علیرضا وفایی نیا | شهرآرانیوز - حرکت جدی به سمت ایجاد اکوسیستم دانشبنیان در کشورمان قدمتی بیش از ۱۰ سال ندارد. در این بین، یک شرکت دانشبنیان مشهدی سابقهای سیساله در این نوع کسبوکار دارد. بهتازگی هم به عنوان اولین شرکت دارای محصولات صددرصد دانشپایه، موفق به پذیرش در بازار سرمایه کشور شده است. به همین بهانه، با محمدعلی چمنیان، مدیرعامل شرکت نیانالکترونیک گفتوگویی داشتیم تا با مرور سه دهه تجربه این مجموعه در اکوسیستم دانشبنیان، با چالشها و فرصتهایی که مجموعههای نوآور و فناور مشهدی و ایرانی با آن روبهرو هستند بیشتر آشنا شویم.
چمنیان آغاز ماجرای شکلگیری شرکت دانشبنیان نیان الکترونیک را در یکی از کلاسهای دانشگاهی که در سال ۶۹ داشت میداند. «در آن سال درسی اختیاری با عنوان الکترونیک قدرت برگزار شد که در آن به فناوریهای نوینی که در مرحله مقالات علمی در حال شکلگیری بود پرداخته میشد. در آن سال حدود صد مقاله روز دنیا را مطالعه کردیم. دادههای موجود در این زمینه تنها در حد تحقیقات علمی بود و هنوز محصولی در دنیا برای این حوزه ساخته نشده بود.
مدل تدریس استاد این درس، یعنی دکتر طباطبایی، هم در علاقهمند شدن من برای ورود به این زمینه تأثیر فراوانی داشت. ایشان در طول صحبتها همیشه اشاره میکرد که اگر بتوان فناوریهای موجود در مقالات این رشته را به محصولهایی کاربردی تبدیل کرد، تأثیر زیادی در آینده و زندگی بشر خواهد گذاشت. همین صحبتها باعث علاقه من به این زمینه شد و پس از دانشگاه و در طول دوران خدمت سربازی هم درباره آن مطالعه کردم.
در سال ۷۱ که خدمت سربازی را تمام کردم، همراه با دو نفر دیگر از دوستان کار استارتآپی و تحقیق روی ساخت محصولات الکترونیکی را آغاز کردیم. پس از گذشت چند سال و زمانی که فهمیدیم توان تولید محصولاتی در این حوزه را داریم، شرکتبنیان نیانالکترونیک را در سال ۷۴ ثبت کردیم و تلاش کردیم به سمت تولید محصولات دانشبنیان برویم که تا آن روز کسی به سمت تولید آن نرفته بود.»
خیلی از ما توقع داریم نهایتا یکی دو سال پس از راهاندازی یک کسبوکار، به درآمدزایی و سوددهی برسیم و بتوانیم پلههای موفقیت اقتصادی را یکی پس از دیگری پشت سر بگذاریم. این در حالی است که مدیرعامل این مجموعه مشهدی برای رسیدن به سوددهی، بیش از یک دهه زمان صرف کرده است. «در طول سه سال اول فعالیت و تا سال ۷۴ تنها توانسته بودیم در حد ساخت چند دستگاه اولیه کارگاهی قابل ارائه پیش برویم. تا حدود سالهای ۷۷ تنها توانسته بودیم تعداد انگشتشماری از این دستگاهها را بفروشیم.
اولین فروش جدی شرکت ما به سال ۷۹ برمیگشت که موفق شدیم در یک مناقصه برنده شویم و تعداد بیشتری از محصولاتمان را به بازار عرضه کنیم. از ابتدای کار، هشت سال طول کشید تا بتوانیم در اولین مناقصه شرکت کنیم و به شکل جدیتری وارد بازار شویم. البته همان سال هم هنوز به درآمد نرسیده بودیم. در عمل، از حدود سال ۸۳ به سودآوری رسیدیم که با توجه به دانشبنیان بودن محصولهایی که تولید کرده بودیم، رشد و سودآوری کسبوکارمان از سرعت بالایی هم برخوردار بود. در مجموع، از شروع کار در سال ۷۱، حدود دوازده سال طول کشید که شرکت ما از زیان انباشته خارج و به یک مجموعه سودده تبدیل شود.»
یکی از چالشهای مهمی که بسیاری از مجموعههای استارتآپی و شرکتهای دانشبنیان کشورمان با آن روبهرو هستند اعتماد نداشتن بسیاری از مدیران و تصمیمگیران به کیفیت کار آنهاست. چمنیان که سابقه سیساله فعالیت در این فضا را دارد، معتقد است مجموعههای دانشپایه راه سختی برای به دست آوردن اعتماد نهادهای مختلف نسبت به توانمندیهایشان دارند.
«بخشی از کمبود اعتماد به مجموعههای نوآور ناشی از فضای حاکم بر محیط کسبوکار کشور ماست. تا امروز قوانین مشخصی که برای نمونه بتواند امنیت سرمایهگذاری را تأمین یا از برخی کلاهبرداریها جلوگیری کند تدوین نشده است. به همین دلیل، در سالهای گذشته برخی شرکتها در این خلأ قانونی دست به اقداماتی زدهاند که نتیجه آن از دست رفتن اعتماد نهادها و سرمایهگذاران به اکوسیستم نوآور و دانشپایه شده است. از طرف دیگر، در مجموع، نگاه کلی مدیران تصمیمگیر کشورمان در سراسر این سالها آشنایی چندانی با فضای شرکتهای فناور نداشته است.
در همه این سالها بخش زیادی از درآمد کشور از فروش نفت تأمین و با پول آن، ماشینآلات مختلف وارد شده و صنایع مونتاژی خالی از فناوری و دانش شکل گرفته است، صنایعی که به نوعی بیشتر اتلاف منابع بوده است، چون ماشینآلات هر صنعت پس از چند سال از رده خارج میشوند و قابل رقابت با دستگاههای جدید نیستند. حالا یا باید همه ماشینآلات را از رده خارج کرد و دستگاههای جدید وارد کرد یا اینکه با همان شرایط ادامه داد و توان رقابت با صنایع جهانی و صادرات را از دست داد. علت این اتفاق به این موضوع برمیگردد که بیشتر صنایع ما که به وارد کردن دستگاهها و ابزار مورد نیازشان از خارج از کشور اقدام میکنند، دانش و فناوری تولید ابزارهای مورد نیاز خود را به دست نیاوردهاند و توان تولیدشان به ابزارها و ماشینآلات وارداتی وابسته است.
به زبان دیگر، میتوان گفت که ما در بخش زیادی از صنعت خود، توان حل مسئله را پرورش ندادهایم و به جای پرداختن به مسائل و پیدا کردن مسیر حل آنها، راه کوتاهتر یعنی وارد کردن فناوری و ماشینآلات را انتخاب کردهایم. به همین دلیل، تمرین حل مسئله نکردهایم و درآمدهای نفتی هم این مسیر را تسهیل کرده است. یکی از شعارهای غلطی که در همین زمینه وجود دارد جمله «چرخ را نباید دوباره اختراع کرد» است. اتفاقا در صنایع مختلف باید بتوانیم دستگاهها و موارد ابتدایی را هم دوباره اختراع کنیم. اینجا مهم رسیدن به آن دستگاه اولیه نیست بلکه رسیدن به الگوریتم نوآوری و خلاقیت در طول فرایند است که اهمیت دارد.»
مباحث دانشبنیان به صورت رسمی از حدود سال ۹۲ در کشورمان شکل گرفت و ادبیات این حوزه بین مسئولان ایجاد شد. همین موضوع باعث شد به گفته مدیر این مجموعه مشهدی، کار برای شرکت دانشبنیان آنها که از حدود سی سال پیش مشغول فعالیت در چنین قالبی بود، در دو دهه اول فعالیت بسیار سخت باشد: «در سالهای اول، حتی خودمان هم با فضای کار استارتآپی آشنا نبودیم.بسیاری به ما میگفتند که مشغول انجام کاری بیهوده هستیم و بهتر است به جای آن، به دنبال استخدام شدن در اداره یا سازمانی برویم. از نظر من، یکی از مهمترین دستاوردهای ما تا امروز، کمک به جا انداختن مفهوم موفقیت فعالیتهای دانشپایه در نگاه جامعه و حاکمیت است. این مسئله هم به مسئولان هم به افراد علاقهمند و متخصص نشان میدهد اکوسیستم دانشبنیان تا چه اندازه قابلیت ایجاد ارزش و سوددهی دارد و میتواند از مهمترین عوامل تولید ثروت و همچنین رشد جایگاه کشورمان در دنیا باشد.
در واقع تأثیری را که موفقیت شرکت ما بر تغییر گفتمان و نگاه به فضای کسبوکار دانشبنیان داشته است باید مهمترین دستاوردی دانست که به طور کلی در سه دهه گذشته داشتهایم. در کنار این موضوع، اولین شرکتی بودیم که توانستیم محصولات هایتک (دارای فناوریهای برتر و روز دنیا) به کشورهایی مانند روسیه صادر کنیم که تا قبل از ما سابقه نداشت. این موضوع باعث شد در سفر چند هفته گذشته وزیر ارتباطات به کشور روسیه، از ما دعوت شود همراه او به این کشور برویم و با نشان دادن اینکه یک مجموعه دانشبنیان مشهدی در حال صادرات محصول به روسیه است، دیگر شرکتها را هم ترغیب به رشد بیشتر کنیم.»
تا امروز بیش از سی شرکت که عنوان دانشبنیان را با خود یدک میکشند موفق به ورود به بورس شدهاند، اما هیچکدام از این شرکتها به طور کامل محصولات دانشپایه نداشته است و تنها بخشی از فعالیتش در این فضاست. این در حالی است که به گفته چمنیان، مجموعه مشهدی نیانالکترونیک اولین شرکت تولیدی صددرصد دانشبنیانی است که موفق به پذیرش در بازار سرمایه کشور شده است: «از نگاه معاونت علمی ریاست جمهوری، هر شرکتی که حتی یک محصول دانشبنیان داشته باشد، حتی در صورتی که فروشی از آن محصول نداشته باشد، در فهرست شرکتهای دانشبنیان قرار میگیرد. همین موضوع باعث شده است برخی شرکتها برای استفاده از مزایای دانشبنیان بودن مانند معافیتهای مالیاتی یا تسهیلات، اقدام به خرید طرحی دانشبنیان از مجموعه دیگر کنند تا برند خودشان به عنوان دانشپایه شناخته شود.
البته در کنار این تعریف کلی، شرکتهای را دستهبندی کردند و به عنوان مثال اعلام شده بود اگر بیش از ۵۰ درصد از فروش شرکتی ناشی از محصولات دانشپایه باشد، آن شرکت یک مجموعه دانشبنیان نوع یک است. هرچند مدتی قبل این تعریف را تغییر دادند و اعلام کردند و میزان گفتهشده از ۵۰ درصد به ۲۵ درصد کاهش یافته است. با همه این موارد، سهم محصولات دانشبنیان هیچکدام از شرکتهایی که تا قبل از این وارد بازار سرمایه شده بودهاند بیش از ۵۰ درصد از کل فروش بازار آنها نبوده است، اما مجموعه ما اولین مجموعه واردشده به بورس است که صددرصد محصولاتش دانشپایه است.»
ورود به بازار سرمایه برای شرکتهای دانشبنیان اتفاق درخور توجهی است و نشاندهنده اعتماد به سودآوری این مجموعههاست، مجموعههایی که با سرریز ایده و فناوری روبهرو هستند و جذب سرمایههای موجود در بورس میتواند به شکوفایی آنها و رشد اقتصاد دانشبنیان کشور کمک شایانی بکند. با وجود این، برای رسیدن به این مرحله، شرکت باید به حد مشخصی از رشد و توسعه رسیده باشد. تا قبل از آن و در مرحلهای که شرکت هنوز نوپا یا در حال رشد به حساب میآید، سرمایهگذاران و شرکتهای صنعتیای که در بازار سنتی مشغول فعالیت هستند، میتوانند با سرمایهگذاری روی این مجموعههای نوآور، به رشد آنها کمک کنند، موضوعی که به گفته چمنیان، در کشور ما چندان رخ نداده است.
«در سراسر دنیا قانون این است که صنایع زمانی به سمت و سوی جدید میروند و رویههای جدیدی در پیش میگیرند که احساس خطر کرده باشند. چیزی که میتواند به این موضوع منجر شود رقابتی بودن بازار است، اما بخش عمدهای از صنایع کشور ما در فضای رقابتی در حال فعالیت نیستند. به همین دلیل، نیازی به تغییر مسیری که سالها در حال طی کردنش هستند احساس نمیکنند. صنایع ما نیازی به سرمایهگذاری در شرکتهای فناور و دانشبنیان را هنوز چندان که باید احساس نکردهاند.
این در حالی است که بر اساس پیشبینیهای سازمان اقتصاد جهانی، تا سال ۲۰۳۰ حدود ۹۰ درصد از اقتصاد دنیا مبتنی بر فناوری خواهد بود. به همین دلیل، اگر میخواهیم در آینده اقتصاد دنیا حرفی برای گفتن داشته باشیم، باید صنایع سنتی خود را به سرمایهگذاری در تولید فناوری تشویق کنیم. در سالهای گذشته، اقداماتی از سوی برخی نهادها مانند معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری انجام شده است، اما هنوز مسیر زیادی تا رسیدن به نقطه مطلوب در پیش داریم.»
برای ورود به حوزه کارآفرینی، به گفته مدیرعامل این مجموعه مشهدی، افراد باید فرصتها و تهدیدها را به خوبی شناسایی کنند. «در ایران، بسترهای راهاندازی کسبوکار با دشواریهای مختلفی همراه است. از آن طرف، رقابت در بسیاری از فضاها چندان زیاد نیست و نیازهای فراوانی هم در بازار وجود دارد. درست است که در کشورهای پیشرفته بسترهای راهاندازی کسبوکار فراهمتر است، اما رقابت به اندازهای زیاد است که برای موفقیت، باید نوآوری ویژهای داشته باشید.
برای نمونه، فرض کنید بخواهید در کشوری توسعهیافته به تولید موبایل اقدام کنید. به قدری برندهای قدرتمند در بازار وجود دارند که به احتمال فراوان به موفقیت نخواهید رسید، اما اگر بتوانید همین حوزه را در ایران توسعه دهید و موفق به ساخت موبایل شوید، به قدری قوانین حمایتی مناسب است و رقابتی هم در این زمینه بین شرکتهای داخلی وجود ندارد که میتوان به موفقیت این کار امید بیشتری داشت. به طور خاص، در حوزه فناوری، در ایران هنوز شرکتهای قدرتمند زیادی شکل نگرفتهاند و بازار بکری وجود دارد.
حتی تحریمهای بینالمللی که برای بخشهای زیادی از اقتصاد کشورمان تهدید به حساب میآید، در برخی موارد میتواند یک فرصت در نظر گرفته شود و شرکتهای فناور به سمت تولید دستگاهها و ماشینآلات مورد نیاز کشور بروند که به دلیل تحریم، امکان وارد کردنشان وجود ندارد. البته در بخشهای سیاستگذاری و قوانین و مقررات، ضعفهایی را در کشور شاهد هستیم و افرادی که قصد ورود به حوزه کارآفرینی را دارند، برای موفقیت باید تلاش و پشتکار فراوانی داشته باشند.»