هما سعادتمند/ شهرآرانیوز- کاشیهای فیروزهایرنگش با اسلیمیهای سبز، سفید، اخرایی و لاجوردی درست دیواربهدیوار حرم در بست شیخ طبرسی سقفوستون خورده و با نام «پژوهشکده و مرکز اسناد آستان قدس رضوی» نام و اعتبار یافته است. یک ساختمان چندطبقه با راهروهای سفید مارپیچ که در هر زاویهاش میتوان نشانی از خطی یا سندی تاریخی یافت. عجیب است، اما همه تاریخ مکتوب چندهزارساله مشهد، خراسان و حتی ایران در این ساختمان چندصدمتری نگهداری میشود و پژوهشگرانش هر بار در تورق اسناد، رازی سربهمهر کشف میکنند و به چراهای تاریخی بیپاسخِ بسیاری پاسخ میدهند. روز اسناد و منابع ملی سبب شد تا گشتی در خانه اسناد مشهد بزنیم و از ناگفتنیهای اسنادی این مرکز بگوییم؛ سندهایی که دستورات درجشده بر آنها علاوه بر رویدادهای تاریخی بازگوکننده زندگی اجتماعی، فرهنگ، آداب و رسوم و تعاملات مردمی با یکدیگر است؛ چیزی که ما از آن با عنوان «هویت مردمی» یاد میکنیم.
اسنادی که با خرابشدن یک دیوار کشف شدند
در ظاهر یک ساختمان تقریبا قدیمی با معماری اسلامی است که دیواربهدیوار حرم مطهر رضوی ایستاده است؛ ساختمانی چندطبقه با راهروهای باریک و اتاقهای مملو از کتاب و کاغذ که شامل کتابخانه تخصصی تاریخ، تالار مطبوعات، مرکز اسناد، بخش تاریخ شفاهی، بخش تاریخ خاندانی، بخش تاریخ انقلاب اسلامی، آرشیو عکس، آرشیو مطبوعات کاغذی و بسیاری دیگر از این دست میشود. خواندن تابلوی همه این اتاقها خود خبر از شکل کار و روالی میدهد که در اینجا جریان دارد.
جالب است بدانید که خرابشدن یکی از دیوارهای حرم مطهر در دهه ۳۰، بعدها بهانهای برای پایهگذاری این مرکز میشود. ماجرا از این قرار است که در این دهه بهدلیل تغییراتی که قرار بوده است در معماری حرم رخ دهد، جمعی کارگر وارد رواق دارالسلام میشوند تا دیواری را خراب کنند، اما تیشه یکی از کارگران بهطور اتفاقی به دیوار دیگری برخورد میکند و چند کیسه با سنگ و خاک فراوان بیرون میافتد. مسئولان را خبر و در کیسهها را باز میکنند و اسناد مهمی که متعلق به دوره صفویه و قاجاریه بوده است بهعلاوه چند قرآن خطی قدیمی شناسایی میشود. به این شکل اسناد بسیار مهمی که گویا در گذشته برای درامانماندن از خطر مهاجمان و غارتگران پنهان شده بوده، رخ عیان میکند. گویا این دیوار بخشی از قرائتخانه حرم در گذشته بوده که معماری آن در طول سالها تغییر کرده است. مسئولان وقت در آن دوره، اتاق این قرائتخانه مخروبه را تخلیه و اسناد کشفشده را بهمحل مناسبی در بیوتات یکی از صحنها منتقل میکنند. اسناد پس از این یکبار در سال ۱۳۴۳ و بار دیگر در سال ۱۳۶۰ خورشیدی جابهجا میشوند، اما تا سال ۱۳۷۶ که مرکز اسناد آستان قدس رضوی پا میگیرد، بیشتر عمر خود را در کتابخانه حرم میگذرانند.
بنا بر مستندات، جمعآوری و نگهداری از اسناد از دوره صفویه متداول بودهاست و همه مکتوبات با ارزش و مهم در کتابخانه آستان قدسرضوی آرشیو میشدهاند و اصل وقفنامهها، مصالحهنامهها، اجارهنامهها و دیگر اسناد به کتابدار کتابخانه سپرده میشده که این روش نگهداری از اسناد تا دوره قاجار بههمین روال باب و معمول بوده است. همین است که ما در میان مشاغل مختلف و متعدد موجود در تشکیلات اداری آستان قدس با منصبی بهنام «ضابط» روبهرو هستیم. آنطور که از معنی لغوی این واژه برمیآید، ضابط معنی و مفهوم نگهدارنده، فراهمآورنده و حفظکننده داشته و در اسناد بسیاری که از دوران صفویه باقیمانده، به این شغل اشاره شده است.
برای مثال در یکی از این اسناد که متعلق به سال ۱۲۸۵ قمری است، نخستین بار از فردی بهنام «میرزاداوود حسینی» یاد میشود که سمت ضابطی اسناد را برعهده داشته است. ظاهرا او این منصب را بعد از پدرش «میرزامحمدمهدی حسینی» که سالهای زیادی به این سمت منصوب بوده، کسب کرده است و این شغل به تدریج بهصورت موروثی در همین خانواده ادامه مییابد. «احتشام کاویان» درباره این خانواده مینویسد: «ایشان از احفاد میرزاداود، متولیباشی دوره نادرشاه افشار بودند که تمام اسناد جریانی را در منزل خود نگهداری میکردند. بعدها برخی مشکلات مالی که در دوره سیدجواد ظهیرالاسلام، متولیباشی آستانه در دوره قاجار بهوجود میآید، سبب مقروضشدن آستان قدس رضوی میگردد و در این میان میرزاابوالقاسم حسینی که سمت ظابطی اسناد را داشته، متهم به همدستی با خرابکاران میشود؛ لذا به خانه میرزای ضابط اسناد میریزند و پرونده و صندوقهای موجود در خانه او را به کتابخانه منتقل میکنند.»
در تاریخ ۲۶ شعبان ۱۳۳۷ «مرتضیقلیخان طباطبایی» متولیباشی آستان قدس در تلگرافی به دربار چنین گزارش میدهد: «چون ترتیب اسناد آستان قدس خیلی مغشوش شده و دفتر جاری و راکد از هم متمایز نشده بود، بهجهت اصلاح آن تمام اسناد از منزل میرزای ضابط به کتابخانه مبارکه نقل کرده، مشغول ترتیب دفتر جدیدی هستیم که انشاءا... بهکلی رفع این نقیصه بشود و اسناد جاریه و بقیه اسناد سابقه در صندوق و محفظه مخصوص کتابخانه مبارکه محفوظ و مصون از تلف باشد.»
تا اینجا مشخص میشود که موقعیت مکانی و نحوه نگهداری اسناد در دوره قاجاریه و پهلوی اول بهگونهای بوده که اسناد عهد صفویه و افشاریه که از آنها با عنوان «اسناد سابقه» یاد میشده، در صندوق و محفظه امنی در محل کتابخانه بایگانی میشدهاند. اما ۸ سال بعد همه این اسناد در دفتری ثبت میشوند که اکنون نشانی از آنها برجای نیست.
کشف زندگی عامه از لابهلای اسناد
رئیس اداره اسناد مرکز اسناد آستان قدس رضوی، اسناد موجود در آستانه را بهلحاظ منشأ به چند دسته تقسیم میکند. دکتر الهه محبوب میگوید: بسیاری از این اسناد، تولید خود آستان قدس هستند؛ از آنجا که آستان قدس یک تشکیلات بزرگ مذهبی با ۵ قرن قدمت است، اسناد بسیاری در بایگانی آن وجود دارد که ارزشمندترین اسناد ایران و جهان محسوب میشوند. این اسناد روند شکلگیری یک تشکیلات وقفی در جهان اسلام را بهخوبی نشان میدهند و با اسنادی که در واتیکان رم وجود دارد، برابری میکند. در واقع از زمانی که شاکله حرم مطهر رضوی شکل گرفت و موقوفاتی به آن اهدا شد، طبیعتا اسناد اداریمالی که سیر اداره موقوفات را نشان میداد نیز ایجاد و این اسناد برای حفظ موقوفات در آینده حفظ شد. همچنین از آنجا که حرم در ارتباط با زندگی اجتماعی مردم است، بسیاری از اطلاعات مهم درباره شیوه زندگی، آداب و رسوم، فرهنگ، مشاغل و تعاملات اجتماعی در دورههای مختلف تاریخی را میتوان از متن این اسناد برجایمانده استخراج کرد.
راکد، ولی با ارزش
بهگفته محبوب، علاوه بر اسناد ثبتشده، اسناد اداری بسیاری نیز هستند که در ادارات و مؤسسات وابسته به آستان قدس وجود دارند. این اسناد بعد از ۳۰ سال از اسناد جاری به اسناد راکد و آرشیوی تبدیل میشوند. در این زمان اسناد راکد برای بررسی و ارزشیابی به مرکز اسناد تحویل داده میشوند تا سندهای مهم از میان آنها استخراج شود. تمامی اسناد طبقهبندی، فهرست دار، ثبت، بستهبندی و در مخزن بسته مرکز با شرایط ویژه نگهداری میشوند تا از پوسیدگی و نابودی آنها پیشگیری کنیم. این یعنی آنچه در اختیار پژوهشگران قرار میگیرد، نسخه پشتیبان است که با کلیدواژههای موضوع، قدمت و دوره هر سند تعریف شده است.
اسناد اهدایی رئیس اداره اسناد این مرکز، دسته دوم اسناد را شامل اسناد اهدایی یا اسناد خریداریشده از مردم عادی یا خاندانهای قدیمی و مهم مشهد میداند و توضیح میدهد: یکی از مهمترین این مجموعههای اهدایی مجموعه اهدایی خاندان علم در جنوب خراسان است که شامل ۱۸۰ هزار برگ سند از دستورنامهها و فرمانهای حکومتی میشود و رویدادها و وقایع مهم جنوب خراسان در دوره قاجار را بهتصویر میکشد. مجموعههای خاندانی، مجموعه اسناد بنیاد شهید و مجموعه اسناد مؤسسات و ادارات از مهمترین مجموعههای اهدایی به مرکز اسناد هستند.
بسیاری هنوز نمیدانند سند چیست
یکی از دغدغههای مهم محبوب، حفظ اسنادی است که در خانوادهها بهصورت موروثی وجود دارند، اما شرایط خوبی برای نگهداری از آنان وجود ندارد: «هر سند بخش مهمی از تاریخ را بازگو میکند و از این رو باید حفظ شود. اسناد بسیاری هستند که در خانوادهها با شرایط غیراستاندارد نگهداری میشوند. ما تلاش کردهایم حتیالمقدور آنها را شناسایی کنیم و به صاحبانشان آموزش لازم را بدهیم، اما قطعا نگهداری در خانه هرگز نمیتواند حافظ مادامالعمر یک سند باشد. برای مثال چند سال پیش در خلال گفتگو با یکی از خاندانهای مهم مشهد، قباله ازدواج خیلی نفیسی دیدم که بینظیر بود؛ از صاحب این سند خواستم آن را اهدا کند یا حتی بفروشد یا بهصورت امانی در اختیار یکی از مراکز حفظ سند قرار دهد، اما قبول نکرد.»
محبوب این رفتار را ناشی از علاقه زیادی میداند که مردم به اسناد موروثیشان دارند، اما معتقد است که هنوز در ایران، مردم و بسیاری از تحصیلکردهها تعریف درستی از سند ندارند و نمیدانند یک سند علاوه بر ارزش موروثی و خاندانی، بیانکننده بخشی از تاریخ یک سرزمین است. او میگوید: هر چیزی که در زندگی روزانه ما تولید شود حکم سند را دارد. برخی از این اسناد بهمرور زمان ارزش تاریخی پیدا میکنند و میتوانند اطلاعات بسیار مهمی را در اختیار مورخان قرار دهند. این اسناد حکم بازگشت به هویت را دارند، اما شاید باورتان نشود که بسیاری از پژوهشگران یا مستندسازان همین اسناد مهم را از میان دورریختنیها یا بازیافتیها جمعآوری میکنند. حتی ادارات ما هم خیلی به این قضیه آگاه نیستند و نمیدانند این کاغذی که روی آن مکاتبه انجام میشود ۵۰ سال بعد به بخشی از تاریخ این مملکت تبدیل میشود و میتوان موضوعات مختلفی، چون شکل و سیاق زندگی، اقتصاد و روابط را از آن درک کرد.
محبوب اصرار دارد که بگوید باید مراقب این اسناد بود، زیرا در جهانی که دارد هر روز مجازیتر و دیجیتالیتر میشود، روزی این هویتهای مکتوب کم و گم میشوند و به این شکل جهان از تاریخ و هویت ماندگار خالی خواهد شد.
فرهنگسازی برای حفظ اسناد.
اما روز ملی اسناد قطعا برگرفته از ساختمان مرکز اسناد و کتابخانه ملی پایتخت است. برای همین پای گفتگو با مدیرکل اطلاعرسانی و ارتباطات مرکز اسناد و کتابخانه ملی تهران نشستیم تا از پیشینه، تاریخ و داشتههای این مرکز بگوید. دکتر حامد ایرانشاهی درباره این مرکز میگوید: آرشیو ملی ایران یا همان مرکز اسناد ملی سابق در اردیبهشت سال ۱۳۴۹ بعد از ارائه لایحه هیئتدولت تأسیس شده است. در همان سال آرشیو ملی ایران شکل گرفت و در سال ۱۳۸۲ نیز براساس مصوبه شورایعالی امور اداری و استخدامی کشور با کتابخانه ملی ادغام شد.
تعداد اسناد نگهداریشده در این مرکز موضوع دیگری است که ایرانشاهی به آن اشاره میکند: «ما در مرکز آرشیو ملی ایران که بزرگترین مرکز اسنادی کشور است، از یکمیلیون پرونده آرشیوی با موضوعات مختلف، ۹۰ میلیون برگ سند و ۵ میلیون پرونده پیشآرشیوی نگهداری میکنیم که حجم اعظم این اسناد مربوط به تاریخ معاصر است.»
بهگفته دکتر ایرانشاهی ۱۰ درصد اسناد موجود در مرکز آرشیو ملی اسنادی است که از دورههای مختلف تاریخی مانند صفویه، افشاریه، زندیه و دیگر دورانها باقیمانده است، اما قدیمیترین این اسناد مربوط به دوره ایلخانان در ایران است: «این سند مربوط به سلطان ابوسعید ایلخان و متعلق بهسال ۷۲۴ هجریقمری است. سلطان ابوسعید بهموجب این سند بخشهایی از منطقه فارس را از مالیات معاف کرده است. علاوه بر این سند، قدیمیترین طوماری که در این مرکز نگهداری میشود یادگار دوره قراقویونلوهاست و به وقفنامه مسجد میرعماد کاشان تعلق دارد.»
بهگفته دکتر ایرانشاهی، این مرکز علاوه بر نگهداری اسناد، به یک کارگاه تخصصی مرمت اسناد مجهز است که کارشناسان بسیاری در آن کار حفظ و مرمت اسناد را بر عهده دارند. بخش تاریخ شفاهی و بخش جمعآوری اسناد مرکز هم فعال است: «ما در اینجا بخش مرمت اسناد را داریم که حرف اول را میزند. جمعآوری اسناد بخش دیگری از فعالیت ماست؛ به این صورت که کارشناسان ما در مؤسسات و ادارات دولتی مختلف حضور پیدا میکنند و اسناد راکد یا آرشیوی آنان را مورد بررسی تاریخی و ارزشی قرار میدهند و آن دسته از اسناد را که ارزشمند تشخیص داده میشوند برای نگهداری به مرکز منتقل میکنند.»
بسیاری از اسناد این مرکز اهدایی هستند، بخشی خریداریشده و تعدادی هم بهصورت امانی بهمرکز سپرده شدهاند. با اینهمه مدیرکل اطلاعرسانی و ارتباطات مرکز اسناد و کتابخانه ملی تهران معتقد است که کار چندانی برای حفظ اسناد صورت نگرفته است و فرهنگسازی برای حفظ اسناد نیاز به یک طرح مدون و جامع دارد: «ما برنامههای آموزشی بسیاری را با صداوسیما ضبط کردیم و با دعوت از دانشآموزان طرحهای آگاهیبخشی را کلید زدهایم، اما این کافی نیست و برای حفظ تاریخ و هویتمان باید راهکارهای دیگری را در پیش بگیریم؛ راهکارهایی که با وحدت همه نهادها و مردم قابل اجراست.»
* کاظم جهانگیری کلاته در تهیه این گزارش ما را یاری کرده است.