فراخوان جشنواره مشترک نقاشان ایران و روسیه اعلام شد معرفی کتاب | درباره کتاب «پنداشت تربیت» اثر جودیت ریچ هریس درباره نقش «جانی دپ» در فیلم «کارناوال در پایان روزها» نقاشی‌های خیره‌کننده از زندگی روزمره مردم در مقبره چینی + عکس پروژه مسکن هنرمندان چه زمانی به بهره‌برداری می‌رسد؟ وزیر ارشاد: حداکثر حمایت از هنرمندان ممنوع الکار انجام شده است | جایی که هنرمندان خطا کردند، هم حمایت کردیم توضیحات دبیر شورای صنفی نمایش درباره ابهامات آیین‌نامه اکران سال ۱۴۰۳ | از دعوا بر سر اکران ۱۰ فیلم کمدی تا اجبار در دادن حق وتو غلبه بازار بر هنر، کتیبه نویسی را از عیار انداخته است رئالیتی شوی «شکارچی» از شبکه خانگی + جزئیات «زینب (س) اسیری رفت و ما بر جای بودیم» | کم‌توجهی به زنان کربلا و بانوان دفاع مقدس در ادبیات فارسی آخرین مهلت ارسال آثار به جشنواره نانو و رسانه ۱۴۰۳+ جزئیات پخش «سلمان فارسی» سال ۱۴۰۵ کلید می‌خورد + فیلم صفحه نخست روزنامه‌های کشور - چهارشنبه ۲۷ تیر ۱۴۰۳ تجلیل از «آلفونسو کوارون» در جشنواره لوکارنو اکران «شب‌های تاریک رم» در رم ایتالیا ۲ رمان «خیال کردم آب است می‌چکد» و «بودن یا نبودن» منتشر شدند افزایش ۱۰۰ درصدی اجرا‌های موسیقی در خراسان‌رضوی | شمار مخاطبان سینما‌های استان از ۳ میلیون نفر در سال گذشت
سرخط خبرها

رئیس جمهور‌ها چای دوست دارند ...

  • کد خبر: ۲۳۵۶۹۶
  • ۰۶ تير ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۴
رئیس جمهور‌ها چای دوست دارند ...
آقایان رئیس جمهور از شما شش نفر یکی رئیس جمهور می‌شود و باقی دوباره آدم‌های مهم و تأثیرگذار با پست‌های کلیدی در این سرزمین خواهید بود.

من آبدارچی‌ها را خیلی دوست دارم، آبدارچی شرکت ها، ادارات، وزارتخانه‌ها. این سه تا کلمه شرکت‌ها ادارات و وزارتخانه‌ها را نوشتم، چون بدانید منظورم قهوه چی کافه‌ها و چایخانه‌ها و رستوران‌ها نیست. منظورم کارمند‌هایی است که وظیفه شان در اداره و شرکت ریختن و آوردن چای است. دوستشان دارم، چون عموما سن و سال بالاتری دارند. چون به چای مربوط اند، کم حرف اند و سرو کارت که بهشان بیفتد خیلی تو را سر نمی‌دوانند. توی اتاقشان تنها هستند و کسی به پست و جایگاهشان غبطه نمی‌خورد و به خاطر همین نه زیرآب کسی را می‌زنند و نه کسی زیرآبشان را می‌زند.

آبدارچی‌ها اتاق کوچک خوش بویی از بخارای عطر چای دارند و دوروبرشان هم همیشه تمیز و براق است. خیلی فاز مدیریت و گندگی بر نمی‌دارند و می‌دانند گلیمشان چقدر است و حتی از آن هم پایشان را دراز‌تر نمی‌کنند.

حالا وسط انتخابات و تبلیغاتش چرا دارم از چای و آبدارخانه می‌نویسم؟ عرض می‌کنم ... الان که لپ تاپ جلویم باز است و دارم ستونم را می‌نویسم آخرین مناظره نامزد‌های ریاست جمهوری در حال شروع شدن است. نامزد‌ها یکی یکی می‌آیند روی صندلی هایشان می‌نشینند و کاغذهایشــان را نگاهــی می‌اندازند و قرار است آخرین حرف هایشان را بزنند و بشنویم و انتخاب کنیم.

همین نشستنشان را که دیدم نمی‌دانم چرا ذهنم رفت این سمتی که همین چند دقیقه پیش احتمالا یک آبدارچی محترم و شریف جلویشان چای گذاشته. چای‌ای که حواسش بوده. دم کشیده باشد، خوش رنگ باشد. وقت ریختن توی نعلبکی نریزد، تفاله از صافی رد نشود. تا لبه استاندارد فنجان پر شود. داغی اش به قاعده باشد، قند‌ها لبه تیز نداشته باشند و خلاصه همه چیز اندازه و ایده آل باشد. 

من یقین دارم آقای آبدارچی وقتی چای‌ها را می‌ریخته، توی ذهنش گفته این برای دکتر فلان و این برای دکتر بهمان، این برای حاج آقا فلان و این برای سید، بعد حواسش بوده وقتی سینی را جلویشان گرفته تا چای بردارند. خطوط چهره نامزد‌ها، خنده‌ها و بغض هایشان را دقت کرده تا بعد‌ها توی خلوت پیش رفقایش پز بدهد که من جلو رئیس جمهور چای گذاشتم و بعد چشم هایش برق بزند.

آبــــدارچــــی هــا یک خــلــوت خوبی دارند، یــک خلوت گزیده زاویه نشین که در کنجی به سکوت و مراقبت مشغول می‌شوند و عود و کندر و اسفندی هم روشن است، در بخار معطر سماورشان در سکوت اند و تفکر.

تا اینجای ستون که رسیده ام نامزد‌ها شروع کرده اند به حرف زدن، آبدارچی قصه ما به اتاقش برگشته و احتمالا دارد از تلویزیون کوچک اتاقش این حرف‌ها را می‌شنود، آقایان رئیس جمهور ... از شما شش نفر یکی رئیس جمهور می‌شود و باقی دوباره آدم‌های مهم و تأثیرگذار با پست‌های کلیدی در این سرزمین خواهید بود.

اما حواستان باشد به یک آبدارچی به قدر یک چای مدیونید و فردای قیامت یقه تان را خواهد گرفت. حواستان باشد. به همه آدم‌های این سرزمین بدهکارید و مدیونید.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->