هما سعادتمند | شهرآرانیوز؛ جمعیت، برای مشهدی که قرن هاست زائرپذیر بوده، تنها یک عدد سالیانه در اوراق ثبتی و آمارنامهها نیست، بلکه آیینهای است از آمد وشد زبان ها، فرهنگها و نژادهایی با آیینها و آداب و رسوم مختلف که هرکدامشان در وقت ورود، چیزی در این شهر به یادگار گذاشته یا ازخوان نعمت آن، برداشته و به دیاری دیگر برده اند. این موضوع آن قدر اهمیت دارد که سفرنامه نویسان بسیاری هنگام ورودشان به این شهر، یکی از نخستین چیزهایی که به دنبال کشف آن بوده اند، شمار ساکنان آن است.
برای نمونه در اولین مکتوبات تاریخی از این دیار، تعداد ساکنان پیش از حمله مغول، ۲۰ هزار نفر عنوان شده است. این عدد در دوره تیموریان با رونق و آبادانیهایی که گوهرشاد خاتون رقم میزند، دوباره جان میگیرد و روندی افزایشی مییابد.
در دوره صفویان، فزونی جمعیت مشهد، نه تنها ادامه دارد که با مسئلهای به نام ترکیب جمعیت نیز روبه رو میشود، زیرا صفویان با رسمی کردن مذهب شیعه در ایران و توجه به مشهد به عنوان یک قطب زیارتی، سبب مهاجرت اقوام و طایفههای بسیاری به این دیار میشوند و دیگر اینکه، آنان کوچ اجباری اقوام نوار غربی مانند کُردها برای استفاده در ارتش را نیز رقم میزنند. با این همه، جمعیت، موضوعی است که برای سفرنامه نویسان روزگار قاجاری اهمیت پیدا میکند، به طوری که هر کسی تلاش دارد در این میدان گوی سبقت از رقبا برباید و آماری متفاوت و دقیقتر درباره جمعیت شهری مهاجرپذیر ارائه کند. سطرهای بعدی، نقبی بر نخستین آمارها از جمعیت ارض اقدس در روز جهانی جمعیت است.
اسناد میگویند نخستین ساکنان مشهد، سادات رضوی بوده اند که تا سال ها، نقبایی و کلیدداری آستان ملائک پاسبان حضرت رضا (ع) را بر عهده داشته اند، اما بعدها پای اقوام دیگری هم به این سرزمین میرسد و بر شمار جمعیت آن میافزاید. بااین همه تا پیش از ایجاد سازمان احصاییه در ایران، تنها جایی که میتوان در آن، نشان جمعیت و ساکنان شهرهای زائرپذیری مانند مشهد را یافت، سفرنامه سیاحان خارجی است.
کهنترین این آمار جمعیتی را میتوان در شرح خاطرات سرجان ملکم انگلیسی دید؛ او که در اوایل عصر قاجارها (۱۱۷۹ خورشیدی) به مشهد سفر کرده است، علاوه بر شمارش حدسی جمعیت در این روزگار، بر پایه رویدادهای تاریخی نظیر جنگ و بیماریهای همه گیر، که برروی رقم جمعیت تاثیرمشهود داشتهاند، ساکنان مشهد در دوره نادرشاه افشار را هم ۶۰ هزار خانوار عنوان میکند.
هم زمان با سرجان ملکم، کلنل ییت، کفیل کنسول بریتانیا در مشهد، هم جمعیت ثابت شهر را ۶۰ هزار نفر و تعداد خانهها را ۲ هزار باب مینویسد. این آمار، ۲۲ سال بعد از ییت وقتی مک دونالد کینر، نماینده کمپانی هندشرقی، در سال ۱۲۰۳ خورشیدی باروبنه در مشهد زمین میگذارد و دست به شمارش اهالی میزند، به ۵۰ هزار نفر تقلیل پیدا کرده است. با این همه هیچ کدام از این آمارها تا پیش از نخستین سرشماری رسمی چندان دقیق نیست، اما تنها داشتههای مشاهده شده ما از جمعیت مشهد در این زمانه هاست.
سوای تعداد جمعیت، توجه به نژاد و ترکیب آن نیز موضوع دیگری است که توجه برخی سیاحان را در وقت ورود به مشهد جلب کرده است. لرد کرزن نخستین سیاحی است که علاوه بر ارائه آمار جمعیتی نقبی به این موضوع میزند. او خراسان را ناحیهای آریا نشین توصیف میکند و مینویسد: «در اطراف مشهد، ترکیب نژادی اکثریت آریایی است، اما هر چه به طرف مرز افغانستان یا ترکمنستان پیش برویم، با دستهها وتیرههایی برخورد میکنیم که از لحاظ نژاد و مذهب متفاوتند.»
کرزن، در ادامه، جمعیت زائر و مجاوری را که دیده است، برحسب نژاد و دین و مذهب به چندین دسته تقسیم میکند و سرشماری عجیبی از خراسان سال ۱۲۶۹ خورشیدی ارائه میدهد که شامل چهاردسته ایرانیها (شامل تاجیک ها، کردها و بلوچ ها)، مغولها (تیموریها و هزاره ها)، تاتارها (بازماندگان افشاریه و قاجار) و عربها میشوند که درمجموع جمعیتی یک میلیون و ۱۶۰ هزار نفری را تشکیل میدهند.
لرد کرزن در ادامه، آماری را ثبت میکند که در آن برای نخستین بار، جمعیت زائر و مجاور از یکدیگر تفکیک شده است: «جمعیت ثابت ۴۵ هزار و شمار زائران سالانه آن یکصد هزار نفر است. این یعنی همیشه در فصول مختلف میتوان جمعیتی ۵ تا ۸ هزار نفری از زائران را دید که چند صباحی به قصد زیارت مقیم شهر شده اند.»
دو مورگان دومین کسی است که به مسئله ترکیب جمعیتی پرداخته است و میگوید: «ورود طایفههای مختلف به مشهد، ترکیب جمعیتی جالبی را به وجود آورده که به راحتی در خیابانهای مشهد مشهود است. در این شهر مردمان گوناگونی را با لباسهای ویژه و لهجه و زبان میتوانیم ببینیم.»
درسال ۱۲۴۶ خورشیدی یک آمارنامه جمعیتی به دست کدخدایان محلات پنج گانه شهر انجام میگیرد که میتوان گفت دقیقتر از همه آمارهایی بوده که تا آن دوران ارائه میشده است. سندهای مکتوب میگویند که در این تاریخ کدخدایان مشهد، سیاههای از جمع ابواب مسکونی و شغلی هر محله تهیه و جمع کل را به صورت زیر اعلام کرده اند: «در مجموع ۱۱ هزار و ۸۸ خانه مسکونی در تمامی محلات مشهد وجود دارد. همچنین طی این سرشماری ۱۶۷ باب مسجد، ۱۹ مدرسه، ۴۷ حمام و ۵۶ آب انبار در همه محلات مشهد وجود دارد.».
اما نخستین و دقیقترین سرشماری عمومی مشهد در سال ۱۲۹۵ هجری قمری (سال ۱۲۵۷ خورشیدی) بهدستور ناصرالدین شاه قاجار در مشهد صورت میگیرد. در این زمان، رکن الدوله حکمران خراسان و سیستان بوده، اما کار سرشماری تحت نظر زین العابدین میرزا و شاهزاده محمد، ولی میرزا انجام شده است. اطلاعات دقیقی درباره اینکه این سرشماری چند ماه طول کشیده است و توسط چند مأمور انجام شده، در دست نیست. ولی احتمال دارد تهیه این آمار سه ماه طول کشیده باشد. محدوده آماری نیز شش محله نوغان، سرشور، عیدگاه، سراب، پایین خیابان و بالا خیابان را شامل میشده است.
گویا زین العابدین میرزا از شاگردان دارالفنون بوده که در زمان ناصرالدین شاه و حکمرانی رکن الدوله در خراسان به مشهد آمده و آمارگیری کرده است. براساس پژوهش مهدی سیدی، پژوهشگر تاریخ مشهد، نسخهای از این آمار که در حد خود دقیق و سودمند بوده و ظاهرا نسخه اصل و منحصر به فردی است، در کتابخانه مجلس شورای اسلامی ایران به شماره ۱۲۳۲ نگهداری میشود.
این نسخه تاریخ ندارد، ولی چون تصریح میکند که در سال «بارس ئیل» یعنی سال پلنگ تهیه شده، میتوان حدس زد احتمالا در سال ۱۲۹۶ ه. ق تألیف شده است. در این سرشماری، زین العابدین میرزا آمار هر یک از شش محله اصلی مشهد را جداگانه و به صورت جدول آورده و حتی جزئیاتی از قبیل اسم، شغل، رئیس خانواده، تعداد اولاد اناث و ذکور را هم به تفکیک ذکر کرده است که برابر آن، جمعیت مشهد در این سال، ۵۷ هزار و ۲۸۷ نفر و شمار خانههای آن نیز ۷ هزار و ۶۶۷ باب بوده است.
نکته شایان توجه دیگر در سرشماری این سال، اشاره زین العابدین میرزا به تعداد مساجد، تکایا، مدارس، کاروان سراها، آب انبارها، کارخانجات و باغهای شهر است که هر کدام به ترتیب نام محلات ذکر شده اند. در این آمارگیری همچنین به مسائلی، چون تقسیم بندی مردم جامعه به فقیر و غنی، ذکر مشاغل عمده شهر مشهد و مشخص کردن کارمندان دولتی از رعیت، توجه به دیگر اقشار شهر مشهد، ذکر تعداد افراد اعم از زن و مرد، پیر و جوان، افراد معلول اشاره شده است.
برای نمونه در مشهد این دوره هزارو ۸۰۰ نفر نظامی، ۸۹۳ کارمند و نوکر دولت، ۴۱ معلول، ۹۸۹ فقیر، هزار و ۱۷۵ نفر غنی، ۴ هزار و ۷۲۷ پیشه ور و ۶۰۵ نوکر آستانه زندگی میکرده اند. همچنین در مشهد این روزگار، ۴۷ خانه وقفی و ۲۴ خانه اجارهای وجود داشته است.