«بچهها! چشمتان به سمت راست باشد. این تپه را که رد کنیم گنبد و بارگاه آقا دیده میشود. یادتان باشد باید بگویید: السلامعلیک یا امامرضا (ع)»
۱۰ سال بیشتر نداشتم، اما یقین داشتم صاحب این گنبد طلایی که پدر بهخاطر رسیدن به آن هزارو ۵۰۰کیلومتر راه را با عشق رانندگی میکند پیش خدا خیلی آبرو دارد و میتواند خواستههای مهمی را به لطف خداوند برای بندهها برآورده کند. آن روزها دورو بر حرم ساختمان بلندی ساخته نشده و بارگاه نورانی امامرضا (ع) از تپهسلام قابل رؤیت بود، با دیدن گنبد از همان دور از صمیم قلب با جملهای که بابا میگفت دست بر سینه به آقا سلام میدادیم و دلمان میخواست هر چه زودتر به صحن و سرای روشن و شریف حرمش برسیم.
به مشهد که میرسیدیم اولین جایی که قدم میگذاشتیم حرم امامرضا (ع) بود. آخرین جایی که میرفتیم هم حرم بود. ایام پایانی ماه صفر پایمان نمیکشید از درِ حرم خارج شویم. آخرین جملهای که به حضرت رضا (ع) میگفتیم همان «السلامعلیک یا امامرضا (ع)» بود. مادرم میگفت: هیچوقت با امامرضا (ع) خداحافظی نکنید تا باز هم بهزودی شما را بطلبد و به زیارتش بیایید.
چند سال بعد پدر تصمیم گرفت باروبنهمان را جمع کند و برای همیشه به مشهد بیاییم تا همجوار آقای مهربانی شویم. در این شهر، غریب بودیم، اما قریب امام غریبی شدیم که مجاورتش افتخار است، امامی که در همین دیار غربت آنقدر عاشق و دلسوخته دارد که از دور و نزدیک برای زیارتش حتی با پای پیاده هم میشتابند.
از روزی که به مشهد نقل مکان کردیم، نوروز که فرا میرسید سفره هفتسینمان را در خانه میچیدیم و ساعتی پیش از تحویل سال با عجله و لباس نو به تن، میرفتیم حرم تا سال را در کنار مضجع شریف آقایمان نو کنیم و با روشن و خاموش شدن چراغ گنبد طلایی، سال و حال و فالمان را نیکو کنیم.
دلتنگ که میشدیم و غربت، غم به دلمان میانداخت، راه میافتادیم سمت حرم و شاد و سرزنده برمیگشتیم. عروسی و آغاز زندگی مشترکم را با طواف حرم امامجانمان، خاطرهانگیز کردیم. فرزندانمان که متولد شدند اولین جایی که بردیم پابوس آقا بود. مادرم که از دنیا رفت پیکرش در طواف امامرضا (ع) به آرامش ابدی رسید.
آری، مشهدالرضا (ع) همان خطه خورشیدی است که زندگی ساکنانش با رأفت علیبنموسیالرضا (ع) گره خورده است و این همسایگی فرخنده، از ایشان مردمانی میهماننواز ساخته است. مردمانی که مقدم زائران را این روزها نیز، چون همه سال، بر چشم گرفته و در تلاشاند تا دل امامشان را شاد و دِین خود را به ایشان ادا کنند.