رعنا جاوید | شهرآرانیوز؛ با همان سرعتی که در سراشیبی پیرشدن افتادهایم، باید سرعت بهبود شرایط برای دوران سالمندی را هم تندتر کنیم، این درحالی است که گروه سالمندان جامعه را به فراموشی سپردهایم. شاید اولویت را گذاشتهایم روی موضوعات دیگر، آن هم در شرایطی که اکنون جمعیت سالمندان کشور به ۱۰ میلیون نفر رسیده است و تخمینها از افزایش دوبرابری آن تا سال ۱۴۲۰ و سه برابرشدنش تا سال ۱۴۳۰ خبر میدهد؛ اتفاقی که در دنیا در طول یک قرن رخ میدهد.
موضوع فقط پیرشدن ناگزیر عدهای از جمعیت نیست، بلکه چالش اصلی افزایش خودبه خودی تعداد بیماران مزمن، نیاز به مراقبتهای دائمی و ویژه و اداره زندگی کسانی است که یا هیچ درآمدی ندارند یا با حقوق مستمری باید ازعهده هزینههای زندگی و درمان خود برآیند.
در شرایطی که سن بازنشستگی حدود ۵۲ سال است و سن امید به زندگی به هفتادو شش سالگی رسیده است، ورود به دنیای سالمندی یک سوم افراد جامعه در دورانی خواهد گذشت که هیچ برنامه دقیقی برای آن وجود ندارد. در این گزارش، مراقبت از این جمعیت به کمک خانههای سالمندان را بررسی کردهایم، اما آن قدر اماواگر در پس آن نهفته است که نمیشود به آن هم امید چندانی داشت.
اگر از خانههای سالمندان سخن میگوییم، با استناد به پیش بینیهایی است که نشان میدهد بهترین مکان زندگی ایمن برای دوران سالمندی خواهد بود. در دو دهه گذشته به طور تقریبی پنج فرزند از یک سالمند مراقبت میکردند، اما بررسیها میگوید در سالهای پیش رو این عدد به کمتر از دو فرزند و در مدت زمان کوتاهی به نقطهای خواهد رسید که سالمندانی که بسیاری از آنان مطلقه یا بدون فرزند هستند، در تنهایی زندگی شان را سپری خواهند کرد.
حال تفاوتی نمیکند که سالمند حقوق بگیر باشد یا بدون درآمد، سن که از حدی میگذرد، دغدغه نگهداری و مراقبت، مهمترین چالشی است که هم به سراغ اطرافیان و نزدیکان میآید و هم دولت. برای سالمندی که متارکه کرده است، بدون فرزند و خانواده است یا اعضای خانواده اش مهاجرت کردهاند، بهره مندی از پرستار و مراقب یا اقامت در مراکز سالمندان، ضرورتی حیاتی است؛ اتفاقی که اکنون هم میافتد. از روی نامهای متعددی که در اینترنت منتشر شده است، سری به دو مرکز نگهداری از سالمندان میزنم.
البته قبل از آن با مراکز تماس میگیرم. امکان حضور افراد عادی و مشاهده شرایط تا قبل از ظهر مهیاست. مرکز اول، یک خانه ویلایی و قدیمی با یک حیاط بزرگ است. مدیر داخلی شرایط خانه را توضیح میدهد و مرا ازمیان سالمندانی که روی مبلهای سالن نشستهاند، عبور میدهد تا اتاقها را نشانم بدهد.
ساختمان دو طبقه دارد و هر گوشهای از فضا را به اتاقی تبدیل کردهاند که چند تخت داخلش جا میگیرد. طبقه بالا فضای بزرگتر و به روزتری دارد. مدیر داخلی میگوید: این اتاقها جمعیت کمتر و شهریه بیشتری دارد که از ماهی ۳۵ میلیون تا ۵۵ میلیون تومان متغیر است.
ماهی ۵۵ میلیون تومان؟ این پرسش را من با تعجب میپرسم؛ چون شهریه اتاقهای پایین به گفته او، ماهی ۲۵ میلیون تومان است. او ادامه میدهد: به هرحال عدهای از سالمندان توانایی مالی بهتری دارند و تمایل دارند در اتاقی با تخت کمتر یا به تنهایی اقامت داشته باشند. این امکانات مختلف را تعیین کردهایم تا همه افراد را راضی کنیم. برای خیلی از خانوادهها داشتن امکانات برای سالمندشان مهم است؛ غذاهای ویژه تر، مراقبتهای پزشکی خصوصی و خلاصه هرچه که رضایت بیشتری برای سالمند فراهم کند تا خانواده خیالش راحت باشد.
ازآنجاکه شهریه چند مرکز دیگر را هم پرسیده بودم و آنها از مبلغ ماهی ۲۰ میلیون صحبت کرده بودند، دلیل زیاد بودن شهریه را از مدیر میپرسم و او توضیح میدهد: در مرکز ما یک پزشک، مقیم است و برای همین خدمات تخصصیتر انجام میشود، اما مراکز دیگر درنهایت هفتهای یک بار پزشک حضور دارد. حضور در منطقه مرفه شهر و امکانات داخلی هم در تعیین شهریه دخالت دارد.
امکاناتی که آنها برای سالمندان درنظر گرفتهاند، مبالغ متعددی را شامل میشود. در ابتدای حضور سالمند در خانه باید ۵ میلیون تومان واریز شود که برای ویزیت و چکاپ اولیه است. اگر سالمند، پزشک متخصص مشخصی در بیرون از خانه دارد که هرماه باید به او مراجعه کند، عوامل مرکز وظیفه رفت وآمدش را برعهده میگیرند، اما برای هربار رفتن و آمدن باید هزینه میلیونی واریز شود. این امکانات برای سالمندانی است که حال عمومی خوبی دارند و تقریبا مستقل هستند، اما برای سالمندان بستری، مبتلا به آلزایمر یا بیماریهای مزمن باید هزینه بیشتری بپردازید؛ زیرا نیازمند یک یا چند مراقب و پرستار مداوم هستند.
قبل از اینکه از خانه سالمندان خارج شوم، یک مادر و دختر کوچکش وارد مجموعه میشوند. برای ملاقات سالمندشان آمدهاند. زن جوان میگوید: پدرشوهرم سکته مغزی کرده و چند ماه است در بستر افتاده. سه ماه است که او را به اینجا آوردهایم. اغلب اعضای خانواده همسرم، مهاجرت کردهاند و هیچ کس امکان مراقبت از او را ندارد. اینجا برایش خیلی بهتر است. نه نگران زخم بستر هستیم و نه نگران سروکله زدن با پرستارانی که به خانه میآیند و با آن هزینه زیاد دردسر درست میکنند.
به نظر او شهریه کنونی خانه سالمندان زیاد است، اما نگهداری در منزل هم همین قدر هزینه دارد: «دو ماه بعد از سکته پدرشوهرم برایش پرستار گرفتیم؛ دو نفر که هرکدام شیفت دوازده ساعته داشتند. چون پرستار بودند و خدمات مراقبتی انجام میدادند، حقوقشان ماهی ۱۵ میلیون تومان بود، علاوه بر خوردوخوراکشان، با این همه باز هم باید به آنها سر میزدیم و خریدها یا کارهای دیگر را انجام میدادیم. درنهایت بعد از مدتی پرستارها خسته میشدند و میرفتند. برای خیلی ها، خانه سالمندان جای بهتری است، به این شرط که بتوانند شهریه بدهند».
در مسیر رفتن به سوی یک خانه سالمندان دیگر، حساب وکتاب میکنم. اگر قرار باشد به طور مثال ماهی ۳۰ میلیون تومان پرداخت کنی، بدون اینکه سالمند هزینه خاص دیگری داشته باشد، خانواده یا سالمند باید برای یک سال حدود ۳۶۰ میلیون تومان هزینه کند.
اوضاع خانه سالمندان دیگر کمی بهتر است. شهریه حدود ۲۰ میلیون تومانی دارد و بقیه هزینههای درمان و حضور پزشک حدود یک میلیون تومان است. آنجا هم قیمت اتاقها چندمیلیونی تفاوت دارد. فضای خانه درمجموع کوچکتر است و در هر اتاق بین سه تا شش سالمند نشستهاند یا استراحت میکنند.
آقایی حدود پنجاه ساله کنار یک سالمند زیر سایه بان حیاط نشسته است. پدر بلند صحبت میکند و پاسخهای درستی به حرفهای پسرش نمیدهد. مرد میان سال میگوید: من مقیم یکی از کشورهای اروپایی هستم. سال گذشته مادرم فوت کرد و بعد از آن پدرم را که آلزایمر داشت، به خانه سالمندان آوردم. هربار که به ایران میآیم، به او سر میزنم.
برای او که به قول خودش به یورو درآمد دارد، پرداخت هزینه ریالی هیچ مشکلی ندارد و تنها کیفیت مراقبت، مهم است، اما چه تعداد از خانوادههای سالمندان چنین توانایی مالی دارند که برای والدین خود کنار بگذارند؟ درحالی که با این اوصاف، هزینه نگهداری یک سالمند، بیشتر از درآمد عمده افراد شاغل در جامعه است که با حقوق پایه نزدیک به ۱۱ میلیون تومان کار میکنند. درشرایطی که حتی اگر سالمند یا اطرافیانش بخواهند از پرستاری در منزل استفاده کنند، بازهم هزینههای آن چیزی بین ۷ تا ۳۰ میلیون تومان است و اینها جدا از هزینههای درمان، توان بخشی و معیشت اوست.
اکنون با استناد به آمار و پژوهشها و با درنظر گرفتن افزایش سریع جمعیت سالمندان در کشور، درکنار مسائلی مانند کاهش تمایل به ازدواج، کاهش فرزندآوری و اصرار به تک فرزندی، لازم است که از همین امروز تدابیر جدی برای چالش نگهداری از سالمندان در سالهای آینده اندیشیده شود؛ به زودی دهه پنجاهیها و شصتیها به جرگه سالمندان خواهند پیوست، درحالی که ساختارهای کشور برای این تغییر آماده نیست.
تقویت منابع بیمه مراقبتی، تعریف شغل مراقب سالمند، توسعه مراکز نگهداری موقت سالمند، بازنشستگی پلکانی و اختصاص بودجه برای هزینههای مراقبتی سالمندان، از ابتداییترین اقداماتی است که باید همین حالا برای انجامش آستین بالا بزنیم.
اینها را درحالی یادآوری میکنیم که به گفته علی اصغر رضایی، رئیس کانون بازنشستگان تأمین اجتماعی استان، ۷۲ درصد بازنشستههای تأمین اجتماعی حداقل حقوق بازنشستگی را دریافت میکنند که امسال به حدود ۱۳ میلیون تومان رسیده است: «تعداد زیادی هم بازنشسته داریم که به دلیل سوابق کاری متفاوت، از ۲ میلیون تومان و همین حدودها حقوق میگیرند که بسیار ناچیز است، درحالی که خط فقر مبلغی بیش از ۳۰ تا ۴۰ میلیون تومان است».
وقتی قرار است درباره تأمین هزینههای دوران سالمندان بگوید، برای وضعیت آنان اظهار تأسف میکند: «همین حالا تعداد بسیار زیادی سالمند در این شهر داریم که حداقل بگیر هستند و نمیتوانند از عهده هزینههای عادی زندگی خود برآیند، چه برسد به آینده و برنامه ریزی برای آن. ما بر فرهنگ مراقبت از سالمند درکنار خانواده تأکید میکنیم، اما اگر به هردلیلی مجبور شوند، چطور راهی خانه سالمندان شوند وقتی که توان پرداخت هزینههای آن را ندارند؟ جمعیت ما در حالی به سوی سالمندی میرود که از حداقل حمایتهای قانونی برخوردار نیست».
به گفته او در همه دنیا برای دوران سالمندی افراد جامعه، پیش بینیهای بیمهای و درمانی درنظر گرفته شده است، اما در کشور ما چنین نیست: «سالمندی، نقطه شروع بیماریهای مزمن است و یک دغدغه همه سالمندان، داشتن بیمه تکمیلی است. سرانه هرفرد برای داشتن بیمه تکمیلی حدود ۲ میلیون تومان میشود، اما چون سالمند ما توان پرداخت چنین پولی را ندارد، سقف تعهدات را کاهش دادیم و به ماهی ۴۵۰ هزارتومان رساندیم و از آن سو بخش زیادی از تعهدات از دست رفته است».
رئیس کانون بازنشستگان تأمین اجتماعی استان یادآوری میکند: وقتی سالمند هفتادساله ما هنوز کار میکند، یعنی هیچ آیندهای برای خود متصور نیست؛ زیرا درحال تأمین زندگی خود و فرزندانش است. اگر قصد مدیریت آینده سالمندان را داریم، باید از همین امروز همه چیز تغییر کند.
رضایی این نکته را هم اضافه میکند که مجلس و حاکمیت ما از بدنه کارشناسی واقعی برخوردار نیست؛ قانون را برای امور روزمره تصویب میکنند نه طوری که نگاه به سرنوشت و تأمین زندگی شهروندان داشته باشد. ما هم در کانون، کاری جز بیان مشکلات و طرح مسئله نمیتوانیم انجام بدهیم.
به همه دلایلی که گفته شد و میدانیم، درنهایت مراکز مرتبط با نگهداری و مراقبت از سالمندان، بهترین گزینه برای حفظ سلامت این گروه سنی هستند، اما تورم و مشکلات مالی روی این بخش هم اثرگذار است.
هم زمان با پیرشدن جمعیت، هم شهریهها گرانتر خواهد شد و هم تعداد مراکز، کمتر خواهد شد. بنا بر آمارهای اداره کل بهزیستی، جمعیت سالمندان استان اکنون شامل ۳۴۵هزار مرد و ۳۴۸هزار زن است و این آمار، ما را در رتبه بیستم کشور جای داده است. اما این جایگاه میتواند خیلی زود تغییر کند و ما را به رتبههای بالاتر برساند، درحالی که همین حالا هم تعداد مراکز مراقبتی محدود هستند.
به گفته مهدی برجی، مدیرکل بهزیستی استان، اگرچه در سالهای اخیر رویکردها تغییر کرده است و خانههای حمایتی به مراکز شبانه و روزانه سالمندان اضافه شدهاند، اما تعدادشان به سرعت رو به افزایش است. او درباره تعداد مراکز میگوید: در مشهد بیست مرکز شبانه روزی نگهداری از سالمند با حدود ۷۸۰ سالمند مقیم و یک خانه حمایتی سالمندان داریم. خانههای حمایتی با حضور ۱۰ سالمندی برپا میشود که توان اداره خود را دارند. در شهرستانهای دیگر استان، دوازده خانه حمایتی برپا شده است.
به گفته او درمجموع ۱۳۰ نفر در این خانهها زندگی میکنند و درصورتی که از بهزیستی و دستگاه قضایی معرفی نامهای مبنی بر نداشتن هیچ خانوادهای داشته باشند، شهریه نمیدهند، اما دیگر سالمندان باید شهریه بپردازند.
وقتی اسم شهریه میآید، درباره آن توضیح میدهد: شهریهای که در مراکز سالمندان دریافت میشود، مصوبه هیئت وزیران است. شهریه تعیین شده برای مراکز بین ۱۲ تا ۱۶ میلیون تومان است، اما برای انتخاب آن، دهک اقتصادی سالمند درنظر گرفته میشود. اگر دهک یک تا سه باشد، شامل همان حداقل شهریه میشود. درعین حال این مبالغ، شهریه کشوری است و برای اتاقی با پنج تا شش سالمند تعیین شده و تورم را در شهرهای مختلف درنظر نگرفته است. بدیهی است که هزینههای یک مرکز در مشهد بسیار بیشتر از مرکزی در شهرستانی کوچک است. این یکی از مهمترین مشکلات ماست که به آن اعتراض هم کردهایم.
مدیرکل بهزیستی استان به یارانهای اشاره میکند که بهزیستی به سالمندان نیازمند میدهد: «یارانه ما به سالمندان، بسته به اینکه خانوادهای دارند یا خیر، بین ۸ تا ۱۰ میلیون تومان است که به دهک یک تا ۳ تعلق میگیرد».
برجی این نکته را هم اضافه میکند که هرسال به تعداد سالمندان نیازمند به مراکز نگهداری اضافه میشود، اما به عدد مراکز خیر. در سه سال گذشته تنها یک مرکز شبانه روزی سالمندان در مشهد دایر شده است؛ زیرا این موضوع به بخش خصوصی برمی گردد و باید برای افراد صرفه اقتصادی داشته باشد، آن هم در شرایط بی ثبات مالی جامعه. اگر به تعداد مراکز اضافه نشود، برای نگهداری سالمندان به شدت دچار مشکل خواهیم شد.
او تنها راه نجات از این مشکل را کمک خیران و سازمانهای مردم نهاد میداند: «باوجود هزینههای ناچیز زندگی در شهرستان ها، در آن مناطق خیریهها وارد موضوع نگهداری از سالمندان شدهاند، درحالی که در مشهد تاکنون هیچ خیریهای در این باره همکاری نکرده است. درحال حاضر برخی سالمندان نیازمندِ خود را به شهرستانهای نیشابور و سبزوار ارجاع دادهایم که با حداقل هزینه پذیرش شوند.
هرچند که از خانواده خود دور میشوند، اما به دلیل کاهش هزینهها و کیفیت مراقبت، راضی هستند. ما به وجود و افزایش مراکز نگهداری از سالمندان نیاز داریم؛ زیرا مراکز کنونی ظرفیتشان تکمیل شده است و نمیتوانیم سالمندان متقاضی را تا همیشه در نوبت نگه داریم، اما دولت چارهای برای این مشکل ندارد و تنها راه، هموار کردن ورود خیران به این حوزه است».
بهترین روش نگهداری و حفظ عزت و طول عمر سالمند، ماندن در خانه و زندگی درکنار عزیزانش است، اما این قانون همیشه پایدار واجراشدنی نیست. به همین دلیل از همین حالا هم معلوم است که نگهداری از سالمندان این شهر به زودی به عنوان یک چالش بزرگ اقتصادی و اجتماعی مطرح خواهد شد. این یک چالش چندوجهی است که هم خانواده و سالمند و هم جامعه و دولت را درگیر کرده است و درصورت مدیریت نشدن میتواند تبعات جبران ناپذیری برای کشور به دنبال داشته باشد.
کمبود یا توزیع نامناسب نیروی انسانی متخصص، کاهش تعداد پزشکان، پرستاران و نیروهای ارائه دهنده خدمات، ضعف دانش و مهارت مراقبت از سالمندان و کم شدن تعداد اعضای خانواده، سالمندان را در این جامعه، تنها و بدون مراقب خواهد گذاشت.
***
۱۰ میلیون نفر
جمعیت سالمندان کشور
۵۰ درصد
سالمندان بدون هیچ پوشش حمایتی
۶۹۳ هزار نفر
جمعیت سالمندان خراسانرضوی
رتبه ۲۰
جایگاه سالمندی استان در کشور
۲۰ مرکز
شبانهروزی فعال سالمندان در مشهد
یک مرکز
خانه سالمندان فعال در مشهد