در نگاه نخست، چنین برمی آید آن چنان که جهان شاعرانی مانند حافظ و سعدی و فردوسی و مولانا را میشناسد، گمان نمیرود که کسی، چون عطار نیشابوری هم برای جهانیان شناخته شده باشد. وقتی هم از ترجمههای عطار سخن میرود، بیش از همه نام هلموت ریتر آلمانی به ذهن میرسد و بس. اینکه ریتر در شناساندن عطار به جهان سهم فراوانی دارد، تردیدی نیست.
چون او بود که با آشنایی کامل در کتاب «دریای جان» نوشت: «عطار نیشابوری گذشته از قریحه خوب شاعری بر علوم عقلی و نقلی نیز تسلط و آشنایی کاملی داشته است و اهتمام و علاقه او به گردآوری قصص قرآنی و احادیث دینی و حکایات آموزنده صوفیه که زینت بخش مثنویها و آثار است، درخور توجه است.» ریتر به درستی دریافته بود که «زبان عطار سلیس و بی تکلف و با سبک شیوا و روان است؛ به طوری که معانی سنگین و عبارات پیچیده عرفانی در مثنویهای او به روشنی و بی وزنی بر بال وپر تخیل به پرواز درمی آیند و تا فراسوی حسیات سیر میکنند.»
بااین حال، باید دانست که اساسا خاورشناسان اروپایی از نیمه دوم سده هجدهم میلادی به ترجمه و تصحیح آثار عطار پرداختند. فون اشتوئمر در آلمان این کار را آغاز کرد. پس از او، در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم، سیلوستر دوساسی با ترجمه فرانسوی «پندنامه» و «منطق الطیر»، در معرفی عطار به غرب مؤثر بود. ادوارد فیتزجرالد با خواندن مقدمهای که گارسن دوتاسی بر ترجمه فرانسوی «منطق الطیر» نوشته بود، با عطار آشنا شد و ترجمه انگلیسی این اثر را با عنوان «کنگاشستان پرندگان» در سال۱۸۸۹ به چاپ رساند.
به این ترتیب، در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، جنبشی در ترجمه و تصحیح و اقتباس از آثار عطار پدید آمد و منظومههای عطار به اروپاییان معرفی شد. به دنبال آن، دریچه تازهای بر شاعران و نویسندگان اروپایی گشوده شد. بنابراین، آلمانها نخستین مترجمان آثار عطار بودند، اما از تأثیر فرانسویان و انگلیسیها هم نباید گذشت، به ویژه که این تأثیرات آشکار را میتوان بر آثار شاعران و نویسندگان اروپایی دید.
از این گذشته، «پندنامه» عطار هم چشم دیگران را گرفت و ترجمههایی از آن منتشر شد، تا جایی که انبوه نسخ خطی و چاپی، ترجمهها و شرحهای «پندنامه» در هند، ترکیه و اروپا را شاهدیم.
اما به گفته مجدالدین کیوانی، مترجم آثار ادبی، از زمانی که عطار برای نخستین بار به غرب شناسانده شد، تا چندین قرن شخصیت فکری و ادبی وی هیچ گاه در کلیت آن در کانون توجه قرار نگرفت. در آنچه از آثار او به زبانهای اروپایی ترجمه شده یا درباره وی نگارش یافته است، تا مدتهای مدید ذکری از منظومه هایی، چون اسرارنامه، الهی نامه و مصیبت نامه به چشم نمیخورد.
ترجمهها و اظهارنظرهای غربیان همه درباره «پندنامه» منسوب به شیخ و «منطق الطیر» او بوده است. بنابراین، از شخصیت سترگ عطار، آن گونه که ما او را میشناسیم، تا این اواخر به جز بارقههای چند در آثار مغرب زمینیها نتابیده بود. شاید نخستین کسی که به شکلی نسبتا جامع و گسترده به کلیت عطار پرداخت، خاور شناس برجسته آلمانی، هلموت ریتر (۱۸۹۲-۱۹۷۱)، بود که حاصل پژوهشهای عمیق خود را درباره وجوه مختلف فکری و اعتقادی عطار در کتاب ارزنده «دریای جان» منتشر کرد.
ترجمه آثار عطار همچنان ادامه دارد و توجه به آثار او دیده میشود. در مهر ۱۳۹۸ آیانو ساساکی، ایران شناس و رئیس بخش فارسی دانشگاه مطالعات خارجی، «الهی نامه» عطار را به زبان ژاپنی ترجمه کرد. در تیر ۱۳۹۸ در منتخبی از اشعار و رباعیات فریدالدین عطار نیشابوری، منال الیمنی عبدالعزیز استاد دانشگاههای مصر، پانصد رباعی این شاعر از دیوان «مختارنامه» را به زبان عربی ترجمه کرد و با عنوان «گزیده رباعیات فریدالدین عطار» (الرباعیات المختارة لفریدالدین العطار)، در مؤسسه انتشاراتی آفاق در قاهره به چاپ رساند.
شهریور ۱۳۸۵ «منطق الطیر» عطار نیشابوری با ترجمه منظوم جمال کمال، شاعر ازبک، در ازبکستان ترجمه و منتشر شد؛ و جهان همچنان به عطار ما اقبال دارد.