ما بهعنوان فردی که مانند دیگر انسانهاست، نمیتوانیم میزان معناداری یا عمق عمر زیسته هر فرد را بسنجیم؛ زیرا زیستن تنها به حضور جسمانی فرد در عالم، معنا نمیشود و تجربههای هر فرد که با آگاهی توأم و عجین شده باشد را میتوان در زمره تجربه انتخابی او درنظر گرفت. هرچند که حق انتخاب نداشتن در وقوع رخدادها، نیز ما را عاری از مسئولیت نمیکند. والد بودن از آن دست انتخاب هاست که آگاهانه یا ناآگاهانه برای فرد، مسئولیت میآورد.
آن دسته از زوجها که والد شدن را انتخاب میکنند، متوجه باری که مادر در این تصمیم برمیدارد، هستند؛ نهتنها بهدلیل حمل فرزند در وجود خود -که البته بسیار مهم است و تجربه تغییرات فیزیکی بدن برای هر زنی بسیار جدید و استرسزا میتواند باشد- بلکه از باب وجوه تربیتی آن؛ چنان که در این حوزه، توصیههای مؤکدی درباره پرهیز از لقمه حرام و روی آوردن به لقمه حلال و رعایت معاشرت با افراد دیندار و منزه و... و حتی دقت به آنچه میشنویم و میگوییم، شده است که تحمل این دقت و نظارت تا آخر، بهعنوان مادر که حتی افکار و باورهایش نیز بر روان و باور و سلامت و همه وجود فرزند بهطور مستقیم تأثیر میگذارد، لازم است. پس انتخاب زیستن بهعنوان مادر مهم است. حال که بیان کردیم والدگری و بهخصوص مادری چه جایگاه خطیر و مهمی دارد، آیا ما میتوانیم در جایگاه فرزند نیز به حق مادر خود معرفت یابیم یا آن را جبران کنیم؟
در رساله حقوق امامسجاد (ع) از ایشان نقل شده است: «وَ اَمَّا حقّ الرَّحِمِ فحقّ اءُمِّکَ اءَن تَعلَمَ اءَنَّها حَمَلَتکَ حیثَ لا یَحمِلُ اءَحد اءَحَدا و اءَطعَمَتکَ مِن ثَمَره قَلبِها ما لا یُطعِم اءَحد اءَحَدا و اءَنَّها وَقَتکَ بسمعها و بصَرِها و یَدِها و رِجلِها و شِعرِها و بَشَرِها و جمیعِ جوارِحِها مُستَبشِرَه بذلک فَرِحَه مؤَمِّلَه مُحتَمِلَه لمَا فیه مکروهُها و اءَلَمُها و ثِقلُها و غَمُّها حتى دفَعَتهَا عنک یدُ القُدرَه و اءُخرِجَت الى الارضِ فرَضِیَت اءَن تَشبَعَ و تَجوعَ هىَ و تَکسُوکَ و تَعرَى و تُروِیَکَ و تَظمَاءَ و تُظِلُّکَ و تَضحَى و تُنَعِّمَکَ بِبُؤسِها و تَلَذِّذَکَ بالنَّوم باءَرَقِهَا و کان بَطنُهَا لکَ وِعَاء و حُجرُهَا لکَ حِوَاء و ثَدیُها لکَ سِقَاء و نَفسُهَا لکَ وِقاء تُباشِرُ حرَّ الدُّنیَا و بَردِهَا لکَ و دونَکَ فتَشکُرُها على قدرِ ذلک و لا تَقدِرُ علیه الا بِعَونِ ا... و تَوفِیقِه» (حسنبنعلى حرانى، تحفالعقول، ترجمه احمد جنتى، ص ۲۹۹).
یعنی حق مادرت این است که بدانى او تو را در جایى نگه داشته است که کسى، فرد دیگر را نگه نمىدارد؛ در بطن خود و در ادامه میفرمایند: «اءَطعَمَتکَ مِن ثَمَره قَلبِها». چه تعبیر زیبایی حضرت بهکار میبرند. میفرمایند: «[مادر]از میوه دلش به تو میدهد»؛ طعامی که هیچ کسی به دیگری نمیدهد و از تو با همه وجودش از گوش، چشم، دست، پا، موى و پوست، با شادمانى، خوشحالی و سرور، نگهبانى و نگهدارى میکند. مادر ناملایمتها، غم و اندوه و نگرانىها را تحمل مىکند و شادان و خرم است.
زینالعابدین (ع) نمیگویند که مادر از حمل کودک، متوجه ناراحتی نمیشود، بلکه رنج حمل نوزاد را تأیید میکنند و میفرمایند مادر همه سختیها را با رضایت خاطر و خرسندی به جان میخرد تا تو را سیر کند، حتی حاضر است خود گرسنه بماند. حاضر است تو را بپوشاند و خود برهنه باشد. تو را سیراب کند و خود تشنه بماند. خود در آفتاب باشد و بر تو سایه افکند. با تحمل مشقت، آرامش و آسایش تو را فراهم آورد و با پذیرش رنج بىخوابى، تو را از لذت خواب، بهرهمند کند.
دلش ظرف وجود تو و دامنش، پناهگاه امن تو و سینهاش، چشمه جوشانى براى رفع عطش تو و جانش فداى تو شده است و سرد و گرم روزگار را بهخاطر تو پذیراست، پس باید به پاس این همه محبت و زحمت، شکرگزار او باشى و البته هرگز نمىتوانى، مگر خدایت یارى کند. این تعابیر در رساله حقوق امامسجاد (ع)، چنان گویا و رساست که اگر فردی تجربه مادری هم نداشته باشد، میتواند متوجه شود یک مادر چه دشواریهایی را بر خود روا داشته است.
در عبارت امام (ع)، همه آلام و مشقتهاى مادر از آغاز حمل و باردارى تا بلوغ و رشد فرزند مرور میشود و با خواندن آن، هر فردی تحمل محنتها و رنجهاى فراوان مادران را تحسین میکند و در مقابل این موجود شایسته تقدیس و تکریم، فروتن مىشود و بیشتر احساس وظیفه مىکند. در این فراز از سخنان امامچهارم (ع)، رنجها و توجه مادر تا پایان حیات ترسیم شده است؛ یعنى گرچه فرزند در بزرگسالى باشد، بازهم عواطف مادرى، او را همچنان درباره رفاه، آرامش و آسایش فرزندش، حساس نگه مىدارد.
در روایات ما در شأن مادر و نحوه رفتار با او سفارشهای زیادی شده است که مجال سخن ما نیست و در این زمینه فقط به ذکر آیهای از قرآن کریم در شأن و مقام مادر بسنده میکنیم. در دین حضرت عیسی (ع)، این ارجمندی به حدی است که ایشان در آغاز زندگی، اول شکر خدا را میگویند و بعد از خدا تشکر میکنند که ایشان را دربرابر مادرشان نیکوکار قرار داده است؛ چون پیامبر خدا (ص) میدانند که نیکی به مادر بالاترین ارزش را دارد: «و برّا بوالدتی و لم یجعلنی جبّارا شقّیا؛ مرا درباره مادرم، نیکوکار قرار داده و جبار و شقی قرار نداده است» (سوره مریم، آیه ۳۲).
اینکه حضرت مسیح (ع) نیکی به مادر را از امتیازهای خود برمیشمارند، تأملبرانگیز است و دلیل روشنی است بر اهمیت مقام مادر در نزد بزرگان؛ وگرنه عیسی (ع) بهعنوان پیامبر خدا، افتخارات بسیاری داشتند و میتوانستند آنها را در مقام شکرگزاری یاد کنند.