آخرین مطالب امید مهدی نژاد
گایوس ژولیوس باوجود برخورداربودن از تبار خوب و ژن مرغوب و انتساب به یکی از کهنترین خانوادههای روم، دچار تنگدستی شدید بود.
کد خبر : ۳۰۱۸۷۶
۱۴۰۳/۰۹/۰۴ - ۱۳:۱۲
ادیسون گفت: این حرف را نزن. بیا و در کنار من رنگآمیزی شعلهها را تماشا کن و لذت ببر. ببین، آن شعلههای بنفش ناشی از سوختن پتاسیم است و آن شعلههای زرد ناشی از سوختن گوگرد و فسفر.
کد خبر : ۳۰۰۹۸۲
۱۴۰۳/۰۸/۲۹ - ۱۲:۴۷
جوان اول دستش را داخل جیبش کرد و تخممرغی از داخل جیبش درآورد و در دست دیگرش گرفت و به جوان دوم گفت: ای جوان دوم، اگر بگویی در دستم چهچیزی دارم آن را به تو میدهم.
کد خبر : ۳۰۰۳۵۱
۱۴۰۳/۰۸/۲۶ - ۱۴:۲۰
مرد صاحب خانه که داستان جاکارتا را از خودش درآورده بود، از اثر کردن این ورد و غیب شدن دزد بسیار تعجب کرد، اما از آنجا که خیلی خوابش میآمد، در خانه را سه قفله کرد و به همسرش شب به خیر گفت و هردو به خوابی عمیق فرو رفتند.
کد خبر : ۲۹۹۷۴۲
۱۴۰۳/۰۸/۲۳ - ۰۸:۲۴
روزی دو تن از رعایا که در همسایگی هم زندگی میکردند با هم دچار نزاع خیابانی شدند و پس از آنکه علیه یکدیگر فحاشی بسیار کردند، مأموران قربانشاه آنها را به جرم اخلال در نظم و خدشه دار کردن عفت عمومی دستگیر کردند.
کد خبر : ۲۹۹۱۱۷
۱۴۰۳/۰۸/۱۹ - ۱۴:۴۶
صدراعظم گفت:ای پادشاه بزرگ، من خیلی تشنه ام. اگر ممکن است، بفرمایید یک چکه آب به من بدهند، بعد هرطور صلاح میدانید. اشک فوق الذکر گفت: در این حد ایراد ندارد.
کد خبر : ۲۹۸۱۸۲
۱۴۰۳/۰۸/۱۴ - ۰۹:۲۰
اسکندر مقدونی پس از آنکه بخش اعظم دنیای زمان خودش را تصرف کرد، تصمیم گرفت آب حیات را به دست بیاورد و عمر جاودانی پیدا کند.
کد خبر : ۲۹۷۰۷۴
۱۴۰۳/۰۸/۰۷ - ۱۶:۱۰
مرد روستایی گفت: یک لیوان دیگر بخوری مدعی میشوی خود مسیح هستی. یک لیوان دیگر هم بخوری مدعی میشوی خود خدا هستی. وقتی جنبه نداری چرا نوشیدنی گازدار میخوری؟
کد خبر : ۲۹۵۷۶۹
۱۴۰۳/۰۸/۰۱ - ۰۸:۵۵
مردم روستا بهسرعت از جا برخاستند و بیل و چوب و چماق و هرچی که دمدست داشتند، برداشتند و خرس را پیدا کردند و پیش از آنکه بتواند به کسی صدمه بزند، او را در گوشهای به دام انداختند.
کد خبر : ۲۹۵۵۴۶
۱۴۰۳/۰۷/۲۹ - ۱۴:۴۱
خانم جوان بسته شکلات را که روی صندلی بین او و مرد سیاه پوست قرار داشت باز کرد و یک دانه شکلات برداشت تا بخورد. مرد سیاه پوست نیز بلافاصله پس از او یک دانه شکلات برداشت.
کد خبر : ۲۹۳۰۴۱
۱۴۰۳/۰۷/۱۶ - ۱۲:۱۸