ناصر نداف، کارشناسی ارشد حقوق بین الملل
شاید شما هم این روزها با تصاویر و ویدئوهای جذاب نوزادان و کودکان نوپا در شبکههای اجتماعی مواجه شده باشید. سال ۲۰۱۰ تحقیقاتی در آمریکا انجام گرفت که بر اساس آن، ۸۰ درصد نوزادان این کشور به واسطه والدین خود حضور مجازی دارند. این پدیده به sharenting یا oversharenting معروف است که ترکیبی از share و parenting است.
بسیاری از والدین با همرسانی تصاویر فرزندان خردسال خود در صفحات شبکههای اجتماعی، میکوشند برخی از لحظات جذاب و دوست داشتنی مانند لحظه تولد یا خنده و بازی آنها را جاودانه سازند و دیگران را نیز در لذت تماشای این تصاویر همراه کنند. برخی والدین نیز با قرار دادن کودکان خود در مقابل دوربین شرکتهای تجاری برای گرفتن تبلیغات و آگهیهای بازرگانی یا درج عکس آنها در آتلیه و حتی استفاده از آنها در صنعت مدلینگ، از این راه درآمد کسب میکنند.
خطری که کودکان را دنبال میکند، وقوع «آدمربایی دیجیتال» است که شکل نوینی از دزدی هویت است. در این روش، یک نفر تصاویر کودک رااز فضای مجازی برمی دارد تا با استفاده از نامها و هویتهای جدید ادعا کند که پدر یا مادر آن کودک است. از طرفی، تصاویر و ویدئوهای کودکان میتواند مورد سوءاستفاده سایتهای بزهکار مانند سایتهای پورنوگرافیک نیز قرار گیرد. والدین بدین ترتیب میتوانند اطلاعاتی را از کودکان خود در فضای مجازی به اشتراک بگذارند که حتی میتواند آینده آنها را به خطر بیندازد.
بدیهی است که کودکان کم سن و سال قادر به اعلام رضایت برای انتشار تصاویر خود نیستند و از آنجا که این تصاویر در فضای مجازی باقی میماند و در آرشیو اینترنتی وبسایتها و در سرورهای شبکههای اجتماعی نگهداری میشود و امکان حذف آنها بهآسانی وجود ندارد، شاید حفظ این تصاویر و امکان دسترسی دیگران به آنها برای این کودکان هنگام بالغ شدن خوشایند نباشد. ممکن است کودکان احساس کنند که بر بدن خود مالکیت ندارند. افزون بر این، کودکان خردسال این امکان را ندارند که با والدین خود درباره انتشار این تصاویر مخالفت کنند. دیگران هم ممکن است از این تصاویر برای تمسخر یا حتی تحت فشار قرار دادن کودکان در سنین بزرگسالی هنگام تصدی مناصب عمومی یا حساس استفاده کنند. حال این پرسش مطرح میشود که آیا انتشار تصاویر کودکان در فضای مجازی با حمایت از حریم خصوصی آنها مطابق موازین حقوق بشری در تضاد نیست؟
در وهله اول باید به این پرسش پاسخ داده شود که آیا اصولا کودکان امکان اعلام رضایت از نمایش حریم خصوصی خود دارند یا خیر. به طور کلی، حریم خصوصی یا شخصی، قلمرویی از زندگی شخص است که براساس عرف و قانون انتظار میرود دیگران بدون رضایت او به آن وارد نشوند و بر آن کنترل نداشته باشند. تصویر یک فرد یکی از خصیصههای شخصیت اوست و ویژگیهای منحصربهفرد او را نشان میدهد. تصاویر فرد او را از دیگران متمایز میسازد و هویت او را شکل میدهد. بنابراین، حق فرد بر حمایت از تصویرش از عناصر اصلی رشد شخصی به شمار میآید و حق فرد بر نظارت در استفاده از تصویر خود از جمله ممانعت از انتشار آن را شامل میشود.
در این راستا، پیش از هر چیز باید به ۲ نظریه عمده درباره حقوق کودکان نسبت به والدین و حقوق و تکالیف والدین نسبت به کودکان بپردازیم. در نظریه اول که قدمت بیشتری دارد، والدین بر کودکان مالکیت دارند و آنها میتوانند بهدلخواه درباره زندگی و نحوه رفتار کودکان خود به علت فقدان توانایی آنها در اعلام رضایت تصمیمگیری کنند. در نظریه دوم، بر رشد فردی و استقلال کودک تأکید میشود و کودکان به درکی از خود رسیده اند که ابراز رضایت کنند. طرفداران این نظریه با استناد به دیدگاههای کارشناسان بر این باورند که باید به خردسالان و کودکان اجازه داد رضایت خود را در این باره اعلام کنند؛ زیرا بر اساس مطالعات انجام شده، آنها تا ۴ سالگی به شناختی از خود دست یافته اند که قادر به ابراز رضایت باشند. برخلاف نظریه اول، والدین حق ندارند که هر طور مایل باشند با کودکان خود رفتار کنند. این نظریه به منافع کودک ارزش مینهد و برای کودک حقوق مستقلی در برابر دولت و همچنین خانواده قائل است. در این دیدگاه، اذعان به قابلیت کودک در اعلام رضایت منافی پذیرش اعلام رضایت کودکان از جانب والدین نیست.
رویکرد حقوق بشری ترکیبی از این ۲ نظریه است؛ در عین این که حقوق والدین در تربیت کودکان را به رسمیت میشناسد، کودکان را واجد استقلال فردی و حقوق میداند. والدین باید حافظ حقوق کودک باشند تا اینکه کودک به سطحی از رشد فکری برسد که بتواند به طور مستقل تصمیم بگیرد. تا آن زمان، والدین موظف اند در راستای منافع کودک اقدام و از گرفتن تصمیمهایی که بعدا خود او میتواند و باید در قبال آنها رضایت داشته باشد خودداری کنند.
حال به پرسش اصلی درباره جواز انتشار تصاویر کودکان در فضای مجازی و امکان تضاد آن با حق کودک بر حریم خصوصی پرداخته میشود. در اینجا ظاهرا با نوعی عدم تعادل میان حق کودک بر داشتن حریم خصوصی و حق والدین بر تربیت و سرپرستی امور کودک مواجهیم؛ حق نخست ایجاب میکند که والدین بدون اجازه کودک تصاویر یا فیلمهای او را در فضای مجازی همرسانی نکنند و اقتضای حق دوم این است که والدین در انتشار تصاویر فرزند خردسال خود به دلیل فقدان توانایی ابزار رضایت او، آزادی و اختیار داشته باشند. براساس همین رویکرد حقوق بشری، ماده ۱۶ کنوانسیون سازمان ملل متحد درباره حقوق کودکان مصوب سال ۱۹۸۹ مشخصا به حریم خصوصی کودک اشاره و بیان کرده است: «۱- در امور خصوصی، خانوادگی یا مکاتبات هیچ کودکی نباید به طور خودسرانه یا غیرقانونی دخالت کرد یا به آبرو و حیثیت او حمله کرد. ۲- کودک در برابر اینگونه دخالتها یا هتک حرمتها تحت حمایت قانون قرار دارد.» از سوی دیگر، بند ۲ ماده ۱۴ کنوانسیون حقوق کودک با به رسمیت شناخت حق والدین بر تربیت کودک مقرر میدارد که «دولتهای عضو (کنوانسیون) باید حقها و تکالیف والدین و حسب مورد، سرپرستان قانونی را در هدایت کودک برای اعمال حق خود به شیوهای سازگار با تواناییهای بالنده کودک رعایت کنند». با وجود این، چالش همچنان باقی است و طبیعتا کنوانسیون حقوق کودک نمیتوانسته است این تحول شگرف در عرصه اینترنت و مسائل مربوط به آن را پیش بینی کند.
در این راستا باید میان حق والدین بر تربیت کودکان و حق کودکان بر حریم خصوصی تعادل برقرار شود. از ماده ۱۶ کنوانسیون حقوق کودک میتوان دریافت که برای ایجاد تعادل میان این ۲ حق باید موارد زیر رعایت شود: ۱- قانونی بودن، ۲- خودسرانه نبودن دخالت؛ به این معنا که مداخله ممکن است ضرورت نداشته، اما قانونی باشد یا با اهداف کنوانسیون و منافع کودک مغایرت داشته باشد. چنان که میبینیم، این ضابطه بسیار کلی و مستلزم بررسی موردبهمورد است و نمیتواند به ما پاسخی قطعی و کامل برای حل این چالش ارائه کند. از سوی دیگر، مقررات داخلی و بین المللی فاقد شفافیت در این زمینه هستند و این مسئله تا اندازهای به این علت است که جامعه عموما این فرض را پذیرفته است که والدین همواره به سود کودکان خود عمل میکنند. البته آرایی از محاکم و دادگاههای داخلی برخی از کشورها صادر شده است که به طور ضمنی به موضوع پرداخته، اما موجب رفع کامل این دشواری نشده است. بنابراین، مقررات و عموما حقوق در این زمینه دچار ابهاماتی است. فضای مجازی چالشهای جدیدی برای سلامت و امنیت کودکان ایجاد کرده است که بسیاری از والدین به سبب فقدان تجربه، آموزش و شناخت نسبت به این حیطه از این خطرات آگاه نیستند. به همین دلیل، پیش بینی چهارچوبی حقوقی که حافظ حریم خصوصی کودکان باشد ضروری به نظر میرسد.
نکتهای که در پایان باید بر آن تأکید کرد این است که نباید صرفا به وضع مقررات در این زمینه اکتفا کرد. تحولات حقوقی بسیار کند هستند و تأثیرگذاری آنها بر رفتار جامعه نیازمند گذشت زمان و پیشبینی سازوکارهای لازم است. به همین دلیل، آموزش والدین نقشی بسیار تعیینکننده در حفاظت از حریم خصوصی کودکان دارد. در این راستا، راهکارهایی برای بهبود حمایتها از حریم خصوصی کودکان پیشنهاد شده است که میتواند توجه والدین، معلمان، سیاستگذاران، رسانهها و بهویژه حقوقدانان و قانون گذاران را به خود جلب کند:
۱- والدین باید از تنظیمات مربوط به حریم خصوصی شبکههای اجتماعی و وبسایتهایی که در آنها تصاویر و ویدئوهای کودکان خود را در آنها همرسانی میکنند آگاه باشند. والدین همواره با خطرات نقض مقررات امنیتی وبسایتها و احتمال تغییر یا نقض این مقررات از سوی شبکههای مجازی بدون رضایت کاربر آشنا باشند تا بدین ترتیب، مخاطبان پستهای خود را با دقت بیشتری انتخاب کنند.
۲- سازوکاری در فضای مجازی پیش بینی شود که والدین را از ظاهر شدن نام کودکانشان روی نتایج موتورهای جستوجو آگاه کند.
۳- اگر قصد دارند تصاویر کودکان خود را همرسانی کنند، نام آنها یا مکان و زمان گرفتن فیلم یا عکس را ذکر نکنند تا زمینه سوءاستفاده دیگران فراهم نشود. برخی از وبسایتها به والدین کمک میکنند مطالب یا تصاویر مربوط به کودکان را به گونهای منتشر کنند تا امنیت بیشتری در همرسانی آنها وجود داشته باشد.
۴- تا جایی که امکان دارد، برای انتشار تصاویر کودکان خود از آنها رضایت بگیرند. والدینی که مرتبا مطالبی را در فضای مجازی به اشتراک میگذارند، میتوانند با کودکان خود درباره اینترنت صحبت کنند و از آنها بپرسند که آیا مایلاند تصاویر آنها را با دیگران به اشتراک بگذارند. البته میزان اعتبار رضایت کودک با توجه به سن او و محتوای موضوعی که قرار است به اشتراک گذاشته شود تفاوت میکند. والدین باید به یاد داشته باشند که حتی پرسیدن نظر کودکان خردسال برای آنها سودمند است.
۵- والدین باید از همرسانی تصاویر کودکان خود در حالت برهنه یا نیمهبرهنه خودداری کنند تا مورد سوءاستفاده وبسایتهای بزهکار قرار نگیرند. این تصاویر بهآسانی میتواند زمینه کودکآزاری را فراهم کند. به عنوان مثال، کمیسیون سلامت استرالیا گزارش داده است که نیمی از تمامی تصاویری که در سایتهای کودک آزاری یافت شده، در واقع عکسهایی بوده است که والدین با حسن نیت در شبکههای اجتماعی و وبلاگهای خانوادگی منتشر کردهاند.
۶- والدین باید اثر انتشار این تصاویر بر درک کودکان از خود و امنیت خود در زمان حال و آینده را مدنظر قرار دهند. حتی اگر والدین تعداد مخاطبان پستهای خود را محدود کنند، دسترسی کامل اینترنت بسیار وسیعتر از آن چیزی است که تصور میکنند. حتی پستهای حذفشده نیز ممکن است به دست اشخاص ثالث ذخیره شده باشند. افزون بر این، احتمال دارد که مخاطبان این پستها این اطلاعات را با اشخاص دیگری به اشتراک بگذارند.
والدین مسئولیت اولیه و اصلی را در رعایت حریم خصوصی کودکان خود بر عهده دارند. در نتیجه، اگرچه مقررات داخلی کشورها و قواعد بین المللی راهکاری را برای حل چالش انتشار مطالب و تصاویر مربوط به کودکان از سوی والدین ارائه نمیدهند، با بررسی موازین و ضوابط حقوق بشری، میتوان گفت که خود کودک هنگام رسیدن به قابلیت تصمیم گیری، قادر خواهد بود که تصاویر به دنیا آمدن یا بازی کردن خود را به اشتراک بگذارد و بهتر است والدین تا آن زمان از انتشار این دست از تصاویر یا مطالب خودداری کنند. البته مقصود این نیست که والدین حق انتشار هرگونه مطالب یا تصاویر از کودکان خود را ندارند، بلکه باید در این راه احتیاط فراوان به خرج
دهند.