نظریه جهان‎های موازی چه می‎گوید؟

یکی از مفاهیمی که سریال «دارک» و البته بسیاری از تولیدات دیگر سینمایی از آن برای پیشبرد داستان علمی‌تخیلی خود استفاده کردند، جهان‌موازی است. بیایید کمی درباره این مفهوم حرف بزنیم.

ماجرای جهان‎های موازی از سال1954 و با ایده‌ای از «هیو اوِرِت» (Hugh Everett)آغاز شد. او که دانشجوی دکتری دانشگاه پرینستون آمریکا بود، اعتقاد داشت: «هر تصمیم و فعالیت ما در جهان‌های موازی نتایج و پیامدهایی متفاوت از آنچه ما می‌دانیم دارد. موجوداتی که در این دنیا منقرض شده‌اند، تکامل یافته‌اند و اکنون در دنیای دیگری زندگی می‌کنند. از طرفی در جهان‌های دیگر، احتمال می‌رود که ما انسان‌ها هم منقرض شده باشیم. طبق این نظریه با هر تصمیمی که ما می‌گیریم، یک جهان موازی ایجاد می‎شود.» بحث درباره جهان‎های موازی به‌شدت جذاب و هیجان‎آور است، ولی واقعیت این است که این نظریات هنوز به تأیید نرسیده است و زمان زیادی برای بررسی ریاضیاتی آن لازم است. اورت 27ساله درواقع می‎خواست با پیشنهاد چنین فرضیه‎ای یکی از مشکلات فیزیک کوآنتوم را حل کند. کوآنتوم بخش نسبتا نوینی در علم فیزیک به حساب می‎آید که رفتار ذرات را در مقیاس‎های بسیار کوچک‎تر از اتم بررسی می‎کند. این نظریه توضیح می‎دهد که ذراتی که در دل اتم هستند مثل اکترون‎ها یک حالت معین ندارند و مثلا نمی‎شود دقیق گفت سرعت و مکان و جهت‎گیری‏‌شان در یک لحظه خاص چیست، درحالی‌که شما برای یک جسم در دنیای واقعی به‌راحتی می‎توانید سرعت حرکت یا مکان دقیق آن را مشخص کنید و در یک زمان به‌خصوص اطلاعات مشخصی درباره آن جسم به دست بیاورید، ولی این در دنیای کوآنتومی ممکن نیست. سؤال اصلی اینجا بود که چطور جهان وسیع و آشنای اطرافمان از اجزای میکروسکوپی با این ویژگی‏ عجیب‌وغریب ساخته شده است؟
انگار وقتی از جهان‎های موازی حرف می‎زنیم، داریم به خاصیت کوآنتومی ذرات بسیار کوچک عالم اشاره می‎کنیم که به‌طوری غیر‎مستقیم دارند روی تمام تصمیمات و انتخاب‎های زندگی ما اثر می‎گذارند. یعنی در اثر این خاصیت ممکن است دنیاهای دیگری وجود داشته باشد که ما در آن‎ها رشته متفاوتی را در دانشگاه بخوانیم، تصمیمات شغلی متفاوتی بگیریم و درنهایت با شخصی دیگر ازدواج کنیم. دنیاهای دیگری که به موازات جهانی که در آن زندگی می‎کنیم می‎توانستند امکان‌پذیر باشند.
اساس ایده جهان‌های موازی در ذهن اورت این بود که به‌جای آنکه یک جهان واحد وجود داشته باشد و همه‌چیز در آن در یکی از حالت‎های ممکن قرار گرفته باشد، می‎شود تعداد زیادی جهان را در نظر گرفت که در مجموعه کل آن‌ها، انواع حالت‌های ممکن از دید مکانیک کوآنتومی در آن وجود دارد. این فرضیه به‌مرور در بین دانشمندان اعتبار به دست آورد، ولی همچنان منتقدان زیادی دارد. ما با دانش فعلی و فناوری که اکنون در اختیار داریم، نمی‎توانیم وجود جهان‎های موازی را نفی کنیم و همین‎طور نمی‎توانیم ثابت کنیم که وجود دارد! از طرفی رصدها و مشاهدات نشان می‎دهد که سن عالم 8/13میلیارد سال است. یعنی فقط می‌توانیم نوری را که توانسته است در این مدت به ما برسد، دریافت کنیم. پس اگر جهانی موازی دورتر از این فاصله نسبت به ما قرار داشته باشد، راهی نداریم تا از آن مطلع شویم، چه برسد بخواهیم به دنبال جهان‎هایی بگردیم که ممکن است در بُعدهایی خارج از درک ما احتمال وقوع داشته باشند. بعضی از نظریه‎پردازان در علم کیهان‎شناسی جهان‎های موازی را شبیه حباب‎هایی تصور می‎کنند که در هرکدام دنیای متفاوت از احتمالات جهان ما وجود دارد و بعضی هم آن را به برش‎هایی از نان تُست که در کیسه‌ای کنار هم قرار دارند، تشبیه می‎کنند. آن‌ها معتقدند جهان‎های موازی بیشتر مواقع از هم جدا و برای یکدیگر دسترس‌ناپذیر هستند. گرچه سفر در زمان تاکنون عملی نشده است، برخی دانشمندان معتقدند ممکن است چنین سفری دست‌کم به لحاظ نظری امکان‌پذیر باشد. در این صورت شاید این خطر وجود داشته باشد که ما ناخواسته کاری انجام دهیم که یکی از رویدادهای گذشته را تغییر دهد و این تغییر، خودش آغازگر سلسله رویدادهایی شود که ترتیب تاریخی امور را عوض کند، ‌اما اگر چندجهانی وجود داشته باشد، فقط یک طریقه ترتیب رخ دادن امور وجود نخواهد داشت که کسی بتواند آن را برهم بزند. بلکه اگر کسی به گذشته سفر کند و امور را تغییر دهد، مجموعه جدیدی از جهان‌های موازی ایجاد خواهد کرد. یکی دیگر از جنبه‎های ناخوشایند تفسیر جهان‎های موازی درک ما از زمان به‌عنوان یک مفهوم خطی را به زیر سؤال می‎برد. تصور کنید که یک خط زمانی، یا تایم لاین، تاریخ جنگ ویتنام را به تصویر می‌کشد، اما به‌جای آنکه با یک خط مستقیم روبه‌رو باشیم که در آن اتفاقات مهم به سمت جلو پیش می‎روند، با تایم‌لاینی روبه‌رو هستیم که بر اساس تفسیر جهان‎های متعدد تهیه شده است و هر نتیجه احتمالی از یک عمل را به تصویر می‎کشد که هرکدام (به‌عنوان نتیجه‌ای از پیامد اولیه) باز هم شاخ‌وبرگ پیدا کرده است و هرکدام با احتمالات مختلف نمایش داده می‌شوند. مشابه این قضیه را در سریال «تاریک» می‌بینید که یک اتفاق کوچک می‌تواند چندین جهان موازی همراه خود ایجاد کند که در هریک نتایج مختلفی از آن تصمیم در حال وقوع است.
منابع:
www.science.howstuffworks.com
www.space.com
www.futurism.com
جام‌جم آنلاین

پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->