به گزارش شهرآرانیوز، درست زمانی که امپراتور میجی (حک. ۱۸۶۸-۱۹۱۲)، با نگاه به غرب، مشغول اصلاحات سیاسی-اجتماعی در ساختار ژاپن بود، نویسندگان این کشور نیز، درون یا بیرون آن، سرگرم میراث ادبی کلاسیک و مدرن اروپایی و آمریکایی و طبعآزمایی در این گونۀ ادبی بودند. از نویسندگانی که در این دوره برآمدند، میتوان استادان وهم و ترس، لافکادیو هرن (۱۸۵۰-۱۹۰۴) و ناتسومه سوسهکی (۱۸۶۷-۱۹۱۶) و تانیزاکی جونئیچیرو (۱۸۸۶-۱۹۶۵) و آکوتاگاوا ریونوسوکه (۱۸۹۲-۱۹۲۷) را نام برد. لافکادیو هرن افسانههای شگفتیبرانگیز ژاپنی را به جهانیان شناساند؛ ناتسومه سوسهکی رمانهایی خلق کرد که در سراسر جهان مشهور شدند؛ تانیزاکی جونئیچیرو، ضمن بازگشت به سنتهای بومی، تأثیرات غرب بر فرهنگ ژاپن را روایت کرد؛ آکوتاگاوا ریونوسوکه، در عمر کوتاه خود، داستانکوتاههایی آفرید که باعث شد او را «پدر داستان کوتاه ژاپن» بنامند. باری، این نویسندگان ــ که جملگی همچنان از برجستگان تاریخ ادبیات ژاپن بیشمار میآیند ــ توانستند ادبیات داستانی این کشور را به جایگاهی رفیع برسانند و ــ ورای ادبیات ــ بر مجموعهٔ فرهنگ و هنر آن تأثیر بگذارند.
حتی اگر تنها سینما و تأثیر نویسندگان یادشده بر این شاخهٔ هنری را بررسیم، متوجه گستره و ژرفای آن خواهیم شد: ماساکی کوبایاشی (۱۹۱۶-۱۹۹۶) که برای فیلم کوایدان (۱۹۶۴) جایزهٔ ویژهٔ هیئتداوران جشنوارهٔ فیلم کن را دریافت کرد اثر خود را بر اساس چند داستان فولکلور ساخت که لافکادیو هرن در مجموعهای به همین نام گرد آورده بود. کُن ایچیگاوا (۱۹۱۵-۲۰۰۸)، صاحب دهها جایزهٔ ملی و بینالمللی که به اقتباس از آثار ادبی علاقهٔ خاصی داشت، فیلم قلب (۱۹۵۵) را بر پایهٔ رمان کوکورو نوشتهٔ ناتسومه سوسهکی پدید آورد. این فیلمساز، همچنین، فیلم کلید (۱۹۵۹) را با اقتباس از رمانی به همین نام، نوشتهٔ تانیزاکی جونئیچیرو، ساخت و جایزهٔ ویژهٔ هیئتداوران جشنوارهٔ فیلم کن را برد. در نهایت، آکیرا کوروساوا (۱۹۱۰-۱۹۹۸)، کارگردانی که معرفی نمیخواهد، راشومون (۱۹۵٠) را از ترکیب دو داستان کوتاه، یعنی «در بیشه» و «راشومون»، آثار آکوتاگاوا ریونوسوکه، پدید آورد و با آن به جوایزی همچون شیر طلایی جشنوارهٔ فیلم ونیز و اسکار افتخاری آکادمی دست یافت.
خوشبختانه، مترجمان ما به آثار این نویسندگان هم التفات داشتهاند: در فارسی، مثلاً، از لافکادیو هرن کوایدان: حکایات اشباح و پیمانی که شکسته شد (داستانهای کوتاه ژاپنی) را داریم، از ناتسومه سوسهکی کوکورو و ما گربه هستیم را، از تانیزاکی جونئیچیرو پل رؤیاها و در چشم شیطان را، از آکوتاگاوا ریونوسوکه راشومون و پردهٔ جهنم را ــ و اینها تنها بخشی از کتابهای ترجمهشدهٔ این نویسندگاناند. اما آخرین برگردان فارسی از آثار ایشان مجموعهای است به نام داستانهای جنوپری، مجموعهٔ داستانهایی از همین چهار نویسنده که مصطفی رضوی گرد آورده و ترجمه کرده است، مترجمی که پیش از این نیز چند اثر از ادبیات فانتزی ژاپنی را به خوانندگان فارسیزبان معرفی کرده است؛ از آن جملهاند مجموعهداستان نونهال، از تاکشی کیتانو (ت. ۱۹۴۷) و رمانهای ساداکو، از سوزوکی کوجی (ت. ۱۹۵۷)، و تاوان، از میناتو کانائه (ت. ۱۹۷۳). چنانکه روشن است، رضوی اینبار هم سراغ گونههای فانتزی رفته است. او در مقدمهٔ خود بر داستانهای جنوپری چنین نوشته است:
ازمابهتران و هیولاها در همهٔ فرهنگها حضور دارند و ما از کودکی به ترس از آنها و البته لذتبردن از این ترس عادت میکنیم و با آن بزرگ میشویم. ژاپن نیز از این قاعدهٔ فراگیر و جهانی مستثنا نیست و موجودات تخیلی از دوران کهن در تاروپود فرهنگ و ادبیاتش حضور دارند. اما این بدین معنا نیست که امروز اجاق فرهنگ و ادبیات ژاپن برای تولید اشباح و موجودات تخیلی کور است. [...] هدف ما در این کتاب معرفی تمام اشباح و جنوپریهای فرهنگ و ادبیات ژاپن نیست، چراکه برای چنین طرح عظیمی باید به یک مجموعهٔ چنددهجلدی اندیشید؛ در این کتاب، ما بر روی یک دورهٔ تعریفشده و محدود متمرکز میشویم، دورهای که گذر از ادبیات کهن و سنتی به نوعی ادبیات متأثر از غرب با ساختارهای جدید است. در واقع، قصد داریم عبور اشباح و جنهای ژاپن از دروازهٔ این ادبیات نوپا و جدید و تولد ژانر تخیلی ترسناک ادبیات مدرن ژاپن را بررسی و درک کنیم.
«نشر چشمه» داستانهای جنوپری را در ۱۲۰ صفحه و به قیمت ۹۸هزار تومان چاپ و منتشر کرده است.