آمنه مستقیمی | شهرآرانیوز؛ بیشتر ما فکر میکنیم شرکت در انتخابات، عملی کاملا سیاسی است و این تأکیدی که بر مشارکت در ساخت آینده و سرنوشت میشود، صرفا جنبه سیاسی دارد، ولی با مرور سخنان بزرگان و توصیههایی که علما میکنند، درمییابیم که دامنه اثرگذاری این مشارکت، خیلی گسترده است و حتی تا آینده روشن تاریخ امتداد دارد؛ مثل نقشی که انتخابهای ما در زمینهسازی ظهور دارد. مگر نه آنکه تا جامعه و آدمهایش صالح نشوند، مصلح نمیآید؟ این صلاح به انتخابهای اصلح نیاز دارد و این نیاز بسته به رأی و نظر ماست. بهمنظور بررسی نقش انتخابهای ما در زمینهسازی ظهور اماممهدی (عج) با حجتالاسلاموالمسلمین سیدسجاد ایزدهی، رئیس پژوهشکده نظامهای اسلامی و مدرس خارج فقه و اصول، گفتگو کردهایم که در ادامه میخوانید.
انتخابات، اصلیترین نماد برای مشارکت سیاسیاجتماعی است؛ به همین دلیل هم حضور حداکثری و اثرگذار در انتخاب کارگزاران، به تغییر و تحول جامعه بهسمت مدیریت مطلوب کمک میکند. در این میان، جامعه منتظر با افق زمینهسازی ظهور، زمانی معنا مییابد که شهروندان آن پای کار و به مسئولیتهای اجتماعی خود واقف باشند. چنین جامعهای دربرابر آینده و سرنوشت خود بیتفاوت نیست و برای انتخاب کارگزاران مناسب، دغدغهمند است و تلاش میکند کسانی را برای عهده گرفتن مسئولیتها انتخاب کند که بهموقع، بهترین کار ممکن را انجام دهند. ماهیت حضور در انتخابات، با چنین رویکردی و مشارکت سیاسی با این نگاه است که میتواند مقدمه تشکیل جامعه مهدوی و ناظر به ظهور باشد و در افراد آمادگی درک چنین جامعهای را ایجاد کند، بهشرط آنکه رویکرد انتخابات، تحقق ارزشها و حاکمیت حق باشد؛ وگرنه ممکن است انتخابات و حضور و مشارکت هم باشد، اما محتوای آن، ناظر به کمال و دینمداری و سعادت نباشد؛ یعنی نفس حضور اگرچه خوب است، انتخاب مناسب و همسو با اهداف مطلوب، اهمیت بیشتری دارد و ما را به اهداف و نتایج ازپیشتعیینشده میرساند.
به تعبیر رهبر معظم انقلاب، حضور و مشارکتی در انتخابات عمل صالح محسوب میشود که دو خروجی داشته باشد؛ یکی آنکه انتخابات طریقیت داشته باشد و دیگر آنکه به انتخاب اصلح کمک کند؛ یعنی رهاورد و خروجی آرای عمومی، انتخاب کارگزارانی باشد که اهداف والای انسانی و دینی را محقق کنند و رفتارشان بهگونهای باشد که مردم با آنها همراه شوند. فارغ از اینکه مردم چه فردی را انتخاب میکنند و نام چه کسانی برای مسئولیت از صندوقهای رأی خارج میشود، نفس حضور مردم در انتخابات اهمیت دارد؛ چون این مشارکت و حضور به معنای همراهی با نظام و مخالفت با آنهایی است که امنیت و سلامت کشور را نمیخواهند و با موازین و قوانین همراهی نمیکنند. اینکه بر حضور پرشور و حداکثری تأکید میشود، به معنای حمایت از نظام است.
اگر حضور مردم در انتخابات، حداکثری باشد، طبیعتا امنیت را در جامعه تضمین میکند؛ به همین دلیل انتخابات و اصل انتخاب کردن فارغ از منتخبان، موجب قدرت ملی و ضامن امنیت و دفعکننده تهدیدها و خطرهاست. همین کارکرد است که شرکت در انتخابات را مصداقی از عمل صالح میکند؛ اگر این عمل صالح به انتخاب فرد صالح هم ختم شود، کارآمدی نظام را ارتقا میدهد. در سایه این امنیت و کارآمدی است که جامعه میتواند آرمان ظهور را دنبال کند و درصدد ایجاد زمینههای ظهور امامعصر (عج) باشد؛ وگرنه نمیتوان چنین انتظاری را از انتخابات داشت. اگر حکومت و نظام دینی بتواند نیازهای مردم مثل رفاه و امنیت و اقتصاد و معیشت را تأمین کند، بین مردم از مقبولیت برخوردار میشود و اینچنین دارای پایایی و اعتبار خواهد شد. انتخاب ما برای چهار سال پیشرو، تصویب قوانین را ریلگذاری میکند. هر چهار سال مردم باتوجهبه نیازها و مشکلات جامعه و توانایی کارگزاران در رفع مشکلات، تصمیم میگیرند و رأی میدهند؛ این یعنی پویایی و نوبهنو شدن در فرایند زمان و کنار نهادن افراد نالایق، از اینرو جامعه منتظر و منتظران، وظیفه دارند با انتخاب آگاهانه و همراه با بصیرت، زمینه کارآمدی نظام را فراهم کنند تا با این کارآمدی، مسیر بهسمت ظهور هموار شود.
درباره ملاکهای انتخاب اصلح در جامعه منتظر، نمیتوان به چند شاخصه اکتفا کرد، اما کارگزار تراز جامعه منتظر، دستکم باید دو ویژگی اصلی داشته باشد؛ یکی دانایی و دیگری توانایی. کارگزاری که دانایی دارد، اما توانایی اجرا ندارد یا توانایی دارد، اما از دانایی لازم برخوردار نیست، گره از کار مردم باز نمیکند. مردمداری، تعهد به آرمانهای نظام و اسلام و تخصص، مهم است، اما در انتخابات باید به افراد براساس فضای کاریای که میخواهند واردش شوند، رأی داد؛ برای مثال شایستگیهای فردی که میخواهد به حوزه قانونگذاری وارد شود، با فردی که درصدد حضور در عرصههای شهری و شورای شهر است، تفاوت دارد. نمیتوان انتظار داشت فردی که برای مثال در آسفالت کردن خیابانها موفق بوده است، در تقنین و قانونگذاری هم موفق باشد.
حضور در مجلس شورای اسلامی، ویژگیهای خاص خود را میطلبد و به توجه به مردم بهتناسب مسئولیتها و انتظارات نیاز دارد. بعد از این، تازه میرسیم به نظام اولویتها؛ چنانکه در حوزه قانونگذاری، دانایی بیشتر از توانایی اهمیت دارد و در حوزههای اجرایی، این توانایی است که بر دانایی اولویت مییابد. نماینده مجلس باید از دانایی و روحیه تعهد و مردمداری برخوردار باشد تا بتواند در جامعهای که بهسوی ظهور در حرکت است، خدمت کند.
ما در فضایی زندگی میکنیم که ظرفیتهای جمهوری اسلامی از مرزها فراتر رفته است و امروز دیگر انقلاب ما محدود به داخل کشور یا حتی منطقه نیست، بلکه برد جهانی پیدا کرده و مخاطبان جهانی یافته است؛ به همین دلیل هر تصمیم جمهوریاسلامی بر منطقه انقلاب اسلامی و مقاومت هم تأثیر میگذارد، لذا تصمیم نمایندگان مجلس این انقلاب و نظام، اهمیت بسیار دارد؛ زیرا قوانینی که در این چهار سال تصویب میشود، ممکن است برای چهلپنجاه سال یا بیشتر باقی بماند.
انتخاب اصلح برای مجلس و قانونگذار تراز نظام اسلامی، یعنی ورود کسانی به خانه ملت که در تقنین، نگاه فراگیر و جهانی دارند و به تصویب قوانینی کمک میکنند که کارآمد زمانی دارد و ظرفیتهای نظام و انقلاب را بالفعل کرده، زمینه را برای ظهور امامعصر (عج) فراهم میکنند. اینچنین، مجلس و قوانین به ما در ساخت تمدن نوین اسلامی در گام دوم انقلاب کمک میکنند؛ تمدنی که پل رسیدن به صبح روشن ظهور است.
اما اگر فضای قانونگذاری به محدوده فضاهای داخلی و رویکرد انفعالی، نه فعال و پیشران میل کند، طبیعتا فقط به اندازه آسفالت کردن خیابان و ساخت کارخانه و مسائل صرفا اقتصادی محدود میشود؛ به همین دلیل در انتخابها، نگاه ما باید به کسانی باشد که رویکرد محدود، مضیق و صرفا اقتصادی به درون ندارند و نگاهشان، فراگیر، جهانی و منطقهای است. ما از این مسیر بهسمت ظهور و مهدویت مطلوب و مدینه فاضله پیش میرویم.
انتظار فرج، یکجانشینی برای آمدن دیگری نیست؛ انتظار در معنای واقعی یعنی حرکت کردن و مهیا کردن فضا برای جامعه مطلوب تا منجی بیاید و آن اتفاقاتی که در آموزهها تصریح شده است، رخ دهد و بشر معنای واقعی سعادت را درک کند.
اما اگر فعالیت نکنیم و زمینه را فراهم نکنیم، جامعه برای ظهور آماده نمیشود. تلاش نکردن ما، مسیر را برای دشمن و حزب شیطان باز میکند تا جولان دهند و اهدافشان را پیش ببرند.
مشارکت سیاسی برای برپایی جامعه حق و زمینهسازی ظهور حق، اثرگذار است؛ وگرنه با فعل نداشتن و سکوت و دست روی دست گذاشتن، این جبهه باطل است که پیش میرود و اگر جبهه باطل مستقر شود، ما نمیتوانیم منتظر موعود و جامعه مهدوی باشیم، از اینرو موعودگرایی و انتظار فرج، حرکت برای بسترسازی است، نه نشستن و چشمبهراهی برای اینکه امامزمان (عج) بیایند و همه مشکلات را حل کنند. ما باید تلاش و بستر را مهیا کنیم تا جبهه حق توسعه بیابد.
وقتی زمینه فراهم شد، منجی موعود میآید و کاری را که باید، انجام میدهد. در فضای سراسر ظلمت که مردم آن، بیخیال و منزوی هستند و عملی انجام نمیدهند، از منجی هم کاری برنمیآید.
به تعبیر امیرالمؤمنین (ع)، فردی که مشمول اطاعت قرار نگیرد، اثرگذار نخواهد بود؛ چنانکه خود امامعلی (ع) با خواست مردم، خلافت را برعهده گرفتند و، چون مردم تلاشی نکردند، ایشان ۲۵سال خانهنشین شدند، از اینرو منتظران ظهور باید بدانند موعودگرایی به معنای انزوا نیست، بلکه همانطور که در روایات آمده است، انتظار، عمل و بسترسازی است و مشارکتهای اجتماعی مثل حضور در انتخابات، به عمل منتظرانه کمک میکند.