به گزارش شهرآرانیوز، جلسه دادگاه با ریاست غلامرضا جواهری رئیس شعبه یک دادگاه کیفری استان تهران و مستشاران ابراهیم گل سفید و احسان شیخ الحکمایی و با حضور متهم، خانواده اولیای دم و وکلای طرفین برگزار شد.
نماینده دادستان با دستور رئیس دادگاه در جایگاه قرار گرفت و کیفرخواست پرونده را قرائت کرد.
محمدرضا گائینی نماینده دادستان اسلامشهر در جایگاه قرار گرفت و درباره متهم پرونده گفت: متهم متولد سال ۱۳۷۲ و فاقد محکومیت موثر کیفری و دارای وکیل تعیینی با نام وکیل پایه یک دادگستری داوود کرمی است.
وی ادامه داد: مباشرت در قتل عمد زن مسلمان در ماه حرام، مخفی کردن جسد مقتوله، تخریب عمدی اموال شامل دو عدد گوشی تلفن، کیف و مدارک مقتوله به ارزش ۱۵۰ میلیون تومان عناوین اتهامی متهم است.
نماینده دادستان اسلامشهر اظهار کرد: پرونده ابتدا با عنوان مفقودی و سرقت ثبت شده بود، اما بعد عناوین اتهامی با توجه به اقدامات مجرمانه تغییر یافت.
گائینی با اشاره به تشکیل پرونده شخصیت برای متهم، افزود: متعاقب گزارش پزشکی قانونی علائم و سابقه اختلال روانی ندارد.
وی گفت: با توجه به مجموعه ادله و مستندات موجود، گزارش پلیس آگاهی، اظهارات مطلعین، گزارش معاینه جسد، علت فوت آسیب به قلب، گواهی پزشکی قانونی در خصوص صدمات، گزارش بررسی صحنه جرم و اقرار صریح متهم در مرحله جلسات تحقیقات مقدماتی و کیفیت ابراز شده و قصد متهم در ارتکاب قتل عمده، محکومیت مشارالیه مورد استیفا است.
نماینده دادستان اسلامشهر اضافه کرد: اولیای دم مطابق گواهی انحصار وراثت صادره پدر و مادر مقتوله هستند که ضمن حضور در شعبه بازپرسی شکایت خود را ثبت و مطالبه قصاص و دیه صدمات غیر مسری در فوت را دارند.
پس از آن مادر مقتوله با اجازه قاضی پرونده در جایگاه قرار گرفت و در حالی که گریه امان او را بریده بود گفت: من مادر الهه هستم؛ مادری که ۲۴ سال برای فرزندش زحمت کشید، او برای کمک به خانواده پدری که در غربت کارگری میکرد و برادر مریضش آرش هشت سال سر کار رفت.
وی ادامه داد: آرش برادر الهه ۱۴ سال است که بیمار است و در این دو ماه فقط سراغ خواهرش را میگیرد.
مادر مقتوله اظهار کرد: این قاتل زندگی بچه مرا و خانواده ما را نابود کرد؛ ۱۲ روز نخوابیدم و در خیابانها و بیابانها تشنه و گرسنه دنبال او گشتیم، حتی نتوانستم او را در آغوش بگیرم.
وی اضافه کرد: دخترم با شرف بود و دنبال لقمه حلال بود. من دو دختر شیرزن تحویل جامعه دادم. تمام هدف الهه این بود که بتواند برای درمان برادرش و کار درمانی او پول جور کند. زحمت میکشید و هیچ وقت به مال کسی دست درازی نکرد و گوشی را برای کار خریده بود.
مادر مقتوله چند بار از دادگاه درخواست قصاص متهم در ملاء عام را داشت و تاکید کرد: با اعدام او در ملأ عام میخواهم تا عبرتی برای جامعه باشد.
پس از آن رئیس دادگاه از پدر مقتوله به عنوان اولیای دم خواست تا درخواست خود از دادگاه را مطرح کند.
پدر مرحومه الهه حسین نژاد گفت: تقاضای قصاص در ملأ عام را دارم تا عبرت برای دیگران شود و هیچ خانوادهای حال ما را تجربه نکند.
پس از آن با دستور قاضی جواهری وکیل خانواده الهه حسیننژاد در جایگاه قرار گرفت و گفت: براساس محتویات پرونده، اقرار صریح متهم، گزارش پزشکی قانونی، گزارش کارشناسی صحنه جرم، مکاتبات مخابراتی، آثار خون روی صندلی جلو و عقب خودروی متهم و اقرار بیچون و چرای متهم به قتل عمد با ضربات چاقو و تلاش در اخفای جسد، کوچکترین تردیدی در عمدی بودن قتل باقی نمیماند.
امیر حافظ سلیمانی افزود: مرحومه حسیننژاد دختری جوان، مسلمان، اهل دیانت، تحصیلکرده و با آیندهای روشن بود که با نهایت قصاوت با انگیزهای فرومایه و با خشونتی فراتر از تحمل وجدانی انسانی در ماه حرام به قتل عمدی رسیده است.
وی با اشاره به مواد ۲۸۹ و ۲۹۰ قانون مجازات اسلامی، اظهار کرد: نوع جنایت ارتکابی از مصادیق بارز قتل عمد محسوب میشود و با عنایت به بند الف ماده ۳۸۱ مجازات آن قصاص نفس است.
وکیل اولیای دم اضافه کرد: پدر و مادر مقتوله صاحبان حق قصاص هستند و به موجب حق مسلم شرعی و قانونی به صراحت اعلام میکنیم که خواسته قطعی موکلان اجرای حکم قصاص نفس در ملاعام است.
وی تاکید کرد:این خواسته صرفاً برای التیام دلهای سوخته ما نیست بلکه برای احیای حیثیت خون ریختهشده و برای اجرای عدالت و برای بازدارندگی از تکرار چنین جنایت وحشیانهای در جامعه اسلامی است.
سلیمانی تصریح کرد: جنایت حاضر نه در خفا و لحظه جنون بلکه با عمد و برداشتن چاقو با انتقال جسد و قصد ربایش تلفن همراه و سلب حیات صورت گرفته است.
وکیل اولیای دم گفت: متهم با اقداماتی همچون معدومسازی تلفن همراه نشان میدهند که تمام ظرفیتهای مجرمانه خود را برای پنهانکردن جرم استفاده کرده و براساس مستندات و مدارک و نیز اقرار قتل عمدی و تحقیقات پلیس و بازسازی صحنه جرم کاملا محرز است که رکن مادی و روانی قتل عمدی از سوی متهم پرونده رخ داده است بنابراین درخواست قصاص در ملاء عام را دارم.
دومین وکیل اولیای دم نیز در جایگاه قرار گرفت و گفت: با وقوع این قتل وضعیتی ایجاد شده که آثار روانی آن زیاد است و اولیای دم درخواست اشد مجازات و قصاص در ملا عام را دارند و بر اجرای حکم قصاص در ملا عام تاکید داریم.
در ادامه جلسه دادگاه، متهم با دستور قاضی برای ارائه دفاعیات خود در جایگاه قرار گرفت.
قاضی با قرائت اتهامات انتسابی و برای تفهیم اتهام به متهم، گفت: بر اساس محتویات پرونده علت فوت مقتوله آسیب به قلب بوده است همچنین گزارش پزشکی قانونی؛ تو (متهم) را دارای اختلال بارز روانپزشکی ندانسته است، در اینباره چه میگویی؟ ضمن اینکه نتیجه آزمایش روانگردان از متهم نیز انجام و چیزی پیدا نشده است، از خود چه دفاعی داری؟
متهم در حالی که گریه میکرد، گفت: حرفی ندارم؛ دفاعی ندارم. نباید میشد؛ شد.
وی با اشاره به مشکلات خانوادگی و طلاق همسرش ادامه داد: مرتب به خرم آباد رفت و آمد داشتم، مادر زنم در زندگی ما دخالت میکرد ولی من زنم را دوست داشتم. خواهرزنم که طلاق گرفته بود به من گفت تو را جادو کردیم تا بلایی سرت بیاوریم.
متهم ادامه داد: پسرخاله زنم هم گفت تو را جادو کردند، برو در یکی از شهرهای استان لرستان و آن جا جادو را باطل کن، من به تهران آمدم و چند روز پیش پسرخالهام در نواب ماندم، روز حادثه پسرعمویم که در اسلامشهر ساکن است برای شام من را دعوت کرد، من هم گفتم اسنپ کار میکنم بعد میآیم، آن روز ۱۰ مسافر اسنپ داشتم، در خیابان انقلاب بنزین زدم و بعد به سمت ترمینال آزادی رفتم و مسافرم را پیاده کردم، میخواستم از سمت میدان آزادی به اسلامشهر بروم و حدود ۲۰ دقیقه برای مسافر سمت زیرگذر توقف کردم که افسر پلیس گفت برو آنطرف، اگر به من نگفته بود برو شاید مسافر دیگری به من میخورد، وقتی جابهجا شدم الهه آمد ۲۰ دقیقه آنجا بودم، او سوار شد، منتظر مسافر دیگری بودم که الهه گفت بیا برویم من حساب میکنم.
متهم درباره آن لحظات همچنان با گریه و در حالی که برخی جملات نامفهوم بود، ادامه داد: الهه صندلی عقب ماشین نشسته بود، آمد جلو نشست و من راه افتادم، در آزادگان جنوب بودیم، او داشت ویس گوش میداد که پرسیدم کیست و سر این موضوع درگیری شد.
در این هنگام قاضی گفت: درباره قتل توضیح بده.
متهم جواب داد: من روی ویس حساس هستم، حتی زنم ویس میگذاشت، ناراحت میشدم، الهه گفت چرا عصبانی هستی، گفتم با همسرم مشکل دارم؛ عصبانی شدم، آن لحظه یاد همسرم افتادم.
قاضی جواهری از متهم پرسید: چند ضربه به مقتوله زدید؟
متهم پاسخ داد: فکر میکنم دو ضربه یا یک ضربه نمیدانم.
قاضی جواهری از متهم پرسید: قتل عمد را قبول دارید؟
متهم پاسخ داد: نه
قاضی به متهم گفت که تخریب اموال را توضیح دهید.
متهم پاسخ داد: من فکر کردم گوشی فرد دیگری است، آخرین روز فهمیدم گوشی الهه است و آن را پرت کردم، من گوشی نمیخواستم، به اندازه کافی پول داشتم، نیاز به دزدیدن گوشی نداشتم، من گوشی، ماشین و مال دارم، دوربینهای ترمینال را چک کنید من از ترسم در آخرین روز گوشی را به ترمینال بردم و آنجا انداختم.
قاضی از متهم خواست درباره مخفی کردن جسد توضیح دهد.
متهم گفت: بعد از درگیر شدن با او ۲۰ دقیقه زیر پل قائمیه ایستادم؛ با گوشی نزدیکترین بیمارستان را جستوجو کردم؛ میخواستم او را به بیمارستان ببرم، آن لحظه عصبانی شدم، جنون گرفتم؛ خانمم جلوی چشمم آمد.
او در حالی که گریه میکرد، گفت: من با این جوانی که مادر دارد، خانواده دارد، چه کردم... چه کسی راضی میشود این اتفاق بیفتد، خدایا این اتفاق چرا افتاد، چرا آن لحظه هیچ کسی از من نپرسید چه میکنی چه شده چرا اینجا ایستادی، من ترسیده بودم، من اصلا او را نمیشناختم چرا این اتفاق برای من افتاد.
قاضی جواهری درباره ایراد صدمات غیرمسری و غیر موثر در فوت براساس پزشکی قانونی از متهم پرسید که او گفت: من با عصبانیت زدم نمیدانم یک یا دو ضربه زدم.
متهم افزود: به برادر بزرگم گفتم؛ به آبیک قزوین رفتم، اما در راه لاستیک ماشین پنچر شد، نمیتوانستم ادامه دهم مجبور شدم به تهران برگشتم؛ این حکمتی بود. هیچ کسی راضی نمیشود که قتل کند. پدرش اگر میخواهد مرا بزند، هر کاری دوست دارد انجام دهد.
در ادامه جلسه دادگاه، داوود کرمی وکیل تعیینی متهم در جایگاه قرار گرفت و ضمن احترام و ادای تسلیت به خانواده مقتوله گفت: به اولیای دم تسلیت میگویم و نکاتی که در دادگاه بیان میکنم از منظر مباحثه حقوقی است، نکته اول اینکه در مباشرت در قتل عمدی با توجه به محتویات پرونده که متهم اقرار به نوع رفتار ارتکابی دارد این اعتراف صریح عامل موثری در روشن شدن پرونده است.
وی ادامه داد: متهم به گواه پرونده انگیزه مالی نداشته و قصد قبلی هم نداشته است، شاید بشود گفت حسابگری عقلایی که باید هزینه و فایده جرم را بکند در این فرد با توجه به محتویات پرونده مفقود است.
وکیل متهم اظهار کرد: به نظر میرسد متهم تحت یک فشار روانی این کار را کرده و شرایط عقلایی نداشته است، به نظر میرسد او قوه تمیز به معنای توانایی فهم و درک رفتار ارتکابی نداشته است.
کرمی افزود: درباره تشخیص و تایید قوه تمیز که پزشکی قانونی عنوان کرده است، من درخواست جلب نظر هیات کارشناسی دارم تا ابهامات موجود در پرونده رفع شود.
وی درباره جرم اخفای جسد گفت: این اتهام به فردی داده میشود که قتل را مرتکب نشده است ولی متهم خودش قتل را مرتکب شده و نمیتوان دو عنوان اتهامی به او نسبت داد. درباره سرقت هم باید بگویم که موکل قصد سرقت نداشته بلکه میخواسته از آنها خلاص شود.
در این بخش از جلسه دادگاه، وکیل اولیای دم اعلام کرد که اولیای دم درباره تخریب اموال اعلام گذشت کردند، اما نسبت به مابقی عناوین اتهامی، لایحه خود را به دادگاه ارائه میدهند.
وی ادامه داد: درباره ادعای اینکه متهم قوه تمیز نداشته است باید بگویم متهم، پرونده شخصیت دارد و پزشکی قانونی گزارش داده است که او سالم بوده و هیچ اعتراضی هم نسبت به گزارش پزشکی قانونی نشده است؛ این ادعا درست نیست ضمن اینکه وکیل متهم گفت موکلش نیت قبلی نداشته پس قتل عمدی نبوده باید بگویم متهم خودش گفته که عصبانی شده و ضربات را به سینه زده و اقرار صریح است.
در ادامه جلسه دادگاه بار دیگر متهم با دستور قاضی پرونده در جایگاه قرار گرفت و گفت: تاجایی که به خاطر دارم، ضربات به ساعد و دست بود. من دو ضربه زدم.
قاضی جواهری اظهار کرد: پزشکی قانونی اعلام کرده است که چهار ضربه وارد کردید.
متهم پاسخ داد: من دو ضربه زدم.
قاضی دادگاه: تو که سابقه کیفری داشتی، چطور در اسنپ ثبتنام کردی؟
متهم: هر کسی میتواند سه کاربری داشته باشد. ماشین قبلی من لیفان بود، اما یک هفته قبل از این اتفاق ماشین سمند را ثبت کرده بودم.
قاضی جواهری پرسید: ماشین به نام چه کسی بود؟
متهم پاسخ داد: به نام خواهرم بود.
قاضی دادگاه گفت: شیشههای خودرو صاف بود یا دودی بود؟
متهم پاسخ داد: نه دودی نبود.
قاضی دادگاه پرسید: آیا هنگامی که مقتوله را در بیابان رها کردید، زنده بود؟
متهم پاسخ بود: او بیحال شده بود. فوت کرده بود.
قاضی جواهری گفت: ضربه اول را که زدی، چه واکنشی نشان داد؟
متهم پاسخ داد: از خودش دفاع کرد. میخواستم بروم سمت واوان. دیدم شلوغ است. برگشتم سمت شمس آباد. از استرس نمیدانستم چه کنم.
قاضی: توضیح بده دوباره چه کردی؟
متهم گفت: گوشی اول را انداختم. بعد فردایش یک گوشی دیگر پیدا کردم که نفهمیدم مال این فرد است. بعد فهمیدم مال اوست.
قاضی دادگاه گفت: پزشکی قانونی گفته اختلال بارز روانی نداری. سابقه بیماری هم نداری و دلیلی هم در خصوص فقدان قوه تمیز نیست.
متهم: قبلا بیمارستان رفتهام. در زندان هم دارو مصرف میکنم. اگر دارو نخورم نمیتوانم ادامه بدهم.
در این حین، علی القاصی مهر رئیس کل دادگستری استان تهران در جلسه دادگاه حاضر شد و شاهد اظهارات متهم بود.
قاضی از متهم پرسید: در اظهارات خود نزد بازپرس و ضابطین اعلام کرده بودی که مقتوله را با چاقوی آشپزخانه به قتل رساندی، چرا آن چاقو در ماشین تو بود؟
متهم پاسخ داد: من چاقو را چند روز قبل خریده بودم و به همین خاطر در ماشین بود.
قاضی از متهم خواست آخرین دفاع خود را بیان کند.
متهم در حالی که گریه میکرد، گفت: من قصدی نداشتم؛ او عکسی به من نشان داد که یاد همسرم افتادم و خانمم جلوی چشمم آمد. جنون گرفتم. حرفی ندارم. حرفی ندارم.
در ادامه، وکیل متهم در بیان آخرین دفاع از موکل خود، گفت: درباره نظریه پزشکی قانونی با توجه به سوابقی که متهم داشته است اگر هیات کارشناسی بررسی کند، قابل اتکا خواهد بود. درباره چاقو هم باید بگویم از دامادشان گرفته بوده و در ماشین او مانده بود. متهم به خاطر مشکلاتی که با همسرش داشته این کار را کرده است.
پس از آن، قاضی پایان جلسه رسیدگی را اعلام کرد.
چهار خرداد امسال خبر مفقود شدن دختری به نام الهه حسین نژاد ساکن اسلامشهر، حوالی میدان آزادی در فضای مجازی منتشر شد. بلافاصله پرونده قضایی در این خصوص تشکیل و پلیس موضوع را تحت پیگیری قرارداد.
در ۱۴ خرداد با دستور قضایی دادستانی تهران و در پی تحقیقات گسترده انجام شده، پیکر الهه حسین نژاد در بیابانهای اطراف تهران کشف و متهمین پرونده دستگیر شدند و پرونده به شعبه ویژه بازپرسی ارجاع شد.
پیرو تاکید رئیس کل دادگستری استان تهران، مبنی بر تسریع در روند رسیدگی به پرونده قتل الهه حسین نژاد در ارتباط با اتهامات مشتکی عنه (متشاکی)، دایر بر مباشرت در قتل عمدی، مخفی کردن جسد، تخریب عمدی اموال و ایراد صدمات غیرمسری در فوت، پس از تکمیل فرایند تحقیقات مقدماتی در شعبه بازپرسی و موافقت دادستان با قرار نهایی و صدور کیفر خواست، پرونده به محاکم کیفری یک استان تهران ارسال شد.
منبع: ایرنا