰۱ - ۱۸:۳۱
بهت و سکوت
صد‌ها نفر با یک پیامک ساده آمده بودند وسط میدان شهدا؛ همه در سکوت کامل فقط به هم نگاه می‌کردند.

بهت عمیق با خودش سکوت آورده بود. صد‌ها نفر با یک پیامک ساده آمده بودند وسط میدان شهدا؛ همه در سکوت کامل فقط به هم نگاه می‌کردند. باد به پرچم‌های زرد رنگ فاطمیون و حزب ا... می‌پیچید و در این فضای پر از اندوه می‌شد با تمام وجود غربت را حس کرد. قشنگ بوی یتیمی بچه‌های افغانستانی در همه عرصه میدان پیچیده بود. همه به یک طرف نگاه می‌کردیم بدون اینکه جایگاه خاصی ایجاد شده باشد، انگار همه از همان وقتی که خبر هولناک را شنیده بودند مترصد یک سوگواری دسته جمعی بودند ...

نمی‌دانم، هر چه بود فقط حس خفگی و بهت بود. تا آن روز تجربه اش نکرده بودم که در یک جمع چند هزارنفری که تعداد زیادی از رفقایم نیز حضور داشتند، تا سر حد مرگ سکوت کرده باشم... ارابه صوت از راه رسید، دقیق یادم نیست فکر کنم از آن هم صدایی بلند نمی‌شد، شاید نمی‌دانست باید چه چیزی پخش کند. مردم حالا داشتند به بلندگو‌ها نگاه می‌کردند شاید چیزی پخش شود. صدای بوق بلند شد و بعد دوباره سکوت. یک باره صدای خانمی پخش شد: قاسم عزیزم... ناگهان بغض همه ترکید. فکر کنم بقیه هم مثل من ذره‌ای نفسشان باز شد...

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->