سرخط خبرها

روایتی از گفتگو‌ی رهبر معظم انقلاب در خرداد ۱۳۶۰ درباره بررسی اندیشه‌های دکتر شریعتی

  • کد خبر: ۱۱۳۸۷۴
  • ۰۲ تير ۱۴۰۱ - ۱۳:۴۵
روایتی از گفتگو‌ی رهبر معظم انقلاب در خرداد ۱۳۶۰ درباره بررسی اندیشه‌های دکتر شریعتی
رهبر معظم انقلاب در دهه چهل جزو نیرو‌های فعال مذهبی و سیاسی در مشهد بودند و به‌دلیل ارتباط با استاد محمدتقی شریعتی، دوستی نزدیکی با دکتر شریعتی داشتند.

امید حسینی‌نژاد | شهرآرانیوز - دهه چهل خورشیدی سپری می‌شد. دکتر شریعتی سخنرانی‌های زیادی در مشهد و تهران داشت و جوانان زیادی را به‌سمت خود جذب کرده بود. در این میان برخی از روحانیان انتقاد‌های تندی به او داشتند. برخی دیگر نیز در نقد او کتاب‌ها و رساله‌هایی به رشته تحریر درآوردند، اما عده‌ای نیز باوجود انتقاد‌هایی که به اندیشه‌های دکتر داشتند، ارتباط نزدیکی با او برقرار کردند. رهبر معظم انقلاب که در آن دوره جزو نیرو‌های فعال مذهبی و سیاسی در مشهد بودند، به‌دلیل ارتباط با استاد محمدتقی شریعتی، دوستی نزدیکی با دکتر شریعتی داشتند.

دکتر رسول جعفریان در کتاب «جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی سیاسی ایران» درباره تهمت ارتباط دکتر با ساواک دو دیدگاه را مطرح می‌کند. نظر نخست دیدگاه سیدحمید روحانی است که او را عامل رژیم معرفی می‌کند. دیدگاه دوم، دیدگاه کسانی که شریعتی را عامل رژیم نمی‌دانند، اما معتقدند که شریعتی و رژیم شاه در چند حوزه ازجمله در برخورد با مسائل اجتماعی، روحانیت، مارکسیسم و... دارای وحدت‌نظر و هم‌سویی فکری بوده‌اند.

در این زمینه رهبر معظم انقلاب با هر دو نظر مخالفت می‌کنند و بر نظری تأکید می‌کنند که مطابق آن، نامه‌نگاری به ساواک و انتخاب محتوای خاص در این نامه‌ها، یک تاکتیک به قصد فریب دستگاه حکومت شاه تلقی می‌شود. رهبر معظم انقلاب دراین‌باره می‌نویسند: «به‌نظر من و با شناختی که از دکتر داشتم، وی تلاش کرد از وجود نقاط مشترک خود با دستگاه مانند ضدیت با مارکسیسم و انتقاد از روحانیت استفاده کند و ساواک را درباره خود به طمع بیندازد و در واقع آن‌ها را فریب دهد و موفق شد. شاکله او با نوکری ساواک سازگار نبود. حداکثر این بود که وی اهل خطرکردن در مبارزه با دستگاه نبود و مایل بود در حاشیه عرصه مبارزه قرار داشته باشد ... در سال ۱۳۵۴ که من از زندان آمدم و همه به دیدن من می‌آمدند، او به منزل من نیامد و برای دیدار من جوانی از دوستان مشترکمان را معین کرد و چند ساعتی با هم بودیم. آن جوان فرحبخش بود که به من و دکتر ابراز ارادت می‌کرد.»

بروید پای صحبت او بنشینید

دکتر شریعتی نیز باتوجه‌به آشنایی با معظم‌له، به شاگردانش توصیه می‌کرد در درس‌ها و سخنرانی‌های ایشان شرکت کنند. داریوش ارجمند که پیش از انقلاب اسلامی در دانشگاه فردوسی مشهد تحصیل می‌کرد و یکی از شاگردان نزدیک دکتر بود، در خاطراتش می‌گوید: «من آن روز که ساواک آقای خامنه‌ای را گرفت، در همان مسجد بودم و این‌ها را دیدم. آن زمان دیدگاهی وجود داشت که مثلا هرکس عمامه سرش دارد، عقب‌مانده و فناتیک است، اما دکتر شریعتی به این موضوع اعتقاد نداشت.

بنابراین، به ما دانشجویانش می‌گفت در مسجد کرامت یک روحانی جوانی است به‌نام سیدعلی خامنه‌ای. بروید پای صحبتش بنشینید ببینید چه می‌گوید.» در میان روحانیان فعال مذهبی‌سیاسی در آن دوره، رهبر معظم انقلاب رویکردی معتدل نسبت به دکتر شریعتی داشتند. در برخی جلسات، دکتر گفتگو‌هایی با ایشان در موضوعات مختلف اندیشه‌ای داشت.

شریعتی، یکه تاز میدان مبارزه

مجله سروش در شماره ۱۰۲ خود ویژه‌نامه‌ای به‌مناسبت بزرگداشت دکتر شریعتی در خرداد ۱۳۶۰ منتشر کرد. در این شماره گفت‌وگویی مفصل با رهبر معظم انقلاب درباره بررسی اندیشه‌های دکتر شریعتی گرفته شده است.

ایشان در بخشی از گفتگو با اشاره به آشنایی خود با دکتر شریعتی می‌گویند: «از سال۱۳۳۹ که من شریعتی را از نزیک شناختم و با هم دوست شدیم (قبل از اینکه به فرانسه برود)، در جلسات کوچکی در حاشیه کار پدرش آقای محمدتقی شریعتی که در کانون نشر فرهنگ اسلامی داشت، او را فردی می‌دیدم که یک انگیزه تمام‌نشدنی در او وجود دارد، برای آن چیزی که او از اسلام درک می‌کند.»

در ادامه ایشان درباره نقش دکتر شریعتی در رونق اندیشه‌های اسلامی در آن دوره اشاره می‌کنند و می‌گویند: «نقشی که مرحوم شریعتی در ترقی‌دادن نسل جوان، اول به انگیزه‌های مذهبی و اسلامی و بعد از آن به تفکرات اسلام راستین داشته، بسیار اصیل و عمیق و همه‌جانبه بوده است. آن روزی که دکتر شریعتی وارد میدان بحث تعلیم و آموزش مذهبی شد، بحث مذهبی حتی در آن شکل مترقی محدود بود.»

دکتر شریعتی به‌دلیل جذابیت‌هایی که در قلم و بیانش وجود داشت، جوانان زیادی به‌سمتش جذب می‌شدند. رهبر معظم انقلاب درباره ویژگی‌های خاص دکتر شریعتی می‌گویند: «مرحوم شریعتی مهم‌ترین کارش این بود که تفکر و اندیشه اسلامی را در سطح جوان‌ها به‌صورت بسیار وسیعی مطرح کرد.

خصوصیاتی در شریعتی بود که برای جوان‌ها جالب بود و حقیقتا آن‌ها هم یک ارزش‌هایی بود برای دکتر. آشنایی با فرهنگ جدید، تیترگزینی‌های بسیار جالب که می‌توانست آن مجموعه تفکرات اسلامی که در ذهنش است، این‌ها را با یک تیتر‌های کاملا روشن و مشخص جهت بدهد و عنوان بکند، زبان رسا و گویا، انگیزه‌های اسلامی که در او وجود داشت، اطلاعات وسیع خودش از فرهنگ روز و اعتقاد عمیق اسلامی‌اش، از همه این‌ها یک مجموعه‌ای به‌وجود آمده بود که این مجموعه در آن دوران و محیط، بسیار جالب و جاذب بود. بنابراین، جوان‌ها سریع جذب دکتر شریعتی می‌شدند.»

شریعتی و مبارزه با غرب گرایی

شریعتی بر این باور بود که با گسترش ارزش‌های اسلامی زمینه‌ای برای ازبین‌بردن نفوذ غرب و فرهنگ غرب و پایه‌های استعماری فرهنگ غرب به وجود می‌آید که به یک رستاخیز اسلامی منجر می‌شود. رهبر معظم انقلاب در پاسخ به اینکه شریعتی چه نقشی در مبارزه با غرب‌زدگی داشت، می‌گویند: «در این جهت شریعتی شبیه اقبال بود. اقبال با اینکه تحصیل‌کرده غرب بود و از فرهنگ غربی به میزان زیادی سیراب شده بود، می‌دانید که ضدفرهنگ غربی بود. طرف‌دار بازگشت به خویشتن اسلامی و شرقی بود. دقیقا شریعتی همین‌طور بود و جزو کسانی است که شدیدا موضع‌گیری داشت در مقابل غرب و از کسانی است که در غرب تحصیل کرده است، ولی فرهنگ غرب، اگر در او وجود داشت، در تفکرات او خیلی خیلی نامحسوس بود.»

شریعتی و روحانیت مترقی

دکتر شریعتی در برهه‌ای در برخی آثارش نقد‌های تندی به روحانیت می‌کند. رهبر معظم انقلاب با تحلیل این مسئله دلایلی برای این اظهارنظر‌های شریعتی مطرح می‌کنند. ایشان معتقدند که رابطه ذهنی شریعتی با روحانیت یکی از کشف‌نشده‌ترین ابعاد شخصیت اوست. ایشان معتقدند که شریعتی نسبت به روحانیت مبارز و مترقی ارادت می‌ورزیده است، اما معتقدند که یک جریان خاص در روحانیت با شریعتی رویارویی داشته‌اند. ایشان می‌گویند: «عده‌ای از روحانیان آن‌طور بودند که با دستگاه و رژیم سابق به‌عنوان یک عنصر ضداسلام هیچ کاری نداشتند و با سیاست‌های استعماری خارجی هم هیچ مبارزه نمی‌کردند و با تفکرات روشن و مترقی اسلام، اگر پیش می‌آمد، هیچ‌گونه رابطه دوستانه‌ای برقرار نمی‌کردند.

بلکه احیانا هر چیزی را که خودشان نفهمیده بودند و درک نکرده بودند، به‌شدت می‌کوبیدند و منتظر بودند که یک کلمه اشتباهی از دهن یک شخصی خارج بشود و او را به‌شدت بمباران بکنند. طبیعی بود که کسی مثل دکتر شریعتی زود با این‌ها درگیری پیدا می‌کند، زیرا در کسی مثل دکتر شریعتی از آن نوع اشتباهات زیاد وجود داشت و شریعتی هم آدمی نبود که وقتی کسی به او حمله می‌کند، آرام بگیرد و آرام بنشیند.»

باتوجه‌به تحلیل رهبر معظم انقلاب، دکتر شریعتی هنگامی که با جنس روحانیت مترقی آشنا شد، نظرش تغییر کرد. ایشان درباره علاقه دکتر به امام (ره) می‌فرمایند: «البته نسبت به بعضی از شخصیت‌های روحانی ایشان خیلی اظهار علاقه داشتند و نسبت به امام ایشان به‌صورت عاشقانه‌ای اظهار علاقه می‌کردند.»

در اوایل انقلاب عده‌ای با تمسک به آرای دکتر شریعتی به مخالفت با جمهوری اسلامی می‌پرداختند. رهبر معظم انقلاب با اشاره به اینکه برخی به‌دنبال دوقطبی و چندقطبی‌سازی جامعه در قبال آرای دکتر شریعتی هستند و با نفی همه این دیدگاه‌ها، درباره رویکرد دکتر شریعتی برای استقرار حکومت اسلامی می‌گویند: «من در اینجا خوب است از فرصت استفاده کنم به آن کسانی که با تمسک به نام شریعتی در مقابل جمهوری اسلامی می‌ایستند، مجددا این یادآوری را بکنم که شریعتی کسی بود که در آرزوی تشکیل یک چنین حکومتی تلاش و حرکت می‌کرد و با چنین آرزویی هم مرد. او اگر امروز می‌بود، در محکم‌کردن پایه‌های جمهوری اسلامی و در عمق‌دادن به اندیشه‌های اسلامی در این جمهوری که جوهر اصلی است، تلاش می‌کرد.»

علاقه شریعتی به امام عاشقانه بود


در ادامه بخوانید: 

گفتگو‌ با دکتر محمدعلی مهدوی راد درباره سال‌های آشنایی‌اش با دکتر شریعتی

دکتر احسان شریعتی از پدر می‌گوید: پدرم از عمق وجود انسانی «دین‌مدار» بود

گفتگو‌ با امیرمهدی حکیمی، مدیرعامل مؤسسه فرهنگی‌هنری «الحیات»: شریعتی بیشتر به روحانیت اعتماد داشت تا به جامعه روشن‌فکری

گفتگو‌ با پرویز خرسند، از شاگردان نزدیک دکتر شریعتی

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->