تولیت آستان قدس رضوی: بیانیه مجمع موسوم به محققین و مدرسین در رسمیت شناختن اسرائیل مایه تأسف است مولوی عبدالحمید: ما باید در کنار هم شهید شویم + فیلم علیرضا بیات رئیس سازمان حج و زیارت شد اعلام ویژه‌برنامه‌های حرم امام‌رضا (ع) به مناسبت روز دانش‌آموز (۱۳ آبان ۱۴۰۳) حمایت دختران نوجوان هنرمند مشهدی از فلسطین در حرم امام‌رضا(ع) شرط اول و آخر خداشناسی بررسی آثار معادباوری بر سبک زندگی | ایمان قلبی به زندگی پس از مرگ تولد یک بچه شیر کاش قدر مشهدی بودن را بدانیم! درباره پرده «توپ بندی» حرم امام رضا (ع) و هنرمند نقاش آن امام کاظم (ع)؛ فقیرنواز و گره‌گشا حمایت از مظلوم را از امام رضا (ع) یاد گرفته‌ایم فرمانده منطقه پدافند هوایی شمال شرق ارتش: پدافند غیرعامل راهکاری کارآمد برای مقابله با تهدیدات ترکیبی است تقدیر تولیت آستان قدس رضوی از ارتش جمهوری اسلامی ایران اصالت های دفاع مقدس در منطقِ شهید فهمیده نمایان است درباره آیت الله حاج سید حسین موسوی شاهرودی | جوی سرگشته‌ای به دریا ریخت برپایی روزانه ۵۸ نماز جماعت در حرم مطهر رضوی زندگی جاوید سربازان وطن میان‌بر خوشبختی خانواده با زیست دینی دوره پنج‌جلدی «الأمالی» منتشر شد
سرخط خبرها

شب نوشتن

  • کد خبر: ۲۱۹۶۵۰
  • ۱۴ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۷:۲۶
شب نوشتن
روز‌های خوش آب و هوای فروردین که غرق شیرینی و میوه و پذیرایی و غذا بود را سفره جمع کردیم و نشستیم پای سفره‌های روشن افطار و سحر و حالا رسیده ایم به شب‌های قدر.

نوروز غریبی بود، رمضانی عجیب تر، بهار بندگی درست در ۱۰ روز پایانی زمستان جوانه زد و ما به بندگی لبخند زدیم. دو بهار به هم آمیخته بودند و رشد و جوانه زدنمان ضرب در هزار شده بود. روز‌های خوش آب و هوای فروردین که غرق شیرینی و میوه و پذیرایی و غذا بود را سفره جمع کردیم و نشستیم پای سفره‌های روشن افطار و سحر و حالا رسیده ایم به شب‌های قدر.

هرقدر در این مفهوم غرق می‌شوم بیشتر نمی‌فهمم. هر قدر بیشتر درباره اش می‌خوانم قلبم برق می‌افتد که چه خدایی داریم. فکر کن یکی پیدا شود بگوید بیا دفترم برایت یک به قول امروزی‌ها پرسنال برندینگ طراحی کرده ام مختص خودت و برای لحظه لحظه ات برنامه دقیق طراحی کرده باشد. 

عجیب نیست؟ طراحش کسی است که هم آینده را دقیق و لحظه به لحظه می‌شناسد، هم توان و تجربه و استعدادت را کامل واقف است و هم از همه پیچ و خم‌هایی که قرار است بگذری و به مقصد برسی. گفته یک جلسه چندساعته در سه شب داشته باشیم و بعد هزار ماهت را طراحی خواهم کرد. هزار ماه می‌کند؛ ۸۲ سال و ۱۹۱ روز. این تعداد سال‌هایی است که اگر شب قدر را، این جلسات چندساعته را درک کنم می‌توانم به همان چیز‌هایی برسم که ممکن است مرحله به مرحله برسم.

 تو فکر کن یک چیزی که ممکن است ۸۲ سال دیگر به آن برسی امضا شود و همین فردا بنشیند توی دامنت. توی هشتادسال یک دانه خرما چه تکثیری خواهد شد؟ یک دانه خاکشیر ضربدر چندخواهد شد؟ یک رودخانه الان راه بیفتد هشتاد سال دیگر به کجا می‌رسد؟ بنشینی توی یک فضاپیما و هشتادسال تخت گاز بروی به کجا می‌رسی؟ عجیب نیست؟ همه این‌ها را ممکن است در یک شب برسی.

به او بگوییم؛ امشب برایم امضا کن. هرچیزی که من را از تو دورتر نکند. هرچیزی که ظرفیتش را قبلا داده ای.

بنویس برایم که کربلا زیاد بیایم. بنویس برایم شب‌ها از عشق علی (ع) و بچه هایش پهلو به پهلو شوم و از عشقشان گل‌های بالشم خیس شوند. بنویس برایم کسی را پله نکنم که خودم بالا بروم. بنویس که دلی را نشکنم و نرنجم و نرنجانم. بنویس که آبروریز اهل بیت نباشم و بنده‌های خوبت من را دوست داشته باشند. 

بنویس حالا که شب نوشتن است. بنویس خون من از خون علی (ع) و بچه هایش که رنگین‌تر و پاک‌تر نیست. بنویس وقت رفتنم مرگی سرخ در انتظارم باشد. مثل آن شب فرودگاه بغداد. بنویس و من را از این سرگشتگی نجات بده. این انگشت‌ها خیلی وقت است از نوشتن گزگز نکرده اند. بنویس که شب شب نوشتن است.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->