حمیده ذاکری | شهرآرانیوز؛ در قرآن کریم و روایات، فقر امری منفی در زندگی بیان شده است که باید رفع شود، با این حال در برخی روایات، عباراتی درباره ستایش فقر و جایگاه فقرا نزد خداوند نیز دیده میشود که یک نوع تعارض در این زمینه ایجاد میکند. امروز میخواهیم به این امر بپردازیم که آیا فقر امری پسندیده است یا امری منفی؟
بررسی روایات و تبیین موضع اسلام و شیوه مواجهه آن با مقوله فقر، ضروری است. بررسی منابع اسلامی نیز مشخص میکند که مقتضای جمع و سازش میان اخبار متعارض، این است که فقر و ثروت هریک بهنوبه خود نعمتی الهی است که بنده وظیفه دارد به اقتضای آن عمل کند و به همین دلیل در بیشتر دعاهای حضرات معصوم (ع) آنچه کفاف زندگی را بدهد و آنچه برای زندگی، سالمتر و کمخطرتر است خواسته شده است. در ادامه بیشتر در اینباره میخوانید.
در کتاب «مفردات الفاظ قرآن»، راغب اصفهانی فقر را به چهار صورت معنا کرده است: نیازمندی مادی و زیستی موجودات زنده، عدم برخورداری از وسایل و امکانات اولیه و اساس زندگی، آزمندی و بسنده نکردن به امکانات موجود و بالاخره به معنی احساس همیشگی نیاز به خدا.
بدیهی است که از چهار گزینه یادشده، نخستین آنها ضروری و فطری است. دومی، امری منطبق با واقعیت است. سومی صفتی است ناپسند و نکوهیده و چهارمی، صفتی است پسندیده و ضروری برای هر فرد موحد و مؤمن. (راغب اصفهانی، ۱۴۱۲، ص ۶۴۱).
بر این اساس، در آموزههای اسلامی انواعی از فقر مانند فقر روحی، فقر فرهنگی و فقر دینی، تعریف شده است، اما آنچه درحالحاضر مراد و منظور ماست، همان فقر اقتصادی است.
در قرآن کریم واژه فقر تنها یکبار در آیه ۲۶۸ سوره بقره آمده است. ولی مشتقات آن مانند فقیر، پنجمرتبه و فقرا هفتمرتبه ذکر شده است. بنا به آنچه در آیات قرآن و تفاسیر آن آمده است، در این معجزه پیامبر اکرم (ص)، فقر عاملی منفی معرفی شده است؛ آنچنان که در آیه ۸ سوره ضحی میخوانیم که خداوند خطاب به رسولش میفرماید: «خداوند تو را فقیر یافت، سپس توانگر کرد».
بر این اساس گفته میشود اگر فقیر بودن و فقر ارزشمند بود، غنی کردن پیامبر نمیتوانست یک ارزش معرفی شود. همچنین مذمت فقر را میتوانیم در آیه دیگری از قرآن بیابیم؛ آنجا که آمده است: «شیطان به شما وعده تنگدستی میدهد و به بدکاری وامیدارد و خدا از جانب خود آمرزش و فزونی به شما وعده میدهد که خدا وسعتبخش و داناست». (بقره، ۲۶۸).
با بررسی سیره معصومین و روایات نیز بهوضوح میتوان مذمت فقر را در نزد این بزرگواران مشاهده کرد؛ بهطور مثال در غررالحکم بابی به نام ذم فقر و آثار فردی و اجتماعی آن آمده است؛ بهطور مثال امامعلی (ع) در مذمت فقر، آن را با مرگ مقایسه کرده، میفرمایند: «فقر، مرگ بزرگ است». (شریف رضی، ۱۳۷۹، حکمت ۱۶۳). امامصادق (ع) نیز در حدیثی درباره فقر، آن را تلخترین چیزها دانسته و فرمودهاند: «لقمان گفت: همه تلخیها را چشیدم و چیزی تلختر از فقر ندیدم». (ابنبابویه، ۱۳۶۲، ص ۶۶۹).
در روایتی دیگر رسول خدا(ص) ابتلا به فقر را امتحان دشواری دانسته و فرمودهاند: «خدای متعال به ابراهیم (ع) چنین وحی کرد: ای ابراهیم! تو را آفریدم و به آتش نمرود آزمودم، اگر تو را به فقر میآزمودم و صبر را از تو میگرفتم، چه میکردی؟ ابراهیم گفت: پروردگارا! فقر از آتش نمرود سختتر است». (شعیری، ۱۳۶۳، ص ۱۰۹). با توجه به این روایات، درک این معنی دشوار نیست که چرا امامسجاد (ع) در دعای مشهور ابوحمزه ثمالی از فقر به خدا پناه برده، میفرمایند: «خدایا! پناه میبرم به تو از تنبلی و سستی و اندوه و ذلت و مسکنت و فقر و فاقه». چرا که فقر بلایی سخت است.
یکی از روایات مشهور در مورد فقر، حدیثی از پیامبر اکرم (ص) است که در آن میفرمایند: «نزدیک است که فقر به کفر بینجامد». غزالی در شرح این حدیث میگوید: «فقر، آدمی را در پرتگاه کفر قرار میدهد؛ چون اولا موجب حسادت به توانگران میشود. حسد هم حسنات و خوبیها را از میان میبرد.
ثانیا باعث میشود انسان فقیر در برابر ثروتمندان اظهار ذلت و خواری کند که این خود به آبرو و دین او لطمه میزند. ثالثا سبب ناخشنودی از قضای الهی و ناراضی بودن از روزی میشود و این خود هم اگر کفر نباشد، به کفر میکشاند؛ به همین دلیل هم پیامبر خدا از فقر به خدا پناه برده است، لذا در دعا آمده است که رسول خدا فرمود: بار خدایا! من از فقر به تو پناه مىبرم. از کمداشت و خوارى به تو پناه مىبرم. از اینکه ستم کنم یا به من ستم شود، به تو پناه مىبرم». (مجلسی، ۱۴۰۴، ج ۶۹، ص ۳۱).
همین پناه بردن از فقر در ادعیه نشان میدهد که فقر در نظر ائمه معصوم(ع)، مذموم است و این بزرگواران هرچند در برخی احادیث، مسکینان را ستودهاند، هرگز از خدا طلب فقر نکردهاند، بلکه از آن به پروردگار پناه بردهاند.
شاید برای شما هم این سؤال پیش آمده باشد که با وجود این آیات و روایات که بهروشنی فقر را مذمت کردهاند، چگونه است که در روایاتی، ائمه اطهار (ع) فقر را ستودهاند؟
در پاسخ این سؤال باید گفت که آنچه در این روایات، مدح و تحسین شده است، خود فقر نیست، بلکه واکنشی است که فرد مبتلا از خود نشان میدهد و تحسین اوست که با وجود سختی این ابتلا، از دایره ایمان بیرون نرفته است؛ بهعنوان مثال امامعلی (ع) در حدیثی در اینباره میفرمایند: «فقر، مؤمنان را بیشتر میآراید تا دنباله لگام، گونه اسب را».
آنچه در این حدیث تحسین شده است، مؤمن صالحی است که هنگامی که به فقر دچار است، زهد و بینیازی را روش خود قرار میدهد و نه تنها از دایره ایمان خارج نمیشود که در انجام اعمال دینی هم سستی نمیکند.
اینجاست که ائمه معصوم(ع) این افراد را ستودهاند. آنچه در عین فقر پسندیده است، مناعت طبع و دست دراز نکردن پیش دیگران و از همه مهمتر، رضایت به قضای الهی است. اگر فقیری چنین کند، بزرگترین رحمت الهی نصیب او شده و از امتحان بزرگ خداوند، سربلند بیرون آمده است.
چشم نداشتن به اموال دیگران و تنها به خدا محتاج بودن حالتی است که ما در سیره ائمه(ع) به نام استغنا میشناسیم؛ حالتی که در آن ممکن است شخص تنگدست باشد ولی در درون خویش احساس آرامش و بینیازی کند.
در واقع منظور از استغنا و غنای نفس، حالت روحیای است که انسان را از درخواست از دیگران باز میدارد و از شدت خویشتنداری، افراد ناآگاه، آنها را بینیاز میپندارند؛ چنانکه در آیه ۲۷۳ سوره بقره درمورد اصحاب صفه آمده است:
«(انفاق شما) بهخصوص باید برای نیازمندانی باشد که در راه خدا در تنگنا قرار گرفتهاند و نمیتوانند مسافرت کنند (و سرمایهای بهدست آورند) و از شدت خویشتنداری، افراد ناآگاه، آنها را بینیاز میپندارند، اما آنها را از چهرههایشان میشناسی و هرگز با اصرار چیزی از مردم نمیخواهند و هرچیز خوبی در راه خدا انفاق کنید، خداوند از آن آگاه است». همچنین امامباقر (ع) میفرمایند: «هیچ فقری، چون فقر روحی و هیچ توانگریای، چون استغنای روحی نیست». (مجلسی، ۱۴۰۴، ج ۷۵، ص ۱۶).
در پایان خوب است بدانیم که ائمه معصوم، تنها در مذمت فقر سخن نگفتهاند که درباره راهکارهای مقابله با آن نیز رهنمودهایی را بیان کردهاند. مطلب را با سخنى از رسول خدا (ص) پایان مىدهیم که فرمودند: «به نیازمندان زیاد صدقه دهید تا روزى شما وسیع شود».
همچنین در قرآن کریم درباره اهمیت انفاق بهعنوان یکی از راههای مبارزه با فقر مىخوانیم: «و در راه خدا انفاق کنید و (با ترک انفاق) خود را به دست خود، به هلاکت نیفکنید و نیکى کنید که خداوند، نیکوکاران را دوست مىدارد». (آیه ۱۹۵، سوره بقره). همچنین مىفرمایند:
«اى کسانى که ایمان آوردهاید! از آنچه به شما روزى دادهایم، انفاق کنید پیش از آنکه روزى فرارسد که در آن، نه خریدوفروش است (تا بتوانید سعادت و نجات از کیفر را براى خود خریدارى کنید) و نه دوستى (و رفاقتهاى مادى سودى دارد) نه شفاعت؛ (زیرا شما شایسته شفاعت نخواهید بود)؛ و کافران، خود ستمگرند؛ (هم به خودشان ستم مىکنند، هم به دیگران)». (آیه ۲۵۴، سوره بقره).