تئوری عدالت ترمیمی (restorativeJustice) را اساسا جرم شناسان و حقوق دانان کیفری و کنشگران اجتماعی طرح و پیگیری کرده اند. مبنای آن نیز تشویق گفتگو با فرایندهای مشارکتی و سازنده است؛ برای اینکه بتوان اختلافات را با شنیدن و گفتگو و با گوش دادن و اذعان کرامت افراد دیگر و با پیشنهادی ملموس و جبران نمادین خسارت مدیریت کنیم.
از دیدگاه عملی، عدالت ترمیمی با روشها و فرایندهایی استاندارد شناخته میشود که عمدتا شامل میانجیگری، کنفرانس، گفتگو و محافل ترمیمی است. موضوع مشترک همه آنها تلاش برای جبران خسارت و اعطای نقش اساسی به میانجیگر یا تسهیلگر به عنوان فردی بی طرف، برابر و آموزش دیده است.
عدالت ترمیمی در ابتدا برای رویارویی با متخلفان جوان طراحی شد، اما طولی نکشید که برای رویارویی با جرائم بزرگ سالان حتی جرائم خشن نیز در طول اجرای مجازات و به عنوان رویکردی مدیریتی برای اختلافات ناشی از جرم استفاده شد.
ازاین رو، میتوان عدالت ترمیمی را رویکردی بسیار سازگار دانست که در حوزههایی فراتر از حوزه حل وفصل اختلافات و نیز موضوعات فراحقوقی کارایی دارد و میتواند در محیطهای متنوعی از درگیری خانوادگی گرفته تا درگیریهای قومیتی یا بین قومی، از قلدری مدرسه تا رفتار نادرست در پردیسهای دانشگاهی و از رفتار نامناسب کارمندان در محل کار تا مدیریت اختلافات در سازمانهای پیچیده به عنوان دیدگاهی برای جلوگیری از اختلاف در قالبی فعال استفاده شود.
در میان این زمینههای مداخله، شاهد پیدایش شهرهای ترمیمی هستیم. خلق این شهرها نتیجه مستقیم رشد تئوریک عدالت ترمیمی است که از تجربیات محلی مرتبط با مجرمان کیفری شروع و به روش شناسی دارای ضمانت رسمی و فراملی تبدیل شد.
اما باید بدانیم که برای توسعه شهر ترمیمی مشکلاتی متعدد وجود دارد؛ به عنوان مثال اینکه هیچ استاندارد یا خط مشی از پیش مفروضی برای آن در دسترس نیست تا پیروی شود. فقط مقداری تجربیات محلی جالب دارد که در عین کم بودن مؤید این نکته هستند که هر ساختار شهری مبتنی بر شرایط نیازها و آینده خود، نیازمند طرحی بومی است.
لازم نیست شهری حتما مشکلات بزرگ اقتصادی و اجتماعی و موضوعات حل نشدنی اجتماعی غیرعادلانه داشته باشد تا رویکرد ترمیمی را برگزیند، بلکه شروع پروژه شهر ترمیمی به اشتیاق و حساسیت کنشگران آن در قسمت طراحی راهبردی مرتبط است.
نکته اصلی این است که از طریق این افراد، روشها و رویههای عدالت ترمیمی را وارد بخشهای اصلی همچون مدرسه ها، شهرداری ها، نهادهای ارائه کننده خدمات غیرانتفاعی و... کنیم تا شهر تجدید حیات یابد.
برای ایجاد شهر ترمیمی باید افرادی داشته باشیم که در موضوعهای زیر تفاهم داشته باشند و شبکه را راهبری کنند:
ارزشهای اصلی عدالت ترمیمی را برای به کارگیری در مداخلات تشخیص دهند.
از مسائل زبانی آگاه باشند، یعنی توانایی به کارگیری زبانی ترمیمی، زبانی دقیق، خوش بیان، غیرقضایی و مشارکتی را در هنگام ضرورت داشته باشند.
از رویههای موجود در دیگر نقاط مطلع باشند.
آگاهی جامعه را درباره معانی و ظرفیتها و محدودیتهای عدالت ترمیمی افزایش دهند.
با نهادها و سازمانهای کشوری توافق و گفتگو کنند.
بتوانند ریشههای عملی برای مدیریت ترمیمی مشکل خلق کنند.
این نیاز را درک کنند که برای اجرای برنامههای ترمیمی به تسهیلگران و میانجیگران آموزش دیده نیاز است.
زمینه نظارت و مشارکت عملی دانشگاهها بر پروژهها را فراهم کنند.
نکته مهم این است که روشهای عدالت ترمیمی میتواند به دیگر زمینههای شهری نیز تسری یابد؛ صرف نظر از اینکه آن زمینه در آینده سطوح متفاوتی از اختلافات بین اشخاص اجتماع را دارد یا نه.