مرجان جاودانی | شهرآرانیوز - در پس این روز و شبهای کم رفت و آمد که هیجان زندگی فروکش کرده، میخواهیم با فیلمی هم سفر شویم که آدرنالین خون را بالا میبرد، فیلمی پر از دلهره و ماجراجویی که با تصاویری ناب از جاذبههای جزایر خلیج فارس همراه شده است. «اژدها وارد میشود» به کارگردانی مانی حقیقی فیلمی متفاوت همراه با داستانی واقعی و مستندگونه است از روایت یک اتفاق در دوران ساواک.
صدا و تصویر، ترکیب خوب سینمای گردشگری
«اژدها وارد میشود» که در سی وچهارمین جشنواره فیلم فجر برای ۴ رشته نامزد دریافت سیمرغ بلورین شد، یکی از بصریترین فیلمهای سینمای ایران است که در بخش گردشگری بسیار خوش درخشیده است. بهره گرفتن از جاذبههای بکر جزیره قشم تصاویری را به دل فیلم آورده است، که هر سکانس آن به یک تابلو نقاشی میمانند.
یک شورلت ایمپالای نارنجی رنگ وسط بیابانهای قشم با آسمانی آبی و صخرههایی حیرت انگیز زیر درخشش نور طلایی خورشید، یک کشتی مخروبه و پرجزئیات وسط دره ستارگان، خانه صیاد کوسه و قبرستانی با پیشینه تاریخی مرموز، همه این تصاویر چشم نواز، وقتی با تازگی داستان گره میخورد، مخاطب را به وجد میآورد. موسیقی فیلم تلفیقی استادانه از موسیقی بومی و مدرن است. این بومی سازی موسیقی یکی از عجایب کارهای کریستف رضاعی است که به فضاسازی کمک بسیار زیادی کرده است.
دلهرهای از دل زمین
داستان فیلم به ناپدید شدن مرموز ۳ مرد برمی گردد که سال ۱۹۶۵ به جزیره دورافتاده و رهاشده قشم سفر میکنند تا درباره پرونده خودکشی یک زندانی سیاسی تحقیق کنند. یکی از آنها بابک حافظی است که برای کسب اطلاعات، شب را در لاشه زنگارزده یک کشتی میگذراند. نزدیک این کشتی، گورستانی قرار دارد که هروقت کسی در آن دفن میشود، زمین میلرزد. بابک برای رمزگشایی از این خرافه که باعث وحشت و حیرتش شده است، ۲ نفر دیگر را وارد بازی میکند. کیوان حداد، صدابرداری مرموز، و بهنام شکوهی، زمین شناسی است که میتواند با چشیدن مزه سنگها و زلزله نگاری، صحت وقایع را تأیید کند.
تلاش برای حل پرونده در قالب فیلم
روایت فیلم آن قدر واقعی است که خیال پردازیها و بزرگ نماییهای دنیای تصویر هم در نظر مخاطب واقعی و دل چسب جلوه میکند. مانی حقیقی که از ابتدای فیلم با جعبهای مرموز به قسمتهای مستند داستان ورود میکند، برای رمزگشایی، سراغ پروندههای خاک خورده ساواک و شخصیتهای معروف سیاسی مانند سعید حجاریان، صادق زیباکلام و لیلی گلستان میرود، اما داستان در اوج و در بخش بازخوانی نوارهای اتاق بازپرسی ساواک ناتمام میماند تا اینکه نشانهها یکی پس از دیگری برای تیم حقیقی هویدا میشود.
پرواز بادکنکها و تولد نوزاد در قبرستان
در سکانسی از فیلم، به دنیا آمدن یک نوزاد وسط قبرستان را میبینیم و تصاویری که ۳ شخصیت اصلی داستان در لوکیشن زیبای قبرستان شوریده علیا با این نوزاد میگیرند، نوزادی که آخر فیلم به داستان زندگی او گره میخورد. یکی دیگر از سکانسهای جذاب فیلم لحظهای است که بهنام بادکنکهای رنگارنگ را باد میکند تا با نصب کردن دوربین خود به آنها یک هلی شات درست کند. نمای باز و بسته حرکت بادکنکهای رنگی برفراز این دره تاریخی بسیار جذاب و خیره کننده است. بیشتر لوکیشن فیلم در روستای چاهکوه قشم تصویربرداری شده است. قبرستان شوریده علیا در حقیقت همان قبرستانی است که انگلیسیها در آن دفن شده اند و این قبرستان با داستان تاریخی و مرموز خود، وسط فیلم خوش درخشیده است و مخاطب را مسخ میکند.
تنگهای فراخ
اگر به قشم سفر کردید، تنگه چاهکوه را از یاد نبرید، تنگهای که یکی از هیجان انگیزترین سکانسهای فیلم در آن تصویربرداری شده است. کیوان با آن لباسهای گل گلی و رنگارنگ، هدفون به گوش با یک میکروفون در دست، در اعماق دیوارهای اعجاب انگیز دره غرق میشود و گویی با صدای مرموز تنگه میرقصد. در میان همین تصاویر بی کلام و زیبا، تصاویر بابک در حال دور زدن در مراسم جن گیری روستا با سازهای کوبهای دل بیننده را میلرزاند. این ترکیب وهم انگیز و آرام، ذهن مخاطب را به چالش میکشد. پیشنهاد میکنم بازدید از این دره همراه با دوربین عکاسی را در فهرست برنامههای گردشگری خود قرار دهید.
تنگه چاهکوه قشم با شکل عجیب و غریبی که دارد، یکی از شگفتیهای جزیره قشم محسوب میشود. این تنگه در صدکیلومتری قشم و در نزدیکی روستای چاهکوه است. دره نام خود را از چاههایی که ۴۰۰ سال پیش در ابتدای این دره حفر شده اند گرفته است. اهالی قشم برای تأمین آب شیرین از این چاهها استفاده میکردند. تنگه چاهکوه قشم حاصل شکستگی طاقدیسها و گنبدهای نمکی است که بارش باران و آفتاب سوزان باعث شده است فرورفتگیهای چشم نوازی در آن شکل بگیرد که شبیه امواج دریا و اشکال هندسی زیباست. پیاده روی لابه لای این صخرهها همراه با یادآوری داستانهای واقعی این منطقه، شما را مدهوش خواهد کرد.