قطعنامه 598 در چه شرایطی پیشنهاد شد؟

محمدجواد اکبرپور بازرگانی
پژوهشگر تاریخ جنگ
قطعنامه 598، هشتمین قطعنامه‌ای بود که شورای امنیت سازمان ملل متحد برای توقف جنگ ایران و عراق به تصویب رساند. این قطعنامه در فضای ناشی از تفاهم و ائتلاف قدرت‌های بزرگ و در سایه رایزنی‌های دبیرکل سازمان ملل متحد، خاویر پرز دکوئیار، به تصویب رسید.
او نمایندگان اعضای دائمی شورای امنیت را در 15‌ژانویه‌1987 به محل کار خود دعوت کرد و از آن‌ها خواست که نظر خود را درباره هماهنگ‌کردن مواضع شورا درقبال مسئله جنگ ایران و عراق بیان کنند. نمایندگان مذکور روز 23‌ژانویه در محل کار دبیرکل گرد هم آمدند تا حول محور پیشنهادی دبیرکل به گفت‌وگو بپردازند. سرانجام اعضای دائمی شورای امنیت پس‌از چند ماه گفت‌وگو، در ماه آوریل‌1987 به بررسی پیش‌نویس پیشنهادی نمایندگی انگلیس پرداختند. این پیش‌نویس دارای نکات مورد‌توافق در جلسات کارشناسی بود. این نکات عبارت از آتش‌بس و عقب‌نشینی اجباری نیروها، آزادی و استرداد زندانیان جنگی، حمایت از میانجیگری دبیرکل، درخواست خویشتن‌داری از دیگر کشورها و بررسی تشکیل هیئت بی‌طرف به‌منظور تحقیق درباره مسئولیت جنگ، تأکید بر بازسازی و بررسی اقدامات مربوط‌به امنیت منطقه‌ای و تصمیم درباره بررسی اقداماتی به‌منظور اطمینان از رعایت مفاد قطعنامه بود. این پیش‌نویس پس‌از چندین‌بار بازنگری به مبنای کار اعضای شورای امنیت تبدیل شد. البته در این متن چند عبارت مبهم وجود داشت که موردبحث و گفت‌وگو قرار نگرفت. هیچ‌یک از هیئت‌ها خواستار توصیف دقیق مرز یا به‌عبارتی بهتر، مرزهای شناخته‌شده بین‌المللی، نبودند. سرانجام دبیرکل سازمان ملل در ژوئیه‌1987 از اعضای دائمی خواست که درباره قطعنامه به تفاهم برسند و با تشکیل اجلاس رسمی شورای امنیت در سطح وزیران خارجه به آن رسمیت بخشند که به‌دنبال آن، اجلاس 29‌تیر‌1366 تشکیل شد و قطعنامه598 وزیران در عصر روز 20‌ژوئیه‌1987 با 15‌رأی موافق و بدون رأی مخالف و ممتنع به تصویب شورای امنیت رسید. گفتنی است که اعضای دائمی شورای امنیت پس‌از تهیه طرح قطعنامه و توافق روی آن، طرح را به اعضای غیردائم نیز ارائه کردند و نظریات این اعضا را نیز تا‌حدودی در این طرح ملحوظ کردند، سپس طرح نهایی در اجلاس بررسی و به رأی گذاشته شد.
قطعنامه‌598 در شرایطی تصویب شد که ایران باوجود تمامی تضییقات سیاسی، اقتصادی و نظامی توانست خود را آماده حمله بزرگ دیگری برخلاف میل ابرقدرت‌ها و قدرت‌های بزرگ و منطقه‌ای بنماید. این حمله بزرگ کربلای‌5 نام داشت که بلافاصله حدود14 روز بعد از عملیات کربلای‌4، باهدف انهدام ماشین جنگی عراق در شرق بصره و پیشروی به‌سوی بصره اجرا شد. این عملیات به‌دلیل موفقیت چشمگیری که داشت، بزرگ‌ترین عملیات انهدامی جمهوری اسلامی ایران محسوب می‌شود. با اجرای این عملیات، ایران برتری نظامی‌ای را که نسبت‌به عراق در عملیات والفجر‌8 و تصرف فاو به دست آورده بود، تثبیت کرد و با نزدیک‌تر‌شدن به بصره امکان پیدا کرد که با اجرای عملیات دیگری در جبهه‌های جنوب، پیروزی قاطعی به دست آورد؛ لذا تلاش‌های بین‌المللی برای جلوگیری از این پیروزی احتمالی، مجددا با شدت و حدت و برنامه‌ریزی مشخص‌تری افزایش یافت.
در این زمان آمریکا و شوروی و دیگر قدرت‌های بزرگ جهانی از شکست عراق مطمئن شده بودند و طبیعی بود که ضمن ارزیابی مواضع گذشته سعی کنند از این روند جلوگیری کنند. آمریکا به‌دنبال ضعف‌ها و ناکامی‌های پی‌درپی اخیر، از‌جمله رسوایی سفر مک‌فارلین به تهران و بی‌اعتباری نزد رژیم‌های منطقه‌ای، ناتوانی حل مسئله گروگان‌ها در لبنان و مانند آن‌ها، سعی داشت که از‌طریق جنگ تحمیلی، اعتبار ازدست‌رفته خود را به‌عنوان ابرقدرت به دست آورد و نشان دهد که همان‌طور که اعلام کرده است، نخواهد گذاشت جنگ با پیروزی ایران به پایان برسد و دولت صدام را بر سر قدرت حفظ خواهد کرد. آمریکا با این اهداف در‌صدد بود که قطعنامه‌ای در سازمان ملل تصویب کند که ایران را وادار به پذیرش صلح کرده، از پیروزی آن جلوگیری کند. در این زمینه سیزدهمین اجلاس سران هفت‌کشور صنعتی در ونیز در 20‌خرداد‌1366 طی یک بیانیه سیاسی رسمی درباره جنگ ایران و عراق، از سازمان ملل خواست که با فشار به ایران و عراق برای قبول مذاکره، هر‌چه سریع‌تر اقدامی برای پایان جنگ انجام دهد.
اتحاد جماهیر شوروی سابق نیز ضمن مخالفت خود با حذف صدام (به‌عنوان متحد قدیمی شوروی در منطقه) و با موضع‌گیری صریح‌تر علیه انقلاب اسلامی و همچنین باتوجه‌به سابقه فعالیت‌های سیاسی بیشتر در منطقه، سعی می‌کرد جایگاه خود را در تعیین سرنوشت جنگ به‌عنوان یک طرف مهم تثبیت کند و نیز امیدوار بود که بتواند در‌صورت توافق با غرب امتیازاتی نیز از آن‌ها بگیرد.
به‌هرحال شرق و غرب در این مرحله تصمیم جدی گرفته بودند که نگذارند ایران به یک پیروزی قاطع نظامی برسد. در چنین اوضاع و احوالی بود که سرانجام سازمان ملل متحد قطعنامه‌598 را در 29/4/1366 به‌ اتفاق آرا به تصویب رساند.[1]
[1]برگرفته از کتاب جنگ ایران و عراق، پرسش‌ها و پاسخ‌ها، فرهاد درویشی، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ

پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->