به گزارش شهرآرانیوز؛ سد گتوند، لکه سیاه برجای مانده از دولت دهم بر پیشانی محیط زیست ایران است. سدی که هم اکنون نیز سازندگانش آن را نعمتی برای جلگه خوزستان میدانند. تنها دستاورد این سد برای خوزستان، از بین رفتن زمینهای کشاورزی منطقه و افزایش 25 درصدی شورآب کارون است. نزدیک به دو سال از اعلام نظر تیم تحقیقاتی دانشگاه تهران درخصوص طرحهای علاجبخشی سد گتوند میگذرد اما خبری از علاجبخشی موزه عبرت محیط زیست ایران نیست و سد گتوند هر روز قربانی بیشتری از محیطزیست ایران میگیرد. براساس شواهد خسارات کشاورزی ناشی از شوری رودخانه کارون، سالیانه ٦٠میلیارد تومان برآورد میشود.
ساخت گرانترین و بلندترین سد خاکی ایران از همان ابتدا با اعتراضهای فراوان فعالان و کارشناسان محیطزیست ایران همراه بود. سدی که با اعتباری درحدود هفت هزار میلیارد تومان ساخته شد تا عنوان بزرگترین فاجعه زیست محیطی ایران را از آن خود کند. کارفرمای این پروژه، شرکت توسعه منابع آب و نیروی ایران بود که مشاوره این پروژه را به شرکت مهندسی مشاور مهاب قدس (وابسته به آستان قدس رضوی) و احداث آن را به گروه سپاسد (وابسته به قرارگاه خاتم الانبیا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) واگذار کرد.
مهمترین دلیل مخالفان ساخت این سد، وجود تپه نمکی به نام گچساران بود که در امتداد مخزن این سد وجود داشت؛ دلیلی که سازندگان سد، منکر آن شدند اما تنها پس از گذشت چند روز از آبگیری سد، تپه نمکی آب شده و وارد دریاچه سد گتوند شد تا بهعنوان بزرگترین موزه عبرت محیط زیست ایران همیشه از آن یاد کنند.
پس از فاجعه زیست محیطی سد گتوند، سازمان محیطزیست و وزارت نیرو توافق کردند تا دانشگاه تهران بهعنوان حکم میان آنها درباره سد گتوند، تحقیق و طرحهایی برای علاجبخشی این پروژه ارائه دهد. دانشگاهتهران چندین راهکار براساس مطالعات علاجبخشی که موسسه آب دانشگاه درباره سد گتوند پیشنهاد کرده است،ارائه داد.
راهکار اول، تخلیه شوری به حوضچههای تبخیر نمک توسط خط لوله به محدودهای در فاصله ۳۵ کیلومتری از بدنه سد است و راهکار دوم، مدیریت مخزن است. همچنین انتقال آب سد گتوند از طریق لولهگذاری، انحراف رودخانه کارون و شستشوی سریع مخزن از دیگر راهکارهای پیشنهادی است. باتوجه به تحقیقات و بررسیهای انجام شده، دو راهکار اول، بهترین گزینههای پیشنهادی برای حل مشکل سد گتوند محسوب میشوند. براساس همین تحقیقات، بهترین حالت ایجاد زیرساختهای طرح انتقال به حوضچههای تبخیری نزدیک سد در سه سال انجام میشود. تخلیه آن نیز براساس برآورد اداره کل حفاظت محیطزیست استان خوزستان در 12 سال انجام میشود.
مسعود بربر، روزنامهنگاری است که از همان ابتدا پیگیر پروژه گتوند بود. او درباره این سد گفت:« طبق قانون ،یک گزارش ارزیابی از پروژه گتوند برای سازمان محیط زیست ارسال شد و در این گزارش، ارزیابی همه موارد به نظر درست بود و سازمان به این پروژه مجوز داد. اما مشاوری که گزارش ارزیابی را ارسال کرده بود، متاسفانه ذکر نکرده بود که در محل آبگیری سد گتوند، یک گنبد نمکی بزرگ وجود دارد که درصورت آبگیری سد گتوند، این گنبد نمکی آب شده و وارد دریاچه میشود».
بربر ادامه داد:« اینکه برخی اعلام میکنند مشاور این پروژه از وجود گنبد نمکی بیاطلاع بوده، قابل قبول نیست؛ چراکه قبل از احداث سد، بسیاری از کارشناسان بهوجود این گنبد نمکی اشاره کرده و هشدار داده بودند. سرانجام با همه اعتراضها براساس گزارش مشاور پروژه، بخش ارزیابی سازمان محیط زیست نیز باوجود مخالفت کارشناسان، مجوز این پروژه را صادر کرد. سد، احداث و آبگیری آن آغاز شد. طرحهای مختلفی برای جلوگیری از آب شدن گنبد نمکی ارائه شد که یکی از این طرحها «پتوی روسی» بود. طرح «پتوی روسی» با هزینه گزافی ساخته و اجرا شد که بهمحض آبگیری این «پتوی روسی» از بین رفت و گنبد نمکی وارد آب دریاچه شد».
بربر با اشاره به طرحهای مختلف برای حل مشکل سد گتوند، بیان کرد:« سرانجام پس از کشمکشهای فراوان، دانشگاه تهران بهعنوان حکم برای حل مشکل سد گتوند تعیین شد. اما پس از اعلام نتیجه تیم تحقیقاتی دانشگاه تهران، وزرات نیرو زیربار این نتیجه نمیرود و همچنان در شرکت آب و نیرو مدافع این پروژه هستند و بیان میکنند این پروژه هیچ مشکلی نداشته و ندارد».
باتوجه به اینکه طبق نظر کارشناسان، سد گتوند موجب افزایش 25 درصد آب رودخانه کارون شده است، نمیتوان این پروژه را نادیده گرفت. بربر دراینباره گفت:«وزارت نیرو، شوری آب را انکار میکند و میگوید افرادی که با این سد مشکل دارند، منافع شخصی داشته و برای مطرح کردن خودشان این مخالفتها را انجام میدهند. متاسفانه بسیاری از پروژهها برخلاف آنچه که تصور آن میرود اغلب مجوز سازمان محیط زیست را اخذ میکنند. در بسیاری از موارد، گزارش ارزیابی پروژه توسط مشاوری که کارفرمای پروژه تعیین میکند، انجام میشود. این بهآن معناست که اشخاصی که خود در پروژه ذینفع هستند، گزارش ارزیابی را انجام میدهند. بنابراین خیلی از مسائل ممکن است عنوان نشود و یا کم و زیاد شوند. به همین دلیل این گزارشهای ارزیابی قابل اتکا نیست. این مساله موجب شده است که در بسیاری از گزارشهایی که به سازمان محیطزیست داده میشود، بهطورکامل به واقعیتها اشاره نشود. گاهی اوقات نیز سازمان محیط زیست تحت فشار مجبور به صدور مجوز برای برخی از پروژهها میشودکه در دولتهای قبلی و در دولت فعلی این یک روال طبیعی بوده است.
بربر با اشاره به زندگی سخت بومیان گتوند گفت:«افرادی که اراضی آنها در این پروژه قرار گرفته بود، رقم بسیار پایینی برای تملک اراضی آنها پیشنهاد شد به همین دلیل آنها حاضر نبودند که خانههای خود را ترک کنند. بنابراین آب و برق آن روستا را قطع کرده تا روستاییان مجبور به تخلیه خانههای خود شوند.»
محمد درویش، مدیر دفتر مشارکتهای مردمی سازمان محیط زیست درباره سد گتوند گفت:« ماجرای سد گتوند به دولت مرحوم آیتا... هاشمی رفسنجانی باز میگردد. خاطرم است که آقای رضازاده، مدیرعامل وقت آب نیرو در یکی از سخنرانیهایش در دفاع از مدیریت ایرانیگفت:« سد گتوند از آن دسته سدهایی است که در جانمایی شرکت فرانسوی که قبل از انقلاب، سدهای ایران را طراحی میکرد، وجود نداشت. افتخار جانمایی سد گتوند به ما باز میگردد». زمانیکه بازدید میدانی از سد گتوند داشتم، بومیان آن منطقه به من گفتند که شغل اجدادی آنها استحصال نمک بوده است و چگونه کارشناسان و متخصصان وزارت نیرو متوجه وجود گنبد نمکی در این منطقه نشدهاند و این سد را در این منطقه طراحی کردهاند. برخی از کارشناسان وزارت نیرو که منصف هستند، به این نکته اعتراف کردهاند که قرار نبودهاست سد گتوند به بلندترین سد خاکی ایران و خاورمیانه تبدیل شود. اگر ارتفاع این سد طبق طراحی اولیه خود باقی میماند، آب به سمت گنبدهای نمکی پس نمیزد و چنین فاجعهای رخ نمیداد. اما از آنجاییکه برخی در وزارت نیرو، سودای مطرح شدن را داشتند، ارتفاع سد را بالا بردند و اتفاقی که نباید، رخ داد».
درویش با اشاره به طرح «پتوی روسی» تصریح کرد:«خاک مرغوب کشاورزی را تا عمق چهار متر برداشت کردند تا طرح «پتوی روسی» را اجرا کنند. در این طرح خاک را روی گنبد نمکی ریختند تا مانع نفوذ آب به داخل گنبد نمکی شوند. آنها اعتقاد داشتند اگر رس را روی نمک بریزند، نمک دیگر حل نمیشود. اما این طرح شکست خورد. برخی از دوستان در وزارت نیرو میگویند که اگر در آن منطقه سد احداث نمیشد، سیل موجب تخریب آن منطقه میشد. آنها فراموش کردهاند که ما در خوزستان سازههایی به قدمت بیش از سه هزار سال داریم. سازههای آبی شوشتر در اثر هیچ سیلابی تخریب نشده است؛ چراکه آن زمان پدران ما میدانستند که در چه محلههایی باید آن سازهها را بسازند. اما ما سد ساختیم که جلوی سیل را بگیریم اما فراموش کردهایم که جلگه حاصلخیز خوزستان در اثر همین سیلابها بهوجود آمده است. این سیلابها در واقع مواد غذایی زیادی را وارد دشت خوزستان میکرده است و از آنجا به خلیج فارس وارد میشد. این اتفاق به تنوع زیستی خلیج فارس و بهبود خاک منطقه کمک میکرد. با احداث سد گتوند، دشت خوزستان با معضل شوری مواجه شده است. نیمی از نخلستانها خشک شده و کیفیت آبزیان به شدت کاهش پیدا کرده است و با یک بحران جدی در کشاورزی مواجه شدهایم. بسیاری از زمینهای کشاورزی از حیز انتفاع خارج شدهاندو هزاران میلیارد تومان پول به هدر رفته است.»
درویش درباره طرحهای علاجبخشی سد گتوند گفت:« بهترین گزینهای که دانشگاه تهران معرفی کرده، تعطیل شدن سد است. انحراف مسیر رودخانه کارون 9هزار میلیارد تومان هزینه خواهد داشت که سه برابر کل بودجهای است که برای ساخت سد مصرف شده است. این اعتبار از بیتالمال را باید هزینه کنیم تا از شر سدی که با آن همه هزینه ساختهایم، رها شویم. قبل از آبگیری سد، محمدزاده، رییس وقت سازمان محیط زیست در نامهای به وزیر نیرو خواستار عدم آبگیری آن بهدلیل همین تبعات شد اما آنها کوچکترین اعتنایی به این نامه نکردند و آبگیری سد را با دستور احمدینژاد، آغاز کردند.»
در دو سال گذشته که دانشگاه تهران تحقیقات خود را درباره طرحهای علاجبخشی سد گتوند اعلام کرده است تاکنون وزارت نیرو هیچ اقدامی برای اجراییکردن یکی از موارد پیشنهادی این تیم تحقیقاتی انجام نداده است و همچنان سد گتوند، قربانیهای بیشتری از محیط زیست ایران میگیرد. براساس شواهد خسارات کشاورزی ناشی از شوری رودخانه کارون سالیانه ٦٠میلیارد تومان برآورد میشود.
منبع: اقتصاد آنلاین