حسین بیات | شهرآرانیوز؛ پژوهشگران میگویند ما کلا دو صنعت پایه داریم؛ کشاورزی و معدنکاری. کشاورزی مواد اولیه خوراک، پوشاک و تاحدودی بعضی مصالح ساختمانی را تأمین میکند و معدنکاری، مواد موردنیاز صنایع اولیه، ساختمانسازی و تمام سوخت را فراهم میآورد. دهم تیرماه هرسال با مصوبه شورایعالی انقلابفرهنگی، بهعنوان روز صنعت و معدن گرامی داشته میشود. همین مناسبت بهانهای شده است تا به یکی از این صنعتهای پایه بپردازیم که در مشهد قدمت زیادی دارد. تاریخوهویت امروز نگاهی انداخته است بر معدنهای زغالسنگ اطراف مشهد.
طبق گزارشهای مختلف جغرافینویسان اسلامی، کوههای اطراف مشهد معادن مختلفی داشته است. دمشقی در قرن هشتم درباره توس نوشته است: «در اطراف آن، کانهای زر، نقره، مس، آهن، فیروزه، برام و بلور یافت میشود» و درباره نوغان آورده است: «در کوههای نوقان، معدنالاحجار است که از آن برای سایر بلاد خراسان، بریده میشود.
همچنین معدن نقره، برنج، آهن، فیروزه، الجماهیر و بلور وجود دارد». چنین گزارشهایی در برخی دیگر از منابع جغرافیایی نیز انعکاس یافته است و ناصرالدینشاه قاجار براساس همین اخبار است که به اکتشافات معدنی در اطراف مشهد میپردازد. او به دلیل فقر خزانه از یکسو و مشاهده پیشرفت دانش زمینشناسی در اروپا ازسوی دیگر، توجه زیادی به اکتشاف طلا میکند و در بیشتر سفرهای خود، بهدنبال معادن طلا و نقره است.
خراسان از مناطقی است که در دوره ناصرالدینشاه، بررسی میشود. در ساختار اداری و دیوانی اوایل دوره ناصری، امور صنایع و معادن درقالب وزارت تجارت یا امور صنایع و تجارت و معادن انجام میگیرد که محمودخان میرپنجهقراگوزلو عهدهدارش است. در همین راستاست که ناصرالدینشاه در فرمانی به قوامالدوله، وزیر مملکت خراسان، تأکید میکند: «هرکس معدن جدیدی از فلزات بداند و خواسته باشد کار کند یا معدن قدیمی را اجاره کند، یا خود به دربار آمده و نمونه از سنگ بیاورد، یا آدم بلدی ازسوی خود همراه نمونه سنگمعدن بفرستد، باید با قراگوزلو مذاکره کند».
ناصرالدینشاه همچنین موسیخان و علیاصغر را برای تحقیق به خراسان میفرستد. آنها در گزارش تلگرافی ۱۲۹۵قمری به پیدا شدن حدود نیمذرع رگه در معدن قدیمی اشاره میکنند، اما بهدلیل مهیا نبودن اسباب و لوازم مخصوص برای تعیین عیار و مقدار طلا و سرب معادن در خراسان، نمیتوانند اطلاعات بیشتری بدهند. امینالسلطان برای آنها ذرهبین و لوازم تحقیق میفرستد و درمقابل، آنها نمونههایی از مواد استخرجشده را برای شاه میفرستند. در ادامه به دستور ناصرالدینشاه، امین معادن برای تحقیق وضعیت معادن، عازم خراسان میشود. خود شاه هم در سفر دومش به خراسان، نمونههایی را از معادن غرب کوهسنگی، روستای مایان و اطراف طرقبه بررسی میکند.
آصفالدوله، والی وقت خراسان، نیز در گزارش ۲۹محرم ۱۳۰۳قمری به وجود چند معدن زغالسنگ در هر گوشه کوهها اشاره میکند، ولی بهخاطر مخارج و اطمینان نداشتن، کسی اقدام نمیکند. معدنی که فرستاده والی پیدا میکند، «تا مشهد دوازده فرسخ فاصله دارد و در آوردن آن و ساختن راه تا مشهد که عرابه بیاورد، حدود ۲هزار تومان خرج دارد».
آصفالدوله قصد داشته دستخط مالکیت آن را از شاه بگیرد و اگرچه استخراج معدن میتوانست درآمد یک عشر برای دولت نیز داشته باشد، رقابت درباریان ازجمله مخبرالدوله، وزیر معادن، مهمترین مانع کسب این امتیاز محسوب میشود.
روستای پایه در هفتادوپنجکیلومتری مشهد و در قسمت کوهپایهای رشتهکوهبینالود و نزدیک به گلمکان نیز معدن زغالسنگ داشته است. کلنل بیت بریتانیایی در کتاب «سفرنامه سیستان و خراسان» به وجود مقادیر زیادی زغالسنگ در کوههای اطراف مشهد اشاره و تأکید کرده است: «تاکنون تلاش برای جستوجو یا دست یافتن به آن صورت نگرفته است. او تکهای از آن را در مشهد میسوزاند، اما این نمونه مقدار کمی زغال داشت و زیاد خوب نبود». همچنین مقداری از زغالسنگ این روستا در زمان جنگ جهانی اول به مشهد حمل میشود، ولی آنقدر زیاد نیست که بر اقتصاد و صنعت شهر تأثیر بگذارد. ارتفاعات اطراف مشهد در فاصله سیودوکیلومتری جنوب شهر از دیگر جاهایی است که زغالسنگ دارد.
اگرچه زغالسنگ مصرفی نخستین کارخانه برق حرم مطهر، اهدایی مظفرالدینشاه، در سال ۱۳۱۷ قمری (۱۲۷۸ خورشیدی) بهسختی تأمین میشده، اما آنطور که ژنرال سرپرسی مولسورث سایکس، سرکنسول انگلیس در مشهد (همدوره با آصفالدوله)، گزارش داده است، از نزدیکی مشهد زغالسنگ همواره استخراج میشود: «در مشهد با اینکه معادن چند مایل بیشتر از شهر دور نیست، ولی هریک تن زغال حدود چهار لیره تمام میشد و بهنظر میآمد رگ معدن خیلی وسعت داشته باشد».
در دوره رضاشاه و از سال ۱۳۰۸خورشیدی که پیشرفتهای شهر مشهد شروع میشود، همزمان با استانداری محمدحسن تقیزاده پیشنهاد تأسیس شرکت زغالسنگ مشهد و چراغ خراسان نیز مطرح و مقرر میشود «شرکتی با ۱۴۰هزار تومان با شرکت بیش از بیست نفر از محترمین شهر تشکیل شود.» و این پیشنهاد را ۲۷ مهر ۱۳۰۹ مجلس شورای ملی بهصورت واگذاری امتیاز انحصاری استخراج معادن زغالسنگ اطراف مشهد تا دوازده فرسخ به آقای محمدولیخان اسدی، برای مدت پنجاه سال تصویب میکند، ولی به نتیجه نمیرسد.
در اواسط دوره پهلوی اول از معادن زغالسنگ تربتجام استخراج صورت میگیرد و قرار است بهزودی از معدن آقدربند نیز استخراج شود تا به مصرف کارخانه نخریسی خسروی برسد. یک هیئت اکتشافی به سرپرستی اشپیس مدت چهارده ماه در اطراف مشهد تا تربتجام، قوچان و سبزوار تفحص میکند و گزارش میدهد: «بهطورکلی ایالت خراسان دارای منابع ثروتی تحتالارضی قابلملاحظه» است که «استخراج معادن مزبور، نتایج مهم و مفیدی دارد و با استخراج زغال تربتجام و سایر نواحی زغالخیز، احتیاجات شهر مشهد و کارخانجات اطراف آن تأمین میشود». اینگونه است که زغالسنگ بهعنوان مهمترین ماده معدنی اطراف مشهد، در دوره پهلوی بهعنوان نیروی حرارتی صنایع و کارخانجات این پهنه مورداستفاده قرار میگیرد.
معادن آبقد، چشمهگل، آقدربند، گلبانو، حوضمعدن، آغنج و میانکوهی، مهمترین معادن فعال مشهد در دوره قاجار و پهلوی هستند.
یکی از معادن کشفشده زغالسنگ مشهد در اواخر دوره قاجار، مزرعه آبقد بوده که زغالسنگ بسیار مرغوبی داشته است. نخستین کارخانه برق حرم با زغال این معدن روشن میشود. با وجود استعدادی که این معدن داشته است، در دوره بعدی بهدلیل مشکلات استخراج، اختلافات مالکیت و نبود قوانین واضح و آشکار از آن استفاده نمیشود.
با استقرار اولین چراغ الکتریکی آستان قدس در سال ۱۳۱۷ قمری، معاونالصنایع همراه حاجیمحمدحسن معاونالتجار، عهدهدار میشوند که آن میزان از زغالسنگ را که برای دایر کردن چراغبرق لازم است، از قرار چهار تومان تأمین کنند. آنها بدون دیناری منفعت از اتابک اعظم اجازه گرفته، مشغول به کار استخراج میشوند؛ «معدنچی از تهران آورده [بودند]و تقریبا ۳ هزار تومان در مدت دو سال خرج کردند، ولی فقط توانستند پنجاه خروار زغال تحویل چراغخانه نمایند. بدین جهت از اواخر شعبان ۱۳۱۹قمری، چراغ مزبور بهواسطه نبود زغال، خاموش و متروک شد و خسارت زیادی هم به کارکنان معدن وارد شد». علل دیگر ناکامی در استخراج زغالسنگ از این معدن، نبود علم و امتیاز و مقتدر نبودن دولت بود.
معادن زغالسنگ چشمهگل و گلبانو در نزدیکی تربتجام، مهمترین معادنی هستند که از دوره رضاشاه برای تأمین سوخت مشهد و فریمان استخراج میشوند. این معادن، دولتی بودند و قیمت آنها را برای فروش در بازار مشهد، اداره معادن خراسان تعیین میکرد. در گزارشی، میزان محصول سالیانه چشمهگل ۴۰هزار تن ذکر شده است که برای تأمین سوخت کارخانجات مشهد نظیر قندآبکوه و برق و نخریسی خسروی مصرف میشد. هیئت اعزامی به سرپرستی اشپیس نیز زغالسنگ این معدن را در ردیف معادن مهم زغال کشور ازقبیل شمشک و زیرآب قرار داده است.
درمورد معدن گلبانو که همچنان فعال است، اطلاعات کمتری در دست است، جز اینکه تا سال ۱۳۷۴ دراختیار دولت بود و در این سال به یک شرکتتعاونی واگذار میشود.
آقدربند در فاصله صدوچهلوششکیلومتری مشهد و در مسیر جاده سرخس قرار دارد. بهرهبرداری از این معدن که هنوز نیز ادامه دارد، از ۱۳۱۴خورشیدی آغاز شده است. محل اداره و فروش آن در ابتدای خیابان خسروی مشهد بوده است؛ طبق آگهی تبلیغاتی ۸مهر ۱۳۱۴ روزنامه شهامت، «زغالسنگ آقدربند از محصولات وطن و با صرف سرمایه و زحماتی استخراج شده، از بهترین زغالهای دنیا» بهشمار میرفته است؛ زیرا از نظر دوام با آنها برابر بوده و دارای شعله زیادی بوده است.
یکی از مزایای این زغال این بود که «ابدا در موقع سوخت بو نداشته» و، چون روغن ذاتی داشته، بهمحض مصرف دو سیر هیزم آتش یا ریختن مقداری نفت بر روی آن، فورا افروخته میشده است. این زغال برای ماشینهای چراغبرق، گرمکردن حمام و صنایع مختلف ازجمله کارخانه چرمسازی مشهد استفاده میشده است.
شرکتسهامی معادن خاور در ۱۸اردیبهشت۱۳۲۰ با سرمایه ۴میلیون ریال در تهران تأسیس میشود و با سرمایهگذاری ۳۱درصدی آستان قدس رضوی و ۶۹درصدی بخش خصوصی، اداره امور معادن زغالسنگ آقدربند را برعهده میگیرد. در سالهای بعد این معدن علاوهبر رفع نیاز صنایع نخریسی و قندآبکوه، نقش مهمی نیز در تأمین سوخت موردنیاز شهری دارد تااینکه مشهد گازکشی میشود.
معدن هفتحوض یکی دیگر از معادن زغالسنگ اطراف مشهد بوده که نامش در سپردن امتیاز مجلس به محمدولیخان اسدی ذکر شده است، ولی بعد از لغو آن قرارداد، تکلیف قطعی آن تا مهر۱۳۲۱ معلوم نیست. احتمالا هفتحوض همان معدن حوض باشد که در اوایل سال۱۳۱۴ از گزینههای تأمین منابع صنایع مشهد بود، ولی کیفیت نامطلوب (۴هزارو ۵۰۰ کالری تولیدی) و ۴۲درصد خاکستر موجود در آن باعث میشود موردتوجه کارخانه نخریسی قرار نگیرد.
موضوع استخراج معدن هفتحوض پس از شهریور۱۳۲۰ محل توجه قرار میگیرد و اداره بازرگانی و پیشه و هنر استان نهم در مهر۱۳۲۱ موافقت میکند که ظرف دو ماه وضعیت آن را بررسی کند و اجازه استخراج برای آزمایش داده شود. یک هفته بعد، شرکتسهامی نخریسیخسروی با استخدام علی سلیمی، آتشبار سابق معدن چشمهگل، که اطلاعات لازم در قسمت آتشباری دینامیت را داشته است، تصمیم میگیرد در این معدن شروع به اکتشاف کند.
معدن روستای درخت توت، یکی از معادن کوچک اطراف مشهد بوده که عبدالمجید مجیدفیاض آن را استخراج میکرده است. مجید فیاض تنها کسی است که روند استخراج معادن زغالسنگ و مشکلات آن را در خاطراتش تشریح کرده است. بنا به نوشته او، معدن درخت توت بر راه قدیم مشهد به نیشابور از مسیر شریفآباد قرار داشته و پیش از وی نیز در آنجا کاوش شده و آثاری از استخراج آن باقی بوده است. امتیاز این معدن را مردی که فقط یک کامیون کمپرسی سرمایهاش بود، به دست آورد، ولی نه قدرت استخراج نه قدرت فروش زغالش را داشت؛ چون با سرمایه اندک نمیتوانست یک فعالیت اقتصادی سودآور داشته باشد.
آنطور که او نوشته است، شیوه استخراج بدین شکل بوده است که مردی به نام علم، از طوایف سیستانی ساکن درخت توت، با یک توبره پشتی و یک الاغ، نقاط مختلف را معاینه و از آنها نمونهبرداری میکرد و حدس میزد که اگر از فلان نقطه تونلی به وسعت رفتوآمد انسانی با توبرهاش کنده شود، به رگهای از زغالسنگ خواهد رسید. بعد از آن برای جلوگیری از ریزش سقف و دیوار تونل ستونبندی با چوب چنار ایجاد میکردند تا بدینوسیله زغال را بیرون آورده، برای حمل به شهر آماده کنند.
در بهترین شرایط مقدار استخراج این معدن در طول هفته بهاندازه تکمیل ظرفیت یک کامیون بوده است. مجید فیاض با مالک این معدن شریک میشود و با کمک یکی از دوستانش که با تکنیک بند و وصل لوازم دستدوم صنعتی آشنا بوده است، دو خطآهن در مسیر تونل قرار میدهد و یک واگن را با قدرت موتوری بهوسیله سیمهای قطور بکسل تا عمق معدن پایین میبرد و زغال را با واگن بالا میکشد. این زغالها در مشهد به کورهداران و بیش از همه به خود مجید فیاض و کهلائی فروخته میشد.
از سال۱۳۴۹ به بعد، صدور پروانه اکتشاف زغالسنگ ککشونده به نام اشخاص و شرکتهای خصوصی ممنوع میشود و این مجوز کلا دراختیار شرکت ملی ذوبآهن ایران قرار میگیرد. تحولات صنعتی در دهه ۵۰ نیاز صنایع به زغالسنگ را بیشتر میکند. مقدار استخراج زغالسنگ معادن اطراف مشهد در سال۱۳۵۰ حدود ۵۰هزار تن بود که حدود ۱۶هزار تن آن در صنایع قند مصرف میشد و بقیه به مصرف سوخت کورههای آجرفشاری میرسید.
طبق گزارشی، از سال۱۳۵۴ برای جبران کمبود تولید کک موردنیاز صنایع داخلی مشهد، سالیانه مقداری زغالسنگ و کک از خارج هم وارد میشده است. با تأسیس وزارت نیرو در خرداد۱۳۵۴ اطلاعات مربوط به زغالسنگ کشور دراختیار این وزارت قرار داده میشود. در این سال، چهار معدن زغالسنگ در اطراف مشهد فقط درحال استخراج بودند؛ گلبانو، آقدربند، آغنج و میانکوهی.