تأکید حجت‌الاسلام قرائتی بر لزوم احیای زکات در سراسر کشور طرح «زندگی با آیه‌ها» با هدف تربیت ۱۰ میلیون حافظ قرآن اجرا می‌شود پخش زنده مراسم تشییع پیکر شهید نصرالله از شبکه قرآن آزمون مرحله استانی رقابت علمی طلاب خواهر، چهارشنبه (۸ اسفند ۱۴۰۳) برگزار می‌شود بیمار در چه صورتی می‌تواند روزه نگیرد؟ | فتوای آیت الله خامنه‌ای درباره روزه بیماران چگونه می‌توان جریان فقهی جدید ایجاد کرد؟ تصمیمات لازم برای ارائه خدمات بهتر به زائران عتبات گرفته می‌شود رونمایی از مجموعه آثار فقه بورس و اوراق بهادار مراسم گرامیداشت شهید سیدحسن نصرالله فردا (۵ اسفند ۱۴۰۳) در سراسر کشور برگزار می‌شود آخرین مهلت ارائه مقالات به دبیرخانه چهارمین همایش بین‌المللی اربعین اعلام شد + جزئیات حرم امام‌رضا(ع) میزبان برگزاری مراسم هم‌دردی با مردم لبنان می‌شود دریافت ۲۲۴ اثر در چهاردهمین جشنواره بین‌المللی کتاب سال رضوی هجدهمین نمایشگاه بین‌المللی قرآن و عترت مشهد مقدس برگزار می‌شود آمادگی یادمان‌های دفاع مقدس برای برگزاری اعتکاف رمضان ۱۴۰۳ رونمایی از آثار جدید پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) آیین نقاره‌زنی حرم رضوی، روایتی ۵۰۰ساله از عشق و ایمان برنامه افزایش ۲برابری پایگاه‌های قرآنی خراسان رضوی در ۲ سال آینده روزی برای تو اینجا چراغی روشن است | در باب راه‌های رونق مسجد همگانی‌سازی تدبر در قرآن کریم ضروری است
سرخط خبرها

خادم باید همیشه خدمت کند

  • کد خبر: ۱۴۱۱۰۴
  • ۳۰ آذر ۱۴۰۱ - ۱۹:۴۹
خادم باید همیشه خدمت کند
همان اول صبح، رئیس کشیک محترم توصیه می‌کند به اینکه خادم باید همیشه و در مقابل همه خلق ا... خدمت کند.

همان اول صبح، رئیس کشیک محترم توصیه می‌کند به اینکه خادم باید همیشه و در مقابل همه خلق ا... خدمت کند. نه فقط در حرم و در لباس. از باب شاهد مثال، رؤیای یکی از همکاران پیشکسوت را تعریف می‌کند: بعد از ساعت کشیک، در حال خروج از حرم بودم، دیدم غباری* روی زمین افتاده. با خودم گفتم حالا که ساعت خدمت من تمام شده.

بچه‌های کشیک بعد آن را جمع می‌کنند و از کنارش بی تفاوت گذشتم و این گذشت. در رؤیا دیدم خادمان در محضر آقا ایستاده اند و حضرت به آن‌ها عنایت می‌فرمایند. نوبت به من که رسید حضرت توجهی نکردند و رد شدند.

عارض شدم: مگر من خادم شما نبودم. فرمودند: اگر خادمی، باید همیشه خدمت کنی. خیال نکن خارج از لباس و خارج از ساعت وظیفه‌ای نداری -نقل به مضمون-این عبارات را در ذهنم مرور می‌کنم که چشمم می‌افتد به پیرمرد لاغر اندامی. او عبای نمازی دور خودش پیچیده و علی الطلوع از باب السلام وارد می‌شود.

دو رکعتی نماز روی همان فرش‌های دم در و بعد هم شروع می‌کند به نصیحت خلق ا. هر کس از دم پر حاجی می‌گذرد فیضی می‌برد. من هم مستثنا نیستم.

با لهجه مشتی‌های تهران، می‌گوید: چرا به مایع ضدعفونی گیاهی یک بوی خوش اضافه نمی‌کنید؟‌

می‌گویم: دست من که نیست. ولی منتقل می‌کنم به مسئولش. چشم.‌

می‌گوید: چرا ریشت این قدر بلند است؟ اندازه موی سرت کوتاهش کن. بعد هم برو طلبه بشو. من یک پسر هفده ساله داشتم که طلبه مدرسه آیت ا... مجتهدی بود. رفت جبهه و شهید شد. از آن به بعد به همه جوان‌ها می‌گویم طلبه شوند.‌

می‌گویم: جوان ها. نه من! سن من به تو نزدیک‌تر است تا پسرت.‌

می‌گوید: پس مسئله از رساله یاد بگیر و به دیگران بگو؛ که هر مسئله معادل فلان تعداد رکعت نماز مستحبی ثواب دارد.

از من که خلاص می‌شود می‌رود سراغ یک گروه نوجوان و مربی روحانی شان. مدتی با آن‌ها مشغول است و بعد هم از همان باب السلام خارج می‌شود. گویا وقتش به زیارت نمی‌رسد.
(*در عرف خدمت، به زباله و آشغال، غبار گفته می‌شود.)

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->