در نخستین دور از مناظرههای نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری، مجری برنامه از مهمانان خواست برای پاسداری از زبان فارسی از کاربست واژههای بیگانه پرهیز کنند. البته که این درخواست را باید به فال نیک گرفت و صدالبته که صداوسیما را باید بیشتر مخاطب این سفارش دانست. پس بد نیست بدانیم که خود این دستگاه عریض وطویل تا کجا پایبند این سفارش است، از باب همان مَثَل که رطب خورده منع رطب کی کند.
صداوسیما، که مهمترین رسانه فرهنگی کشور است، بیش از دیگر مراکز فرهنگی در حوزه پاسداشت زبان فارسی مسئولیت دارد. این سازمان حتی بارها در بیانات رهبر معظم انقلاب به دلیل کم کاری در این زمینه مورد خطاب و عتاب قرار گرفته است. سال گذشته، مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی گزارشی منتشر کرد در ۳۲ صفحه که در آن فعالیت کمی و کیفی دستگاهها و سازمانها را در حوزه پاسداشت زبان فارسی ارزیابی کرده بود. مبنای این ارزیابی قانونی است که در سال ۱۳۷۵ در مجلس تصویب شد با عنوان قانون «جلوگیری از کاربرد واژههای بیگانه».
در این پژوهش، به طور مشخص اشاره شده بود که سازمان صداوسیما «به رغم اقدامهای قابل توجه در حوزه برنامه سازی، درخصوص خودداری از به کارگیری واژههای نامأنوس بیگانه (تبصره ۷ قانون) عملکرد مناسبی نداشته است. (صرفا در یکی از بخشهای خبری مثبت ارزیابی میشود.) این سازمان، در رویکردی متناقض با حوزه برنامه سازی، به تبلیغ و ترویج محصولات و خدمات دارای نامهای بیگانه (یا مشابه بیگانه) میپردازد که امری ناپذیرفتنی و آسیب زا بوده و نشان دهنده اهمال و تخلف از قانون و آیین نامه اجرایی است.»
البته صداوسیما، به دلیل فراگیری مخاطب، باید در همه برنامهها رصد شود. به نظر میرسد زیرنویسها (که معمولا کم اشتباه نیست)، مجریان و گزارشگرها (که در رعایت کردن زبان معیار و فارسی گویی کم توجهی میکنند) و نیز برخی تولیدات این سازمان از نگاه این ارزیابیها دور مانده است.
کم توجهیهای صداوسیما فقط به استفاده از واژههای بیگانه خلاصه نمیشود. این جمله از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار مسئولان بخشهای خبری صداوسیما در اسفند ۶۹ کافی است تا بدانیم این سازمان چقدر در این زمینه حساس است: «زبان به این خوبی را چرا با تعبیرات غلط، آن هم در رادیو و تلویزیون، خرابش کنیم؟»
یا این توصیه ایشان در دیدار اعضای فرهنگستان زبان و ادب فارسی در بهمن ۷۰ را بخوانید که «ما این همه تکرار کردیم، در رادیو و تلویزیون هم گفتیم که نگویید ‘لازم به ذکر است’؛ اما هر کاری میکنیم، نمیشود! رسما گفتیم، ابلاغ هم کردند، در سخنرانی هم گفتیم که این ترکیب ‘لازم به ذکر است’ را نگویید؛ ولی باز میگویند!
یک روز در جلسهای در صداوسیما ــ که شاید بعضی از آقایان هم بودند ــ من صحبتی کردم و گفتم که این قدر نگویید ‘داریم’؛ این تصویر فلانی را داریم، این صدای فلانی را داریم، این مذاکره را با هم داریم این یک گرته برداری غلط از زبان بیگانه است؛ در فارسی چنین چیزی نداریم. مثلا، به جای اینکه بگوید من با شما گفتگویی بکنم، میگوید من با شما گفت وگویی داشته باشم؛ مرتب این فعل ‘داشتن’ را به صورت کمکیهای غیروارد و غیرصحیح و غیراصیل در زبان فارسی استفاده میکنند؛ هرچه هم میگوییم، فایدهای ندارد!»
بنابراین، رادیو و تلویزیون، با آنکه به خوبی از نقش خود در سلامت زبان فارسی باخبر است، زبانی اختیار کرده است که پر از غلطهای آشکار است، هم در استفاده از واژههای غیرفارسی، هم در گرده برداریهای فراوان از زبانهای بیگانه و هم در استفاده از جملههای بیمار با ساختاری غیرمعیار.