انقلاب و جبهه انقلاب یعنی همه ایران، یعنی گسترهای فراتر از جغرافیا، یعنی جبهه مقاومت، یعنی جبهه حقخواهی جهانی. تنگچشماناند آنان که این گستره را بهاندازه خطفکری خود باریک میبینند، بهاندازه فهم خود کوتاه مینگرند و بهاندازه جناح خود کمتعداد میشمارند. انقلاب یک پهنه گسترده طراحی میکند که کوچککردنش را میتوان اقدامی ضدانقلابی دانست. جبهه رسانهای انقلاب نیز تعریفی همتراز با اهداف انقلاب دارد، باید همهگیر و با گستره وسیع و با شاخصهای کلان انقلاب تعیین مسیر کند، نه اینکه راه را به کوچههای بنبست جناحی بکشاند. از کوچه بنبست راهی به رستگاری نمیتوان گشود، بلکه اگر کسی چنین قصدی داشته باشد، خود در این گرفتاری بههزار علت مبتلا میشود. بخوانیم سرنوشت آنانی را که تند میگفتند و دیگران را بهزبان نفیوطرد از میدان بهدر میکردند و امروز چگونه از سوی دیگر بام افتادهاند. جبهه رسانهای انقلاب باید مدافع حدودوثغور انقلاب باشد و هر روز با جذب حداکثری، سربازان این جبهه را زیاد کند و حتی از لشکر دشمن هم یارگیری کند، نه اینکه فضا را چنان نابخردانه تنگ بگیرد که سربازان خودش هم بیرون بمانند و شکار دشمن شوند. این باور ماست و همه تلاش خود را هم میکنیم که فراتر از جناحها و خطها، فراتر از عنوانها، بستر را برای رشد گفتمان انقلاب اسلامی فراهم کنیم. تا جایی که میتوانیم باید چتر انقلاب را گسترده تعریف کنیم و از ظرفیت همه باورمندان به انقلاب و ولایت برای مرزبانی از حدودوثغور انقلاب و برای توسعه امنیت کشور بهره گیریم. ماجرای اعتراضات بهاغتشاشکشیدهشده را از سال ۱۳۹۶ تا امروز اگر کسی منصفانه رصد کند، به این تحلیل خواهد رسید که جبهه رسانهای انقلاب در خراسانرضوی بهعنوان پیشانی و حتی پیشران مواجهه منطقی با ماجراها مطرح بوده و نتیجه این شده است که برخلاف گذشته، این دیار با کمترین هزینه ممکن از موجهای بلند عبور کرده است. قطعا نقشآفرینی جبهه رسانهای انقلاب در این میان احترامبرانگیز است، بهگونهای که تجربه عملی ما در کشور دارد تکثیر میشود. مشخصا تشکیل قرارگاه رسانهای با حضور همه رسانههای اثرگذار و جریانساز باعث همافزایی بسیار سازندهای در این زمینه شده است و همه چنان پای کار آمدهاند که تعطیلی را هم بر خود حرام کردهاند و بهجرئت میتوان دید و گفت که تقویم فعالیت رسانهای در جبهه انقلاب هیچ تعطیلی ندارد. نمونه نزدیک آن، همین مواسات ملی و ماجرای کروناست که رسانهنگاران با همه وجود پای کار آمدند. مصداق قبلتر آن ماجرای شهیدسلیمانی و چهرهسازی واقعی از سردار قاآنی و افزایش اعتماد عمومی و همبستگی ملی بود که قطعا بازدارندهترین نیرو در برابر بدخواهی دشمنان است. ما در جبهه رسانهای انقلاب در استان، مدل موفقی از همافزایی فرزندان رسانهای انقلاب بهدست دادهایم که میتواند ظرفیتهای مغفولمانده را نیز فعال و مؤلفههای قدرت انقلاب را افزون کند. این قطعا بهنفع انقلاب است و قطعا هزار بار بهتر از این است که همه را بتارانیم تا فضا فقط در اختیار گروهی خودانقلابیپندار باشد که هر کس غیر خود را نه غیرانقلابی که ضدانقلاب میدانند و میخواهند از جبهه انقلاب بیرون کنند. قصد فهرستکردن طرحها و برنامهها را نداریم؛ کارکرد این جبهه در استان به این نتیجه گره خورده است که کمترین مشکلی در حوزه رسانه نیست و زاویهای با اهداف انقلاب از قلمهای اهل رسانه ایجاد نمیشود؛ همه خود را با آرمانها و اهداف عالیه و کلان انقلاب تراز میکنند و با قرائت خود بهعمل درمیآورند و این دستاوردی احترامبرانگیز است.