شاهنامه‌خوانی گلاب آدینه در کنسرت ارکستر «میترا» برگزاری فیلم-کنسرت آثار هانس زیمر | از میان‌ستاره‌ای تا سامورائی‌ها و دریای کارائیب آغاز فصل دوم «هری پاتر: جادوگران شیرینی‌پز» کتاب «کاربرد پهپاد» منتشر شد | آشنایی با صنایع پهپادی و کاربرد‌های متنوع آن صفحه نخست روزنامه‌های کشور - یکشنبه ۱۱ آبان ۱۴۰۴ «علیرضا گیلوری» مدیرعامل خانه تئاتر شد امیرحسین مدرس با «ادبیاتو» به رادیو می‌رود «سپس هیچ نبود» از مشهد در دو جشنواره بین المللی «چیستا غریب گرکانی» مدرس و نوازنده پیانوی کلاسیک درگذشت کیانو ریوز و تیم میلر به سراغ فیلم علمی تخیلی رفتند «صلح زبان مشترک همه درخت‌هاست» مجموعه‌شعری برای نوجوان‌ها برداشت‌های رنگی مهدی انفرادی از طبیعت پاییزی مشهد در نمایشگاه نقاشی  دغدغه‌های هنر خطاطی و خوشنویسان مشهد در نهمین نشست «شنبه‌های گفت‌وگو» استانداری مطرح شد «پیرپسر» با دستور قضایی توقیف شد کنسرت‌های برج میلاد از ابتدای آذر تا پایان سال لغو می‌شود! آیا پروانه ساخت فیلم‌ها حذف می‌شود؟ خانه سینما پاسخ داد صداوسیما دوباره رکورد زد | «الگوریتم» به میلیون‌ها بازدید رسید سوگل خلیق به جمع کارناوالی‌ها پیوست
سرخط خبرها

حکایت خشم آنی و کره ارگانیک

  • کد خبر: ۲۴۹۹۹۶
  • ۱۹ شهريور ۱۴۰۳ - ۱۴:۰۱
حکایت خشم آنی و کره ارگانیک
در روزگاران قدیم مهندس جوانی پس از فارغ‌التحصیلی و گذراندن دوره خدمت، تصمیم گرفت با همکاری همسرش یک کسب‌و‌کار خانگی راه‌اندازی کند.

در روزگاران قدیم (نه خیلی قدیم، همین نرسیده به دو قدم مانده به حال) مهندس جوانی که پس از فارغ‌التحصیلی و گذراندن دوره خدمت در یک شرکت مهندسی دانش‌بنیان استخدام شده بود، در پی ورشکستگی شرکت، که به‌نوبه خود در پی نوسانات نرخ ارز و عدم حمایت شایسته متولیان امر از شرکت‌های دانش‌بنیان و مهم‌تر از همه خود بی‌بنیانیِ شرکت‌های دانش‌بنیان اتفاق افتاد، از کار بیکار شد و پس از آنکه مدتی به‌عنوان راننده در یکی از تاکسی‌های اینترنتی کار کرد، تصمیم گرفت با همکاری همسرش یک کسب‌و‌کار خانگی راه‌اندازی کند و از این طریق به امرار معاش بپردازند.

مهندس و همسرش پس از تحقیقات و جست‌وجو‌های فراوان به این نتیجه رسیدند که حوزه مواد غذایی علی‌الخصوص لبنیات و سبک زندگی سالم و ارگانیک، از مناسب‌ترین حوزه‌ها برای راه‌اندازی کسب‌و‌کار خانگی است. در نتیجه به کار کره گرفتن از ماست روی آوردند. مهندس هرروز مقدار زیادی ماست محلی تهیه می‌کرد و به‌همراه همسرش از ماست کره می‌گرفتند و کره‌ها را در قالب توپ‌های یک‌کیلویی به سوپرمارکت دریانی که از سوپرمارکت‌های موفق محل بود می‌فروختند.

دریانی نیز کره‌ها را به دوبرابر قیمتی که از مهندس خریده بود به‌عنوان کره محلی ارگانیک به فروش می‌رساند. روزی دریانی بر حسب اتفاق یکی از توپ‌های کره را که از مهندس خریده بود وزن کرد و متوجه شد توپ کره به‌جای یک کیلو، نهصد گرم است. ساعتی بعد وقتی مهندس برای فروش کره‌های جدید به مغازه دریانی مراجعه کرد، دریانی به او گفت: مهندس، تو از اعتماد من سوءاستفاده کردی، در حالی‌که وزن کره‌ها نهصد گرم است. 

مهندس گفت:‌ای مرد دریانی، ما یک ترازوی کفه‌ای داریم، اما وزنه یک کیلویی نداریم. دریانی گفت: پس با چی وزن می‌کنید؟ مهندس گفت: یک‌بار از تو یک کیلو لوبیا چشم‌بلبلی خریدیم و از همان به‌عنوان وزنه استفاده می‌کنیم. وی سپس افزود:‌ای کلک، تو خودت کم‌فروش هستی و ما را به کم‌فروشی متهم می‌کنی؟ دریانی که با معلوم شدن کم‌فروشی‌اش ضایع شده بود سرش را به زیر انداخت. 

مهندس وقتی فرق کله دریانی را که کچل بود مشاهده کرد، در اثر خشم آنی ناشی از تهمتی که دریانی به وی زده بود (در حالی‌که دریانی خودش آن‌کاره بود) یکی از کره‌ها را برداشت و به کله دریانی کوبید و از آنجا که کره خیلی سفت و ارگانیک بود، کله دریانی شکست. 

هم‌اکنون دریانی در بخش آی‌سی‌یوی بیمارستان بستری است و به عاقبت کم‌فروشی می‌اندیشد و مهندس در کلانتری در بازداشت است و تصمیم گرفته است وقتی آزاد شد یک پیج و کانال فروش لبنیات ارگانیک راه بیندازد و نیز با استفاده از روش‌های کنترل خشم آنی، خشم‌های آنی آتی خود را کنترل کند.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
آخرین اخبار پربازدیدها چند رسانه ای عکس
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->