عادل نجفی | شهرآرانیوز؛امروز در جهانی زندگی میکنیم که شاخصها و معیارهای زیستی آن در جغرافیای مختلف لحظهلحظه به یکدیگر نزدیکتر میشوند. شهرها به عنوان زیستگاههای اصلی انسانها ما را به شهروندانی با نیازها و تجربههای زیستی مشابهی تبدیل میکنند. نیاز به امنیت، منابع پایدار نظیر آب شرب، مسکن، حملونقل و موارد کوچک و بزرگ دیگری مانند همهگیری کووید ۱۹ که ممکن است به صورت ناگهانی برای شهرها اهمیت پیدا کنند، باعث شده است مدیران شهری با اشتراکگذاری تجربیات خود تلاش کنند به بهترین دستورالعملها و شیوههای اجرایی برای مدیریت کارآمدتر امور شهروندان بپردازند.
نهادهایی مانند انجمن جهانی کلانشهرها (متروپلیس) یا برنامههایی مانند برنامه جامع سکونت بشر در سازمان ملل از جمله این تلاشها هستند تا ضمن ایجاد فرصت برای طرح ایدههای جدید، به فراهمآوری فرصت اجرای آنها منطبق با شرایط بومی و ظرفیتهای هر شهر اقدام کنند. شوراها و مدیران شهری کشور ما نیز با عضویت در انجمنها، نهادها و برنامههای مختلف منطقهای و بینالمللی تلاشهای خوبی برای بهرهمندی از تجربیات موفق جهانی داشتهاند، اما یک مانع اساسی در مسیر تحقق کامل اهداف مدنظر مدیران شهری بهویژه در کلانشهرها همچنان در ششمین دوره شوراهای اسلامی شهر و روستا وجود دارد.
نبود «قانون مدیریت جامع شهری و روستایی» باعث شده است به رغم گستردهتر شدن ابعاد مسائل و مشکلات شهروندان، اختیارات و شرح وظایف سازمانی نهادهای مدیریت شهری، با محدودیت منابع و اقدامات، نتوانند به ارائه خدمات بپردازند.
قانون مدیریت جامع شهری و روستایی تاکنون چندین بار در مجلس شورای اسلامی مورد ارزیابی قرار گرفته و با همه اصلاحات انجامگرفته همچنان به تصویب نرسیده است. در کنار همه دلایل مطروحه در رد این طرح، در اظهار نظر کارشناسی مرکز پژوهشهای مجلس در آذر ۱۳۹۶ آمده است: «با فرض اینکه این طرح فارغ از ایرادات اصول قانون اساسی به تصویب برسد و کلیه بخشهای مرتبط با ۲۳ دستگاه اجرایی در سطوح شهری به مدیریت شهری انتقال یابد، با حلقه مفقودهای به نام مدیریت هماهنگی مابین سطوح ستادی و محلی مواجه خواهد شد که این حلقه مفقوده در حال حاضر نیز وجود دارد و ....»
به هر روی، از این پس در این صفحه تلاش میکنیم با انتقال تجربیات دیگر شهرها و کلانشهرهای جهان برای غلبه بر چالشهای شهری بتوانیم تا حد امکان به بومی سازی این راهکارها در چهارچوب قوانین و شرایط موجود شهرمان کمک کنیم.
به طور معمول، ماه پایانی پاییز و اوایل زمستان در کشور ما فصل بودجهبندی یا به اصطلاح اهالی گروههای برنامهریزی، فصل بودجهریزی است. تعیین دخلوخرجهای یک سال آینده کشور و شهر میتواند تأثیر بسزایی بر کیفیت و نحوه زندگی شهروندان در سطح ملی و محلی داشته باشد.
«بودجهبندی مشارکتی» شکلی از همکاریهای شهروندی است که در آن، شهروندان در فرایند تصمیمگیری درباره نحوه هزینه داراییها و سرانههای عمومی مشارکت میکنند. در این فرایند به شهروندان برای بررسی دقیق و نظارت بر فرایند تخصیص بودجههای عمومی فرصت داده میشود.
برای نمونه، تجربه این فرایند در کلانشهرهای انگلیس نشان میدهد شهروندان با توجه به ابعاد و چشمانداز پروژههای شهری، در بودجهبندی مشارکتی طرحهایی از ۴۰۰ تا ۴۰ هزار پوند (حدود ۱۴ میلیون تا ۱۴ میلیارد تومان در زمان تنظیم گزارش) امکان مداخله دارند.
مدیریت شهری آن هم از نوع مشارکتی سابقه چندانی ندارد و برخلاف تصورات، اولین مصادیق آن در کشورهای توسعهیافته اروپا و آمریکای شمالی نیز به ثبت نرسیدهاند. براساس گزارش ها، شهر بندری پورتو آلگری در جنوب برزیل با جمعیتی کمتر از ۲ میلیون نفر از نخستین شهرهایی است که از سال ۱۹۸۹ میلادی (۱۳۶۸ خورشیدی) برای حمایت از مناطق محروم شهری از طریق بهبود خدمات عمومی، ارتقای زیرساختها، تقویت مدیریت شهری و همچنین افزایش مشارکت شهروندان از آنها برای بودجهبندی مشارکتی دعوت کرده است.
این فرایند یکی از موفقترین تجربیات دعوت به همکاری شهروندانی بود که بیرون از دایره مرسوم فرایندهای سیاسی قرار گرفتند. ادامه این فرایند تا سالهای اخیر به حدی رسیده است که درباره ۶۴ میلیون دلار، معادل ۲۱ درصد از کل بودجه ایالتی و اختصاصی این شهر، از طریق بودجهبندی مشارکتی تصمیمگیری میشود.
بسیاری از اقدامات شهروندان انگلیسی در بودجهبندی مشارکتی، به تخصیص اعتبارات به پروژههای کوچکمقیاس محدود شده است. هرچند پروژهها چندان چشمگیر نبودند، همین تجربیات نیز باعث شدهاند شهروندان اعتمادبهنفس بیشتری کسب کنند و به درک بیننسلی بهتری از گروههای ذینفع شهری دست پیدا کنند. از طرف دیگر، تداوم این فرایندها موجب افزایش گروهها و ایدههای مشارکت داوطلبانه شهروندان شده که نظارت و کنترل آنها را بر تخصیص منابع بیشتر کرده است.
روند بودجهبندی مشارکتی به محله و منطقه شهری محدود نیست و در صورت افزایش دانش و مهارتهای گروههای مداخلهکننده، میتواند تا سطح استانی و ملی نیز توسعه یابد؛ بنابراین ارائه اطلاعات شفاف و کافی به شهروندان برای دریافت پیشنهادها و برنامههای عملیاتی و جامعتر الزامی است. هرچه ایدههای شهروندان به عمل نزدیکتر شوند، احساس محرومیت و دور ماندن از حقوق در آنها کمتر میشود و تمایل به مشارکت افزایش مییابد.
درباره ابعاد و اهداف بودجه اطلاعات کسب کنید. در گامهای اولیه، با هماهنگی مدیران و کارشناسان، فرصتهای مشارکت در مقیاسهای کوچکتر را پیدا کنید.
مناسبترین حوزهها برای بودجهبندی مشارکتی در سطح محلی را پیدا کنید و به دنبال توسعه آنها باشید. با ذینفعان پروژهها در سطح محله و منطقه خود جلسه برگزار و مشارکت آنها را جلب کنید. برای نمونه، گروهی از افراد ذینفع پروژه خود را شناسایی کنید تا به عنوان یک مجمع به صورت گروهی از ایده خود دفاع کنید.