جاده‌های جنوبی خراسان رضوی بارانی و لغزنده است (۲۹ فروردین ۱۴۰۳) بارش باران در ۱۰ ایستگاه هواشناسی سیستان و بلوچستان رکورد شکست (۲۹ فروردین ۱۴۰۳) زلزله شدید، جنوب ژاپن را لرزاند (۲۹ فروردین ۱۴۰۳) تصویب برنامه جامع مقابله با گرد و غبار برای ۱۱ استان کشور (۲۹ فروردین) آیا از نشانه‌های هک شدن گوشی تلفن همراه خبر دارید؟ دعوا و جنجال بر سر فشار آب، به قتل پیرمرد ۶۰ ساله منجر شد تغییر شغل نیمی از پزشکان عمومی در ایران! وام ازدواج؛ تدبیر قانون برای حمایت از نهاد خانواده محکومیت ۴۹ میلیاردی برای عرضه کننده برنج تقلبی در مشهد افراد ناشناس به کارشناسان اورژانس اهواز حمله کردند (۲۹ فروردین ۱۴۰۳) چگونه عروس هلندی را در هر سنی دستی کنیم؟ + عکس متهم به ۴۰ فقره سرقت در مشهد به دام افتاد (۲۹ فروردین ۱۴۰۳) خراسان رضوی، رتبه دوم چندقلوزایی کشور در سال ۱۴۰۲ نحوه مشاهده و دریافت فیش حقوقی بازنشستگان بانوی مرگ مغزی در مشهد به ۷ بیمار زندگی دوباره بخشید (۲۹ فروردین ۱۴۰۳) پیش‌بینی بارش باران تا یکشنبه هفته آینده در نقاط مختلف کشور (۲۹ فروردین ۱۴۰۳) تعرفه خدمات پزشکی قانونی سال ۱۴۰۳ اعلام شد + جزئیات آیا کبودی بی دلیل بدن خطرناک است؟ جزییات تازه از قتل ۲ جوان در جشن تولد خونین در گلمکان خراسان رضوی + عکس دفترچه انتخاب رشته آزمون دکتری سال ۱۴۰۳ منتشر شد (۲۹ فروردین)
سرخط خبرها

افزایش تبعات اجتماعی ناشی از کرونا/ فقط بی مسئولیت‌ها پروتکل‌های بهداشتی را رعایت نمی‌کنند

  • کد خبر: ۲۷۲۳۲
  • ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۰۹:۴۰
افزایش تبعات اجتماعی ناشی از کرونا/ فقط بی مسئولیت‌ها پروتکل‌های بهداشتی را رعایت نمی‌کنند
گفتگو با دکتر احمدرضا اصغرپور درباره کووید ۱۹ و ظرفیت بدل شدن آن به استیگما و اعتماد اجتماعی
علی قدیری/شهرآرانیوز - هرچه از شیوع ویروس کرونا فاصله می‌گیریم و از شدت مبتلایان و فوت‌شدگان ناشی از بیماری کووید ۱۹ کاسته می‌شود، پیامد‌های بحران کرونا در حوزه‌های مختلف بیش از پیش آشکار می‌شود و نشان می‌دهد که این بحران فراتر از حوزه بهداشت و درمان، بر جنبه‌های مختلف زندگی جمعی و اجتماعی ما سایه افکنده است.
 
یکی از پیامد‌های بحران کرونا که برخی جامعه‌شناسان و روان‌شناسان چه به‌صورت حقیقی و چه به‌صورت حقوقی درقالب نها‌د‌هایی، چون سازمان بهداشت جهانی درباره آن هشدار داده‌اند، انگ اجتماعی کرونا بر مبتلایان و خانواده‌های آنان است که حتی می‌تواند تبعات بیشتر و سنگین‌تری از خود بیماری کرونا برای افراد مبتلا درپی داشته باشد.
 
منظور از این مسئله اجتماعی، نوعی برچسب‌زنی و درنتیجه هجمه روانی و اجتماعی به مبتلایان به کروناست، به‌نحوی‌که ارتباط اجتماعی آنان با دیگر افراد جامعه را تحت‌تأثیر قرار می‌دهد و سبب تبعیض می‌شود. سازمان بهداشت جهانی سه عامل نوپدیدی و ناشناخته بودن بیماری کووید ۱۹، هراس از ناشناخته‌ها و انتقال هراس به دیگران را، عوامل پدیدآور وضعیت استیگمای اجتماعی حاصل از بیماری کرونا می‌داند. پدید آمدن وضعیت استیگما نیز خود پیامد‌های دیگری در جامعه دارد؛ نظیر پنهان کردن بیماری ازجانب مبتلایان و پرهیز از قرنطینه خانگی که خود سبب شیوع بیشتر بیماری درمیان افراد می‌شود.
 
باتوجه‌به به اهمیت موضوع، برای بررسی بیشتر، این مهم را با دکتر احمدرضا اصغرپورماسوله به بحث گذاشتیم. دکتر اصغرپور، مدیرگروه علوم‌اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد، است و تاکنون مقالات و کتاب‌های متعددی را منتشر کرده که ازجمله آن‌ها می‌توان به کتاب «اعتماد و همکاری در نوسازی شهری» اشاره کرد. مشروح مصاحبه با وی را در ادامه می‌خوانید.

اروینگ گافمن، جامعه‌شناس مطرح کانادایی، در کتاب خود «داغ ننگ: چاره‌اندیشی برای هویت ضایع‌شده» از اصطلاحی با عنوان «استیگما» یاد می‌کند. منظور از استیگما ویژگی یا صفتی است که بدنام‌کننده یا ننگ‌آور است و قدرت داغ‌زنی آن نه در ذات آن صفت بلکه در روابط اجتماعی ریشه دارد و به همین دلیل می‌توان از استیگمای اجتماعی سخن گفت. آیا بیماری کووید ۱۹ نیز می‌تواند در زندگی اجتماعی به استیگما بدل شود؟

چندان با این دیدگاه که کرونا را استیگما یا داغ تلقی کنیم، موافق نیستم. استیگما یا داغ، معمولا برای مواقعی استفاده می‌شود که یک بیماری یا موقعیتی خاص، تأثیری دائمی بر زندگی اجتماعی فرد بگذارد؛ مثلا فرض کنید اگر فردی برای مدتی در یک بیمارستان روانی بستری شده باشد، اطرافیانش مادامی‌که متوجه این واقعه شوند، هر زمانی که فرد عصبانی شود، خواهند گفت که او «روانی» است و بدین ترتیب همه‌چیز را به همان یک‌بار بستری شدن نسبت می‌دهند.
 
این در حالتی است که بسیاری از ما ممکن است عصبانی بشویم، اما چون آن سابقه بستری شدن پیشین را نداریم، آن صفت به این موقعیت تعمیم داده نمی‌شود، اما برای کرونا این‌گونه نیست و افراد می‌دانند که این بیماری زمانی که فردی را مبتلا کند، نتیجه‌اش این خواهد بود که فرد یا بهبود می‌یابد و خطر برطرف می‌شود یا در اثر بیماری فوت می‌کند. آنچه از اخبار این بیماری هم تاکنون منتشر شده است و می‌شنویم، مبنی بر این است که فرد مبتلا پس از بهبودی از بیماری، دیگر به آن مبتلا نمی‌شود و به روال عادی زندگی بازمی‌گردد و آن داغ ننگ بیماری همراه فرد نمی‌ماند و اگر در زندگی اجتماعی افراد از فرد مبتلا به کرونا و خانواده‌اش دوری می‌کنند، در جامعه ما ریشه واقعی دارد و ناشی از خطرات این بیماری است.
حتی فردِ بیمار و خانواده‌اش نیز ترجیح می‌دهند ارتباط خود را با دیگر افراد جامعه، محدود کنند تا سبب گرفتاری سایرین نشوند؛ چراکه مسئولیت سنگینی است اگر عامل انتقال بیماری به دیگران باشند. درنتیجه فکر نمی‌کنم کرونا را بتوان مصداق استیگمای اجتماعی دانست.

با این حال سازمان بهداشت جهانی هشدار داده است که باید از بارِ کلمات در شرایط کنونی آگاه باشیم و از کاربست واژگانی که جنبه سرزنش‌آمیز دارد، پرهیز کنیم؛ چراکه پیامد‌های روانی و اجتماعی خاصی را برای مبتلایان به کرونا و خانواده‌شان به‌دنبال خواهد داشت؛ مثلا این سازمان توصیه کرده است که از واژگانی نظیر «قربانیان کرونا»، «کرونایی‌ها»، «مظنونین و موارد مشکوک کرونا»، «ناقل و انتقال‌دهنده کرونا» و... را استفاده نکنیم، اما بسیاری از این واژگان را به‌کار می‌بریم. آیا استمرار استفاده از این واژگان، نیز نمی‌تواند پیامد‌های منفی در عرصه اجتماعی به بار بیاورد؟

ممکن است این اتفاق در ادامه رخ دهد، اما باید به این مسئله توجه کرد که ویروس کرونا یک ویژگی مهم دارد و اینکه مشخص نیست چه کسی ناقل آن است و چه کسی ناقل آن نیست، بنابراین همه ما ممکن است ناقل باشیم و این وضعیت منجر به یک برابری در قبال این ویروس می‌شود. درنتیجه سرزنش اجتماعی در موضوع ویروس کرونا، تنها از آن کسانی است که پروتکل‌های بهداشتی را رعایت نمی‌کنند؛ فارغ از اینکه به کرونا مبتلا شده باشند یا نباشند؛ چون این مهم مشخص نیست.
افرادی که در شرایط شیوع ویروس کرونا فاصله اجتماعی را رعایت نمی‌کنند، ماسک نمی‌زنند و دیگر توصیه‌های بهداشتی را جدی نمی‌گیرند، پتانسیل بالقوه‌ای برای تضاد اجتماعی‌اند؛ به‌خصوص در مکان‌هایی که تفاوت نگرش در قبال این موضوع وجود دارد؛ مثلا در ادارات که برخی افراد پروتکل‌های بهداشتی را رعایت می‌کنند و برخی دیگر رعایت نمی‌کنند، ظرفیت تعارض بالاست؛ چون آنانی که رعایت نمی‌کنند، متهم به بی‌مسئولیتی می‌شوند، با این حال این تضاد هم در جامعه ما احتمالا چندان جدی نیست؛ به‌عنوان مثال من از پارکی می‌گذشتم و دیدم که در سرتاسر آن، مردم خیلی راحت اتراق کرده‌اند. زمانی که نگرش عمومی این باشد که نیازی نیست پروتکل‌های بهداشتی رعایت شود، احتمالا تضاد فراگیری نیز میان افراد رخ نمی‌دهد.

شهرداری اصفهان برای رعایت اصول بهداشتی و کاهش خطر ابتلا به کرونا خاصه در بخش تفکیک زباله، اقدام به توزیع پلاستیک‌های زباله قرمزرنگ در سطح شهر کرد و از مردم خواست خانواده‌هایی که در خانه بیمار مبتلا به کرونا دارند، از این پلاستیک‌ها استفاده کنند، اما این طرح پس از چند روز به‌سبب بازخورد‌های منفی برای خانواده‌هایی که دست به این اقدام زده بودند، متوقف شد. طردشدگی خانواده‌هایی که بیمار مبتلا به کرونا دارند، در مرحله اجرایی این طرح، آیا ناشی از همان تبعات روانی و اجتماعی بیماری کووید ۱۹ نیست؟

همان‌طور که پیش‌تر گفتم، اگر افراد از مبتلایان به کرونا دوری و فاصله اجتماعی را رعایت می‌کنند، ناشی از خطر واقعی بیماری کروناست که ممکن است افراد مبتلا شوند و در اثر آن فوت کنند. درست است که به‌صورت کلی گفته می‌شود فقط ۲ تا ۳ درصد مبتلایان به کرونا فوت می‌کنند، اما درصد فوت در برخی گروه‌ها نظیر سالمندان یا افراد دارای بیماری‌های زمینه‌ای مثلا بیماری‌های قلبی درحدود ۵۰ درصد است. اگر ما نشانگانی را برای تمایز میان افراد کرونایی و غیرکرونایی اعمال کنیم، قطعا تبعیض‌هایی در قبال افراد کرونایی اعمال خواهد شد و دیگران از آن‌ها دوری خواهند کرد.
 
بعد‌ها می‌توانیم قضاوت کنیم که این دوری، اشکالی نداشته است و در قبال افراد مبتلا به کرونا این حق را داشته‌ایم که تبعیض‌هایی را اعمال کنیم یا اینکه به این نتیجه برسیم که باوجود خطر مرگ، ما این حق را نداشته‌ایم که تبعیض قائل شویم، با این‌همه بازهم ما با دو گروه مواجهیم. یک گروه، به پروتکل‌های بهداشتی توجه نمی‌کنند و خواستار لغو محدودیت‌های اعمال‌شده و شرایط خاص زندگی در وضعیت کرونایی‌اند. باید بررسی علمی و دقیق شود، اما فکر می‌کنم یکی از علل مهم آن، این باشد که برای افراد، زندگی کردن بیش از هر چیز دیگری اهمیت دارد؛ یعنی برای بسیاری از افراد زندگی حتی مهم‌تر از خطر مرگ است.
 
این شاید تناقض‌آمیز به نظر برسد، اما این عادی زندگی کردن برای بسیاری از افراد از همه‌چیز مهم‌تر است، حتی اگر منجر به مرگشان شود و این نکته خاص ایران هم نیست و تجربه جهانی این را نشان می‌دهد؛ مثلا افراد با پلیس درگیر می‌شوند برای اینکه باوجود خطر کرونا، می‌خواهند به زندگی عادی خود بازگردند. این یک گرایش اجتماعی برای حفظ روال عادی زندگی است که در برهه‌های زمانی مختلف ازجمله جنگ‌های سهمگین هم دیده می‌شود، اما گروه دوم افرادی‌اند که رویکردی عقلانی را در زندگی پیش گرفته‌اند. این افراد سعی می‌کنند تا حد امکان، فاصله‌گذاری اجتماعی و پروتکل‌های بهداشتی را رعایت کنند.
 

از یک‌سو پیامد‌های اقتصادی ناشی از خانه‌نشینی و تهدید معیشت و ازسوی دیگر همین احساس تبعیض اجتماعی و طردشدگی، گاهی سبب می‌شود مبتلایان به کرونا، بیماری خود را تا حد امکان پنهان کنند؛ یعنی به روال عادی زندگی خود ادامه دهند و منکر شوند که به کووید ۱۹ مبتلا شده‌اند. این وضعیت آیا می‌تواند شایع شود و اگر بله، چگونه می‌توان از شایع شدن آن که منجر به شیوع بیشتر بیماری می‌شود، جلوگیری کرد؟
همان‌طور که اشاره کردید، هراس از تبعیض اجتماعی و البته طولانی بودن مدت قرنطینه خانگی، برای بسیاری رنج‌آور است. شاید این تلقی وجود داشته باشد که این فرصتی است برای در خانه ماندن و استراحت بیشتر، اما این وضعیت واقعا برای برخی رنج‌آور است، با این‌همه من نمی‌دانم که این وضعیت چقدر شایع است و تعداد افرادی که بیماری خود را پنهان می‌کنند، چه میزان است. باید بررسی دقیقی صورت گیرد که آیا اکثریت به خانه می‌روند و استراحت می‌کنند یا آنکه به سر کار می‌روند و روال عادی زندگی را پیش می‌گیرند.
 

در بحبوحه شیوع ویروس کرونا، در فضای مجازی کلیپ‌هایی منتشر می‌شد از کشور‌های مختلف که برخی مبتلایان به کرونا، عامدانه وسایل و کالا‌های عمومی را آلوده می‌کردند و عامدانه در تلاش بودند تا هرچه بیشتر این ویروس را منتشر کنند. این ناهنجاری چگونه تحلیل‌پذیر است؟
به نظرم این پدیده بسیار نادر است و تنها در مواقع خاص و استثنایی، بررسی‌پذیر است؛ یعنی در شخصیت‌های ضداجتماعی. این افراد بیشتر از یک مشکل روان‌شناختی رنج می‌برند و در موقعیت‌های متفاوت به نحوی متفاوت واکنش نشان می‌دهند؛ مثلا در وضعیت عادی پیشاکرونا، این افراد قلیل در اتوبوس، صندلی‌ها را پاره می‌کنند یا در استادیوم صندلی‌ها را می‌شکنند و در وضعیت کرونایی نیز زمانی که مبتلا شوند، سعی می‌کنند دیگران را هم مبتلا کنند و خب، معتقدم که این افراد و عمل آن‌ها هرگز در هیچ جامعه‌ای یک قاعده اجتماعی نیست و تعداد آن‌ها بسیار اندک است و همان‌طور که گفتم، اختلال روان‌شناختی دارند.
 

باتوجه‌به احتمال آنکه بیماری کووید ۱۹ نیز در شرایطی ویژه همانند برخی مواقع خاص، ظرفیت آن را دارد که بدل به انگ اجتماعی شود، چه راهکاری را می‌توان در پیش گرفت تا از این وضعیت پیشگیری کرد؟ به‌عنوان مثال سازمان بهداشت جهانی برای مقابله با این وضعیت، مراقبت و همدلی اجتماعی را توصیه کرده است.
به‌سبب ویژگی‌های خاص بیماری کووید ۱۹ که نهایتا نتیجه آن در ظرف یک یا دو ماه مشخص می‌شود، افراد یا خوب می‌شوند یا فوت می‌کنند. مسائل اجتماعی و روانی مترتب بر خانواده مبتلایان نیز محدود به همین یک یا دو ماه است؛ یعنی حتی اگر کرونا بدل به یک ننگ و شرم اجتماعی هم شود، تاریخ انقضای آن همین یک یا دو ماه است و باید برای گذران آن فقط باید صبر کرد.
 
اتفاقا اگر مبتلایان از پسِ بیماری برآیند و خوب شوند، افرادی ارزشمند تلقی می‌شوند؛ چراکه در بدنشان آنتی‌بادی دارند و حتی ممکن است از آن‌ها دعوت شود برای کمک به روند درمان دیگر بیماران، خون اهدا کنند و از آنتی‌بادی آنان استفاده کنند و خب آن‌هایی هم که فوت کرده‌اند، دیگر ماجرا برایشان به پایان رسیده است و درگیر انگ اجتماعی تلقی نمی‌شوند. ضمن آنکه در موضوع کرونا برخلاف دیگر بیماری‌ها یا اختلالات، مردم خود مقصر دانسته نمی‌شوند و به‌جای آنکه از جانب دیگران مجرم و متهم تلقی شوند، قربانی و مظلوم تلقی می‌شوند و به همین دلیل در درازمدت برای افراد درگیر با کرونا، مشکل خاص اجتماعی‌ای بروز پیدا نمی‌کند که نیاز به اقدام خاصی برای مقابله با آن باشد.
 

حتی افرادی که در زمان شیوع ویروس کرونا پروتکل‌های بهداشتی را رعایت نکردند و مثلا به سفر رفتند و به ویروس کرونا مبتلا شدند، نیز نباید مقصر دانسته شوند؟
اگر افراد دست به اقدامات خاص و عجیبی در شرایط کرونایی نظیر آنچه اشاره کردید، بزنند، چرا باید مقصر دانسته شوند. اما به‌صورت کلی افراد در جامعه اقدامات و اعمال خود را توجیه‌پذیر جلوه می‌دهند، به‌گونه‌ای‌که صاحب حق تلقی شوند؛ مثلا اگر افراد در این شرایط به مسافرت بروند، سفر خود را برای دیگران به نحوی توجیه می‌کنند و می‌گویند این سفر ضروری و ناشی از یک گرفتاری بوده است، حتی اگر افراد به سفر تفریحی هم بروند، آن را این‌گونه توجیه می‌کنند که حال روحی خانواده‌شان خوب نبوده است و مجبور بوده‌اند به این سفر بروند. همچنین مشخص نمی‌شود فرد مبتلا به کرونا در کجا و به چه علت مبتلا شده است؛ در سفر به کرونا مبتلا شده است یا در محیط کار یا در هنگام خرید ضروریات خانه؟ این یکی دیگر از ویژگی‌های کروناست که امکان قضاوت مبتلایان به بیماری را دشوار می‌کند.

با توجه به پتانسیل تعارض در جامعه ناشی از بحران کرونا که پیش‌تر اشاره شد، آیا فکر می‌کنید کرونا درکنار سایر عوامل، منجر به تشدید بی‌اعتمادی اجتماعی خاصه در روابط بین‌فردی می‌شود یا اینکه حتی می‌تواند فرصتی برای بازتولید اعتماد اجتماعی باشد؟

من فکر نمی‌کنم که کرونا سبب تشدید تضاد‌ها شود. علت آن‌هم این است که یک مشکل مشترک، موجب همدلی بیشتر در جامعه می‌شود؛ البته معتقدم این در سطح کلان رقم خواهد خورد و در سطح خُرد، شاهد تضاد‌ها و تعارض‌هایی خواهیم بود. اگر به‌جای دیدگاه منفی با نگرشی مثبت وضعیت کنونی را ببینیم، متوجه می‌شویم که باوجود تعطیلی ادارات و سازمان‌ها در ماه گذشته یا سختگیری‌ها و محدودیت‌های کنونی که نتایج مختلفی دارد، ازجمله تأخیر در تحقق امور و درخواست‌های مردم، اعتراض‌های گسترده‌ای رقم نخورده است.
 
درواقع ما شاهد شورشی علیه محدودیت‌های اعمالی دولت نیستیم. حال آنکه اگر این تأخیر‌ها در خدمت‌رسانی در وضعیت عادی اتفاق می‌افتاد، اعتراض‌های گسترده‌ای به‌دنبال آن پیش می‌آمد. مردم قبول کرده‌اند که در شرایط ویژه با مشکلی مشترک مواجهند و باید با یکدیگر همدلی کنند. در سطح کلان، میزان همدلی از میزان تعارض در جامعه، بسیار بیشتر است. اما در سطح خُرد اگر تعاریف دقیق نشود، احتمال تعارض وجود دارد؛ مثلا اگر در محیط عمومی مترو صراحتا گفته شود که استفاده از ماسک برای همه اجباری است، اما به خود مردم واگذار شود که برخی ماسک بزنند و برخی نزنند، احتمال تعارض را افزایش می‌دهد و مردم با هم درگیر می‌شوند.
 
شفافیت و روشن کردن قاعده‌ها ازجانب دولت، می‌تواند تا حد زیادی راهگشا باشد؛ چراکه به لطف این مشکل مشترک، تا حد زیادی اقتدار دولت افزایش یافته است و حرف‌شنوی عمومی از این نهاد، حداقل در موضوع کرونا بسیار فراگیر است.
گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->