شکیبا افخمی راد | شهرآرانیوز؛ تعزیه خوانی جزو هنرهای اصیل و باقدمت ایرانی و اسلامی است؛ هنری که در طول زمان فرازوفرودهای بسیاری را پشت سر گذاشته، اما به واسطه مردمی بودنش حتی با وجود کم رنگ شدن در برهههای زمانی مختلف، حفظ شده و ادامه پیدا کرده است. ما در ادامه گزارشی که درباره هنر تعزیه خوانی و چالشهای پیش روی آن منتشر کردیم، سراغ سیدمحمد کاظمی، هنرمند تعزیه خوان استانمان، رفتیم و با او درباره کم رنگ شدن تعزیه و راه حلهای احیای آن گفتگو کردیم.
تعزیه خوانی و شبیه خوانی یکی از هنرهای قدیمی ایرانی اسلامی است که طبق اسناد موجود، شروعش به دوره صفویه و اوج شکوفایی اش به دوره قاجار برمی گردد. در دوران قاجار تکیه دولت برای اجرای تعزیه راه اندازی و امکانی فراهم شد تا تعزیه خوانان حرفهای از سرتاسر کشور فرصت اجرا پیدا کنند. حتی در آن زمان از سران کشورهای دیگر هم دعوت میشد در مراسم اجرای تعزیه شرکت کنند.
سالهای بعد، در دوران رضاخان محدودیتهایی برای اجرای تعزیه ایجاد شد، اما حرکتهای مردمی و اجراهای مخفیانه در خانهها و محلهها باعث شد آیین تعزیه خوانی همچنان حفظ شود. بعد از پیروزی انقلاب اسلامی هم با برداشته شدن این محدودیت ها، تعزیه راهش را ادامه داد؛ هرچند در سالهای گذشته به دلیل وجود برخی چالش ها، پرداختن به آن کم رنگ شده است.
برگزاری مراسم تعزیه خوانی مانند اجرای مداحی و سخنرانی در یک هیئت، با تعداد افراد کم آسان نیست. تعزیه ساختار و چارچوب خاصی دارد و همچنین هنری مردمی است، یعنی به عنوان شغل تعریف نشده است و منبع درآمدی برای تعزیه خوانان محسوب نمیشود. ازاین رو و باتوجه به هزینه برداربودن مراحل تمرین و اجرا، فعالیت بسیاری از تعزیه خوانها کم رنگ شده است. مشکلاتی مانند نبود فضای اختصاصی برای اجرای تعزیه و نبود نهاد و ارگانی که متولی این هنر باشد نیز در به انزوا رفتن تعزیه تأثیرگذار بوده اند.
متأسفانه در خراسان رضوی به ویژه در شهر مشهد تعزیه مغفول مانده است، درحالی که این شهر ظرفیت مذهبی خوبی دارد و میتوان با مشخص کردن مکانی، برای مثال در اطراف حرم مطهررضوی، اجراهای تعزیه را در قالب یک بسته فرهنگی به زائران ارائه کرد. البته این نکته را هم باید یادآور شوم که در خراسان در دهه اول محرم تعزیههای خوبی به شیوه سنتی اجرا میشود که شهرهای سبزوار، کاشمر و نیشابور پرچم داران این اتفاق هستند.
تا جایی که من اطلاع دارم، تعداد تعزیههایی که در میراث فرهنگی به ثبت رسیده است، بیش از سیصد تعزیه است، یعنی متنها محدود به ده پانزده تعزیهای که در کشورمان دائم اجرا میشود، نیست. برای مثال تعزیه حبیب بن مظاهر جزو تعزیههایی است که کمتر خوانده میشود، اما تعزیهای بسیار زیباست.
یکی دیگر از تعزیههای «غریب» (به یکسری از تعزیههای عاشورایی میگویند) که جلوه نمایشی زیبایی دارد، تعزیه کبوتران است که دو تا کبوتر لبه بام نشسته اند و درباره کربلا صحبت میکنند. درواقع ما برای همه موضوعات مذهبی و پیامبران و امامان تعزیه داریم و میتوانیم در هر روز از سال یک تعزیه متفاوت اجرا کنیم، اما متأسفانه در اجرای این تعزیههای غریب، مشکل داریم.
تعزیه خوانها روی تعزیههای متداول مانند تعزیههای اول محرم سالها کار کرده اند و برایشان حالت نوستالژیک دارد. آنها اجراهای متعددی داشته اند و حتی با نقش خاصی مانند علی اکبرخوان یا عباس خوان شناخته میشوند. در این وضع و باتوجه به مشکلاتی که در تعزیه خوانی وجود دارد، تعزیه خوانان دیگر ضرورتی نمیبینند که اجرای نقش در تعزیههای غریب را برعهده بگیرند. به ویژه که مراسم تعزیه خوانی ما به شیوه سنتی برگزار میشود، یعنی شخصی به عنوان بانی با تعزیه خوان تماس میگیرد و از او درخواست میکند تعزیه مشخصی مثل تعزیه حضرت عباس (ع) را اجرا کند.
وقتی از تعزیه خوان اجراهای مشخصی درخواست میشود و خود او هم در اجرای این تعزیهها تبحر بیشتری دارد، چرا باید سراغ یادگیری تعزیههای دیگری برود که دیده هم نمیشود. در این اوضاع، دستگاههای متولی و افرادی که آگاه هستند، باید به تعزیه خوانی وارد شوند و زمینه اجرای تعزیههای غریب را فراهم کنند. یکی از روشهای تأثیرگذار، برگزاری سوگواره هاست که هنرمندان را تشویق میکند سراغ تعزیههای متفاوت بروند.
خیر! در دنیای امروز هنرمند به دیده شدن نیاز دارد و این کار را میتواند به راحتی با خواندن و انتشار یک آهنگ پاپ محقق کند. این درحالی است که اگر سراغ تعزیه خوانی برود، مسیر سختی را پیش رو دارد، برای مثال باید هم دستگاههای آوازی را بشناسد و هم در هنرهای نمایشی تبحر داشته باشد. درنهایت هم آن طور که باید، دیده نمیشود.
نهادهای متولی باید جوانهایی را که صدا و اجرای خوب دارند، شناسایی و زمینه اجرای آنها را فراهم کنند. همچنین باید برنامهها و اجراهای هنرمندان را پوشش رسانهای دهند تا این افراد به خوبی دیده شوند. الان چندسالی است که اتفاق خوبی در رسانه ملی با عنوان برنامه «حسینیه معلی» رخ داده که باعث شناسایی افراد مستعد از سرتاسر کشور شده است؛ اما از آنجایی که متولی خاصی در حوزه تعزیه وجود ندارد، اگر این افراد مستعد به دلیل مشغله کاری و تحصیلی و... نتوانند تعزیه را ادامه دهند، رها میشوند و کسی دنبالشان نمیرود. درحالی که آنها گوهرهای تعزیه هستند و میتوانند این مسیر را ادامه دهند. ازاین رو، باید کسانی که دغدغهمند هستند پای کار بیایند و تعزیه خوانان را گردهم جمع و زمینه فعالیت و حضور جوانها را فراهم کنند.
خیر! در قدیم در جلسات هفتگی تعزیه خوانان شخصی به عنوان معین البکا یا کسی که تعزیه خوانی را بلد بود، نسخ تعزیه را بازخوانی میکرد و به علاقهمندان آموزش میداد، اما این جلسات کم شده است و چیزی با عنوان کارگاه آموزشی هم وجود ندارد. الان کسانی که به تعزیه علاقه دارند، باید فیلمهای موجود از اجراهای سراسر کشور را تماشا کنند و به صورت شخصی این هنر را فرابگیرند.
قطعا آسیب زننده است، چون فردی که از طریق فیلم آموزش میبیند، نمیداند آن اجرا و روشی که یاد میگیرد، استاندارد است یا نه. شخصی که میخواهد وارد عرصه تعزیه و اولیاخوانی شود، باید دستگاههای موسیقی سنتی را بشناسد تا متناسب با متنی که در اختیار دارد، در دستگاه مشخصی کارش را اجرا کند.
وقتی این شخص از طریق تماشای فیلم اجرا، به صورت تقلیدی تعزیه خوانی را یاد بگیرد، دیگر با دستگاههای موسیقی آشنا نمیشود، چون برای یادگیری دستگاهها بی شک به استادانی نیاز است که در این حوزه تبحر داشته باشند. یا در حوزه اشقیاخوانی کسی که اجرا میکند، باید هنرهای نمایشی را نزد استادان این رشته فرا گرفته باشد. این موضوعات، مباحثی نیستند که از طریق تماشای ویدئو به درستی منتقل شوند.
قطعا رسانهها میتوانند نقش مؤثری در رونق تعزیه خوانی ایفا کنند. متأسفانه الان رسانهها فقط در ایام محرم سراغ تعزیه را میگیرند و در طول سال این هنر فراموش میشود. درحالی که احیای تعزیه با پیگیریهای دائمی محقق میشود. به نظرم تعزیه دست کم در خراسان رضوی زمانی رونق میگیرد که نهادی مشخص به آن وارد شود و چالشها و آسیب هایش را برطرف کند. البته از آنجایی که این هنر، چندبعدی است، ارگانها و نهادهای مختلفی باید برای رونق آن تلاش کنند. برای مثال انجمن نمایش استان میتواند کارگروهی برای تعزیه تشکیل دهد و افرادی را جذب کند که به تعزیه علاقه مندند.
همچنین تشکیل کمیتهای متشکل از تعزیه خوانان حرفهای و مسئولان متولی میتواند به رونق تعزیه و بهبود اجراها کمک و حتی مشکلات اقتصادی هنرمندان را برطرف کند. از سوی دیگر سوگوارههایی که سالهای گذشته در کشور برگزار میشدند و الان تعطیل شده اند، باید احیا شوند. ما در کاشمر سوگوارهای داشتیم که محل خوبی برای ارائه تعزیههای غریب و کمتراجراشده بود؛ سوگوارهای که چندین سال است به دلیل مشکلات اقتصادی و نبود پیگیریهای لازم از بین رفته است.
ما برای احیای هنر تعزیه خوانی باید دوباره سوگوارهها را برگزار کنیم، چون همین مراسمها انگیزهای هستند برای کسانی که در این عرصه فعالیت میکنند. همچنین باید مکان مناسب برای اجرای تعزیه در نظر گرفته شود. به نظرم میتوان در هر شهر حسینیهها و مساجد خاصی را به تعزیه خوانی اختصاص داد تا گروهها مکانی برای تمرین و اجرا داشته باشند.